سید محراب میرکریمی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

settle differences: اختلافات را حل و فصل کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pride comes before a fall: به صورت تحت اللفظی اگر ترجمه کنیم: ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pride comes before a fall: به صورت تحت اللفظی اگر ترجمه کنیم: ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pride goes before a fall: به صورت تحت اللفظی اگر ترجمه کنیم: ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pride goes before a fall: به صورت تحت اللفظی اگر ترجمه کنیم: ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weigh one's words: حرف ها و کلام خود را سبک سنگین کردن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not raise a finger to do sth: دست به سیاه و سفید نزدن ( کنایه از ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

not lift a hand: دست به سیاه و سفید نزدن ( کنایه از ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

promise the moon: وعده سر خرمن دادن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promise the moon: وعده سر خرمن دادن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

promise the earth: وعده سر خرمن دادن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

promise the world: وعده سر خرمن دادن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

count to ten: معادل هاش در انگلیسی این ها میشه: ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take on the phone: ⚠️ دوستان دقت کنید ترجمه آقای مسعود ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by a whisker: با اختلاف خیلی کم با فاصله خیلی کم ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm rubber you're glue: این اصطلاح اکثرا توسط بچه ها استفاد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm rubber you're glue: این اصطلاح اکثرا توسط بچه ها استفاد ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am rubber you are glue: این اصطلاح اکثرا توسط بچه ها استفاد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hard left: این عبارت دو تا معنی داره: ۱. سمت چ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hard right: این عبارت دو تا معنی داره: ۱. سمت ر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the house: idiom. "In the house" is a slang ex ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

run a temperature: تب داشتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's a wrap: used to say that the filming of a m ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's a wrap: used to say that the filming of a m ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isolated incident: رویدادی که فقط یکبار اتفاق می افتد ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

needle in a haystake: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست کل ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

octagon: pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nonagon: pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decagon: pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foci: ⚠️ دوستان دقت کنید که تلفظ این کلمه ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

humeri: جمع کلمه humerus می باشد و خودِ hum ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be man enough to do sth: جرئت انجام کاری را داشتن ( در اصطل ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exit exam: آزمون نهایی آزمونی که دانش آموزان ق ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exit examination: آزمون نهایی آزمونی که دانش آموزان ق ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تجربه تلخ: Bad experience Negative experience

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get on famously: روابط دوستانه و خوبی داشتن مثال: M ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get along famously: روابط دوستانه و خوبی داشتن مثال: M ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fighting chance: روزنه امید، کورسوی امید

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shoot down in flames: پیشنهاد کسی رو رد کردن در اصطلاح عا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shoot down in flames: پیشنهاد کسی رو رد کردن در اصطلاح عا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shoot someone down in flames: پیشنهاد کسی رو رد کردن دست رد به سی ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

join the ranks of: به جمعِ . . . . . پیوستن قاطیِ . . ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

back on track: به روال عادی برگشتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be back on track: به روال عادی برگشتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be flying high: ( در اصطلاح عامیانه ) تو اوج بودن ( ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be on a collision course: ( اصطلاح ) سر جنگ داشتن با کسی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

might as well be hung for a sheep as for a lamb: آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وج ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be head and shoulders above: ( اصطلاح ) یه سر و گردن بالاتر بودن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give one's right arm: از جان مایه گذاشتن ( برای انجام کار ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make one's toes curl: کسی رو از خجالت آب کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make somebody's toes curl: کسی رو از خجالت آب کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

punch drunk: ( در اصطلاح عامیانه ) له و لورده ( ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

throw in the sponge: سپر انداختن ( به معنای تسلیم شدن )

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fiddle while rome burns: با بیخیالی طی کردن کک کسی نگزیدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go off the rails: از راه به در شدن ( مثلا افرادی که ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the course of true love never did run smooth: که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

albatross around one's neck: بلای جان وبال گردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

albatross around one's neck: بلای جان وبال گردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set one's sights on something: عزم خود را جزم کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learn by rote: طوطی وار حفظ کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jog somebody's memory: تداعی کردن خاطرات

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jog someone's memory: تداعی کردن خاطرات

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jog someone's memory: تداعی کردن خاطرات

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stick in one's mind: در ذهن نقش بستن در ذهن حک شدن

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

roll in the aisles: از خنده روده بر شدن از خنده ترکیدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give somebody the time of day: کسی رو آدم حساب نکردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

speak out of turn: نسنجیده صحبت کردن گفتن چیزی که در م ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thirst for something: تشنه ی چیزی بودن مترادف ها: crave f ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pine box: تابوت مترادف: coffin

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a poisoned chalice: something that seems very good when ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poisoned chalice: something that seems very good when ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's hear it for: used to say that someone deserves p ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pentuple: ترتیب 《برابر کردن》 در انگلیسی ⬇️ Do ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pentagonal: ⚠️ فقط دقت کنید که تمامی کلمات زیر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heptagonal: ⚠️ فقط دقت کنید که تمامی کلمات زیر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

octagonal: ⚠️ فقط دقت کنید که تمامی کلمات زیر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonagonal: ⚠️ فقط دقت کنید که تمامی کلمات زیر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decagonal: ⚠️ فقط دقت کنید که تمامی کلمات زیر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shindig: A noisy party

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seal up: مهر و موم کردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seal up: مهر و موم کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take evasive action: If you take evasive action, you del ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

purty: فرم غیر استانداردِ صفتِ pretty هست

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the sweep of something: the many different and important id ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glutton for punishment: to be someone who seems to enjoy do ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a glutton for punishment: to be someone who seems to enjoy do ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be a glutton for punishment: to be someone who seems to enjoy do ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conciousness: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای صحیح ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

concious: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

private: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corporal: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

private first class: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

staff sergeant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sergeant first class: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

first sergeant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sergeant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

master sergeant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sergeant major: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

third lieutenant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

second lieutenant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

first lieutenant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

captain: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

major: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

colonel: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lieutenant colonel: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

second brigadier general: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brigadier general: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

centuple: Double: دوبرابر کردن triple: سه برا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

circle: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ellipse: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rectangle: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

square: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rectangular prism: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cuboid: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

right angled triangle: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

right triangle: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rhombus: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rhombus: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trapezoid: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cube: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pyramid: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sphere: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

polygon: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

regular polygon: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

larynx: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pancreas: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pancreas: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

esophagus: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bronchus: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abdomen: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liver: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spleen: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parotid gland: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parotid gland: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stomach: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parotid: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intestine: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bladder: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bronchi: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bronchi: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thumb: انگشتان دست به انگلیسی: thumb = ان ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

first finger: انگشتان دست به انگلیسی: thumb = ان ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twin: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quadruplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sextuplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

septuplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

octuplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nonuplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decuplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twins: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

triplets: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aquired: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

experiance: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occurence: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perseverence: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liason: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maintainance: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reciever: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

recieve only: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

relevent: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reccomend: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seccessful: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

withold: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

witholding tax: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

revelance: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quad: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

begining: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lieutenant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرجوخه: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گروهبان: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گروهبان دوم: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گروهبان سوم: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گروهبان یکم: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ستوان: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ستوان یکم: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرهنگ دوم: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سرگرد: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرهنگ تمام: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرتیپ دوم: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مربع: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لوزی: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چند ضلعی: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هفت ضلعی: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هشت ضلعی: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نه ضلعی: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ده ضلعی: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لوزه: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نایچه: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مجرای صفراوی: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روده بزرگ: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غده بناگوشی: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انگشت شست: انگشتان دست به انگلیسی: thumb = ا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انگشت اشاره: انگشتان دست به انگلیسی: thumb = ا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انگشت حلقه: انگشتان دست به انگلیسی: thumb = ا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سه قلو: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چهار قلو: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چهار قلو: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنج قلو: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شش قلو: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نه قلو: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...

٦ ماه پیش

مدال‌های سید محراب میرکریمی