روز از نو روزی از نوروزه شک دار گرفتنروزی افتاده دست قوزیروزی دست خداستروزی مهمان پیش پیش می ایدروغن ریخته را نذر امام زاده کردنروی انتن رفتنروی پای خود بند نشدنروی پر قو خوابیدهروی تخم چشم کسی جا داشتنروی دست کسی زدنروی سبیل شاه نقاره یا ناقاره زدنروی سگ کسی بالا امدنروی سگ کسی را بالا اوردنروی یک اجر صد چرخ می خوردرکاب دادنریز دیدنریش گرو گذاشتنریش و قیچی دست کسی بودنریش و قیچی را به دست کسی سپردنریش و قیچی را دست کسی دادنریق رحمت را سرکشیدنریگ به کفش داشتنریلیف کردنز تعارف کم کن و بر مبلغ افزاز ذز عشق تا به صبوری هزار فرسنگ استزاب چک یا زیب چکزابلوزابه را یا زابرا یا زابراه شدنزابیلزاخارزارتزاغ سیاه کسی را چوب زدنزاغ سیاه کسی را چوب زدن یا زاغ کسی را زدنزاقزاقارتزالزالکزانو بر زانوی کسی داشتنزبان ادم یا ادمی زاد سر کسی نشدنزبان به دهان گرفتنزبان به زبان کسی گذاشتنزبان خر را خلج می داندزبان خوش سر کسی نمی شودزبان خوش مار را از سوراخ بیرون می کشدزبان ریختنزبان سر کسی نشدنزبان سرخ سر سبز می دهد بر بادزبان کسی بسته شدن یا بند امدنزبان کسی سر دیگری دراز بودن یا زبان کسی بر دیگری دراز بودن