دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ مترادف ها و متضادها با حرف ج - صفحه 4
جذب
جذب دانشجو
جذب مایع
جذب کردن
جذبه
جذر
جر
جر و بحث
جرئت
جرئتمند
جرائد
جرائم
جرات
جرات داشتن
جراتمند
جراثقال
جراح
جراحت
جراحی
جراید
جرایم
جرب
جربزه
جرثقیل
جرثومه
جرجانی
جرح
جرد ت
جرس
جرعه
جرعه نوش
جرقه
جرگه
جرم
جری
جریان
جریحه
جریحه دار
جریده
جریده نگار
جریمه
جز
جز به جز
جزء
جزء به جزء
جزئی
جزئیات
جزا
جزاء
جزائر
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10