دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ مترادف ها و متضادها با حرف ب - صفحه 27
بله
بلهوس
بلوا
بلواچی
بلوار
بلور
بلورکبود
بلورین
بلوز
بلوط
بلوغ
بلوف
بلوک
بلوک بندی
بلکه
بلی
بلیت
بلید
بلیط
بلیغ
بلیه
بم
بمب
بمباردمان
بمثل
بمجرد
بمحض
بمرور
بمقتضی
بموجب
بمورد
بموقع
بن
بن بست
بن ماضی
بن مضارع
بنا
بنا نهادن
بنا کردن
بناء
بناء کردن
بنابراین
بنات
بناچار
بنادر
بناگاه
بناگوش
بنام
بنایی
بنت
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32