اسم دختر کردی با حرف ه

پناه، امید، نفس، فریاد، زنهار، دادخواهی، بینایی، خواهش

دارای نیای خوب، نیکوتبار، نیک نژاد، ( هو = خوب، نیا )، ( در پهلوی ) ( = هونیاک ) به معنی خوب نیا، د ...

آگاه، هوشیار، زرنگ، ( کردی )، مطلع

آرام، یواش، به آهستگی، آرامیواش

منسوب به خورشید، ( به مجاز ) زیبارو، ( هور = خورشید، ی ( پسوند نسبت ) )، نور خورشید ( نگارش کردی

هلهلۀ تحسین و شادی، ( در سانسکریت ) سورا ( هورا ) یک قسم شربت است که در بند چهار آفرینگان گهنبار از ...

سرو صدا و جنجال، برانگیختن، دوستان، پیچش، ( به مجاز ) ویژگی دختری که به لحاظ زیبایی، سرو صدا و جنجا ...

صدای جریان شدید آب، ( اعلام ) نام روستایی در کردستان

صدای آبشار

به نرمی و لطافت ابر

همدم و یار زندگی

تابستان

هستی، وجود

خورشید و آفتاب

زندگی جاویدان

قیام تودةمردم ( نگارش کردی

وزن شعر ( نگارش کردی

آرام گرفتن، آرام گرفتن ( نگارش کردی

رةآورد، هدیةسفر، خورجین ( نگارش کردی

رقصیدن، رقصیدن ( نگارش کردی

اعضاء ( نگارش کردی

مانند انار زیبا، انار ( نگارش کردی

نفس

زهره، شجاعت، شجاعت ( نگارش کردی

زیرک و یادگیر

آموختن، آموختن ( نگارش کردی

مرغ سعادت، فرخنده، فرخنده ( نگارش کردی

کنایةاز کلام منظوم ( نگارش کردی

محل قرار، قرار ( نگارش کردی

نیرومند، توانا، توانا ( نگارش کردی

لایق و سزاوار، ارزیدن، جنبیدن ( نگارش کردی

دختر پاکدامن، پاک دامن ( نگارش کردی

ماهر

آوردن، آوردن ( نگارش کردی

نفس

آشیانه و خانه

چشمه، تحریک، اینک، اینها، اینهاشان

چشمه

گلی زرد رنگ خوشبو، آلالة، جارزدن، با خبر ساختن ( نگارش کردی

خون

آشیانه و محل آرامش، آشیانة، مکان آرامش ( نگارش کردی

ایوان تراس، ایوان تراس ( نگارش کردی