اسم دختر کردی با حرف ک
زیباروی سیاه چشم، در بعضی از نامنامه ها زیباروی سیاه چشم معنا شده است ( ؟ )، غزال، دختری با چشمان ز ...
دختر
کردی کانی
معدنی، استخراج شده از معدن، ( به مجاز ) دارای ارزش و قیمت، ( کان، ی ( پسوند نسبت ) )، منسوب به کان، ...
دختر
فارسی، کردی
طبیعت کانیا
کسی که سرچشمه و منشأ است، زایا و بارور، [کان ( به مجاز ) سرچشمه، منشأ، ی ( پسوند نسبت )، ا ( پسوند ...
دختر
کردی
طبیعت کیژان
دختران
دختر
کردی کازیوه
باد خنک و سرد اول صبح، سپیدی صبح که افق را فرا می گیرد، سپیدی صبح که همه افق را فرا گیرد
دختر
کردی
طبیعت کانیاو
آب چشمه، زمینی که با آب چشمه آبیاری شود، گیاهی که با آب چشمه سیراب شود
دختر
کردی
طبیعت کردیا
دختر کرد، منسوب به کرد، منتسب به کرد ( ؟ )، [به نظر می رسد این واژه برگرفته از افسانه ی «اصبحت کردی ...
دختر
کردی کژین
جامه ابریشمی یا ابریشم
دختر
کردی کاژین
سرچشمه زندگی
دختر
کردی کالین
دختری جوان با مو و روی روشن
دختر
کردی کانیلان
دره پر از چشمه
دختر
کردی کلارا
نور چشم، نام راهبه ای ایتالیایی
دختر
کردی، فرانسوی کوچیار
یار کوتاه قد، یارکوتاه قد ( نگارش کردی
دختر
کردی کوشانه
بانوی تلاشگر، مونث کوشان، دختر ساعی، بانوی تلاشکر
دختر
کردی، فارسی کویستان
کوهستان
دختر
کردی کاژه
محل امن و پناهگاه
دختر
کردی