اسم دختر فارسی با حرف ر - صفحه 2

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

روشن رخ/r.-rokh/

روشن چهر


دختر

فارسی
روشن مهر/r.-mehr/

خورشید درخشان، خورشیدِ درخشان


پسر، دختر

فارسی
روشینا/roshina/

روشنایی


دختر

فارسی
رومیسا/romisa/

دختر سپید رو، دختری که مانند رومیان است، سپید رو


دختر

فارسی
رونیسا/ronisa/

درخشان و تابان


دختر

فارسی، یونانی
ریماس/rimas/

جواهر نایاب و ارزشمند، الماس


دختر

فارسی
رخسار/rokhsar/

چهره، صورت، گونه


دختر

فارسی
روا/ravā/

جایز، لایق، سزاوار، شایسته، [اگر به کسر «ر» ( رِوا ) خوانده شود به معنی بارداری، برومندی، فراوانی و ...


دختر

فارسی
روپاک/ropak/

دختر زیبا چهره


دختر

فارسی
روزافزون

آنچه روز به روز بر آن افزوده می شود، روز به روز پیشرفت کننده، نام دختر کانون، سپهسالار ماچین در داس ...


دختر

فارسی
روشنان/ro(w)šanān/

ستارگان


دختر

فارسی
رابیا/rabiya/

مشهور، نامدار، معروف


دختر

فارسی
رازقی/rāzeqi/

گلی سفید و کوچک و خوش بو که از آن عطر می گیرند، نوعی انگور با دانه های ریز، [قدیمی] خمر، شراب، ( عر ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، گل
رازک/razak/

نام یک گیاه دارویی، گیاهی علفی از خانواده شاهدانه که معطر، تلخ، و دارویی است


دختر

فارسی
رازین/rāzin/

رمزآلود، رازآلود، رازدار، ( اَعلام ) نام چند روستا در شهرستانهای رزن، ساوه و ارومیه


دختر

فارسی
رام بهشت/rāmbehešt/

ترکیب دو اسم رام و بهشت ( مأنوس و فردوس )، آرام بهشت، ( اعلام ) رام بهشت دختر یکی از شهربان های باز ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
رامشین/ramshin/

نام روستایی در نزدیکی سبزوار


دختر

فارسی
رامه/rāme/

مراد، مقصود، یاقوت


دختر

فارسی
رایان/rayan/

نام کوهی در حجاز، راهنما


دختر، پسر

عربی، فارسی
رخ افروز

روشن کننده چهره، شادی آور


دختر

فارسی
رخشا/raxšā/

درخشان، ( = درخشان )


دختر

فارسی
رستاک/rastāk/

شاخه تازه ای که از بیخ درخت در آید، زاده ی درخت مو، شاخه ی تازه ای که از بیخ درخت بر آید، رشتاک، [ا ...


دختر

فارسی
ریکا/rika/

محبوب، معشوق


دختر

فارسی
ریکان

نام روستایی در نزدیکی جهرم


دختر، پسر

فارسی
رابو/rabo/

نام گلی از گلهای بهاری


دختر

فارسی

گل
رازان/rāzān/

اسرار، رموز، ( مجاز ) رمزگونه، ( اعلام ) نام چند روستا و مکان در شهرستان های بروجرد، خرم آباد و محل ...


دختر

کردی، فارسی
رافونه/rāfune/

نعنا، پودنه، پونه


دختر

فارسی

طبیعت
راوک/rāvak/

راوق صاف، لطیف و پالوده هر چیز، ( به مجاز ) راوق، صافی، پالونه، جام شراب، ( به مجاز ) شراب صاف و زل ...


دختر

فارسی، عربی
راویز/rāviz/

نام یک درخت، ( اَعلام ) نام درختی معروف به اشترخار یا اشترغار، خارشتر


پسر، دختر

فارسی

طبیعت
رایکا/rāikā/

محبوب، مطلوب، ریکا، ( گیلکی ) ( = ریکا ) به معنی پسر، محبوب و مطلوب


پسر، دختر

فارسی، مازندرانی
رخک

مرکب از رخ ( چهره، صورت ) + ک ( نشانه تحبیب )


دختر

فارسی
رهاب/ro(a)hāb/

نوا و سه گاه، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه های شور


دختر

فارسی

هنری
روزان/ruzān/

دختر زیبا، بانویی با چهره تابنده


دختر

فارسی
روما/roma/

آسمان


دختر، پسر

فارسی، آشوری



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر فارسیاسم دختر فارسی