اسم دختر عربی با حرف و
زیبا، والا مقام و مورد توجه، خوشگل ( زن )، دارای قدر و منزلت نزد مردم
دختر
عربی وحیده
مؤنث وحید، یگانه، یکتا، بی نظیر، ( عربی ) ( مؤنث وحید )، وحید
دختر
عربی والیه
حاکم، پادشاه، سلطان، ( مؤنث والی ) ( در قدیم ) حاکم و پادشاه و سلطان ( زن )، مؤنث والی
دختر
عربی وجیه
نیکو روی، زیبا، دارای قدر و منزلت و محبوبیت نزد مردم، ( عربی )، خوشگل، وجیهه
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی وفا
به جا آوردن عهد و پیمان، پایداری در دوستی و صمیمیت، پایدار بودن در قول و قرار، تعهد دوستی یا عشق، ( ...
دختر، پسر
عربی
تاریخی و کهن واحده
نخستین شماره، یکتا، جزیی از کل، بی همتا، ( مؤنث واحد )
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی وسیم
دارای نشان زیبایی، زیبا، ( در قدیم ) دارای نشان ( زیبایی )
پسر، دختر
عربی وصال
رسیدن به چیزی و به دست آوردن آن، رسیدن به فرد مطلوب و هم آغوش شدن با او، ( در تصوف ) پیوند با خداون ...
پسر، دختر
عربی
تاریخی و کهن وادی
سرزمین، رود، نهر، فضای ذهنی ای که برای چیزی تصور می شود، بیابان، فضا، مکان، جایگاه، ( در قدیم ) زمی ...
پسر، دختر
عربی وسیمه
دارای نشان زیبایی، زیبا، ( مؤنثِ وسیم ) زنِ زیبا و نیک روی، مؤنث وسیم
دختر
عربی واله
سرگشته از عشق، عاشق بی قرار، شیفته و مفتون، حیران، سرگشته، مبهوت، ( در حالت قیدی ) در حال شیفتگی، ( ...
دختر
عربی وفاق
همراهی، همکاری، اتحاد، ( در قدیم ) موافقت، سازگاری
دختر
عربی ولا
دوستی، محبت
دختر، پسر
عربی
مذهبی و قرآنی وانیا
هدیه با شکوه خداوند، ( عربی ) ملایم، آهسته ( نسیم )
دختر
فارسی، عربی وحدانه
یکی یکدانه
دختر
فارسی، عربی وسمه
برگ نیل یا رنگی شبیه نیل، ماده رنگی ای که از نوعی گیاه به دست می اید
دختر
عربی ورشان
نام نوعی پرنده، قمری، پرنده ای که به فارسی آن را مرغ الاهی می گویند، کبوتر صحرایی
دختر
عربی
پرنده ورقا
کبوتر، نام درختی کوچک و معروف، کبوتر ماده ی خاکستری رنگ، فاخته، ( در تصوف ) نفس کلیه را که قلب عالم ...
دختر
عربی