اسم دختر طبیعت با حرف پ

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

پروانه/parvāne/

حشره ای زیبا با بال های نازک و رنگارنگ، حکم، فرمان، در ادبیات مظهر عاشق، حشره ای با بدن کشیده و بار ...


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت، گل
پرنیا/parniyā/

نوعی دیبای منقش، حریر، پرده نقاشی، تابلو، نوعی انگور، پرنیان، ( = پرنیان )، فرنیا


دختر

فارسی

طبیعت
پردیس/pardis/

بهشت، باغ، بستان، ( در قدیم ) ( در ساختمان ) فضای سبز و گل کاری شده ی اطراف ساختمان، ( = فردوس )، ف ...


دختر

فارسی

طبیعت
پونه/pune/

گیاهی معطر از خانواده نعناع که مصرف دارویی دارد، ( در گیاهی ) گیاهی علفی، یک ساله و معطر از خانواده ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
پرگل/por gol/

دارای گل های بسیار، ( به فتح پ ) هر یک از گلبرگهای گل


دختر

فارسی

طبیعت، گل
پروین دخت/p.-dokht/

دختری که صاحب چهره ای مانند پروین است، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
پانیسا/pānisā/

مانند آب، ( مجاز ) زیبا و با طراوت، ( پانی = آب، سا ( پسوند شباهت ) )، همانند آب، زیبا مانند آب، مر ...


دختر

فارسی، هندی

طبیعت
پری گل/p.-gol/

زیبا چون گل و پری، گل رویی چون فرشته، گل رویی چون پری و فرشته


دختر

فارسی

طبیعت، گل
پینار/pinār/

چشمه، ( ترکی ) به معنی چشمه، سرچشمه


دختر

ترکی

طبیعت
پیروزه/piruze/

فیروزه، سنگ معدنی گران بها، ( = فیروزه )، در اوستا لقب هوشنگ پسر سیامک پادشاه داستانی ایران، عنوان ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت
پونا/punā/

در گویش سمنان پونه، ( = پودنه و پونه ) ( در گیاهی ) گیاهی علفی، یک ساله و معطر از خانواده ی نعناع ک ...


دختر

فارسی

طبیعت
پانا/pānā/

قله ی کوه، پهنا، فراخی


دختر

کردی

طبیعت
پانی/pāni/

آب


دختر

هندی

طبیعت
پالیز/pāliz/

جالیز، باغ، بوستان، گلستان، کشتزار


دختر

فارسی

طبیعت
پاییز/payiz/

هنگام پاییز، برگ ریزان، مجازا دختر زیبا رو


دختر

فارسی

طبیعت
پرستوک/parastuk/

پرستو، ( پهلوی، parastuk ) ( = پرستو )، ( = پرستو )


دختر

پهلوی، فارسی

پرنده، طبیعت
پاییزان/pāy(’)izān/

هنگام پاییز، ( مجاز ) زیبا و قشنگ، موسم پاییز


دختر

فارسی

طبیعت
پرسون/parsun/

هاله، خرمن ماه، ( پهلوی، parhun )، برهون هاله


دختر

پهلوی، فارسی

طبیعت، کهکشانی
پرسیانا/parsiyānā/

منسوب به پَرسیان، ( مجاز ) زیبا و لطیف، ( پَرسیان = پرشیان، گیاه پر سیاوشان، ا ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی

طبیعت
پروین رخ/p.-rokh/

صاحب رخساری مانند پروین، ( مجاز ) زیبارو


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
پژال/pežāl/

جوانه نازک، شاخه های تازه روییده و ریز درختان، ( کردی، pižāl ) به معنی جوانه نازک، شاخه های ریز درخ ...


دختر

کردی

طبیعت
پگاهان/pegāhān/

سحرگاهان


دختر

فارسی

طبیعت
پوران مهر/p.-mehr/

ترکیب دو اسم پوران و مهر ( سرخ و خورشید )، خورشید سرخ گون، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

فارسی، پهلوی

طبیعت، کهکشانی
پرسیان/parsiyān/

سیان، گیاهی است که بر درخت پیچد، عشقه، ( در گیاهی ) ( = پیچک، عشقه ) گیاهی زینتی از خانوادهی عشقه ک ...


دختر

فارسی

طبیعت
پودنه/pudne/

پونه، گیاهی معطر، ( = پونه )


دختر

فارسی

طبیعت
پرشیان/peršiyān/

نام گیاهی است که بر درختان می پیچد، عشقه، پرسیاوشان


دختر

فارسی

طبیعت
پرلا/parelā/

نوعی مرغابی، ( مازندرانی ) پرندهای دریایی، چنگر، گونهای مرغابی که از مرغابیهای معمولی کوچکتر است


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت
پادنا/pādenā/

نام یکی از بخشهای تابعه شهرستان سمیرم و نام رودخانه ای، ( اعلام ) ) نام یکی از بخشهای تابعه شهرستان ...


دختر

فارسی

طبیعت
پرن/paran/

پروین، ثریا، پرنیان، ( مخففِ پروین )، و، پرنیان پروین و پرنیان


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
پرناک/parnāk/

پرپر، زاغ سیاه، جوان و برنا، پرپَر، [پَرناک با واژهی «پرناک» از ریشهی پهلوی ( apurnāk ) به معنی جوا ...


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت
پیچک/pichak/

نام نوعی گیاه، گیاهی زینتی که ساقه ای بالا رونده دارد


دختر

فارسی

طبیعت



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر طبیعتاسم دختر طبیعت