اسم پسر ترکی با حرف ا

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

ارسلان/arsalān/

شیر درنده، ( به مجاز ) مرد شجاع و دلیر، ( ترکی )، شیر، اسد، از نام های خاص ترکی، نام پسر مسعودغزنوی


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
امیر ارسلان/a.-arsalān/

( به مجاز ) امیر و پادشاه شجاع و دلیر، ( اَعلام ) امیر ارسلان رومی پسر پادشاه روم و قهرمان داستان م ...


پسر

ترکی، عربی، فارسی

تاریخی و کهن
آیدین/āydin/

شفاف و روشن، نورانی، درخشنده مانند ماه، روشن فکر، به معنی روشنایی، روشن، آشکار، شفاف، صاف، معلوم، و ...


پسر

ترکی
آنیسا/ānisā/

مانند عشق، مبارز بزرگ، [آن در عرفان عشق و جوهر عشق، یای ( ی ) میانوند، سا ( پسوند شباهت ) ]، به معن ...


دختر، پسر

ترکی، فارسی، اوستایی، یونانی
آراز/ārāz/

قهرمان منسوب به طایفه آس، نام رود ارس، ارس، ( اَعلام ) قهرمان منسوب به طایفه ی آس، ن، ک، آراس، ( در ...


پسر

ترکی
اصلان/aslān/

شیر بیشه، ( به مجاز ) دلیر و شجاع، ( = اسلان ) شیر


پسر

ترکی
افشار/afšār/

معاون و شریک، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه شور ( آوازِ افشاری )، ( اَعلام ) ) ایل بزرگی ا ...


پسر

ترکی، فارسی، کردی

تاریخی و کهن، هنری
آتیلا/ātilā/

شجاع، نامدار، ( آت به معنی اسب، یلا ( صفت ) )، به معنی چابک، نامی، ( اَعلام ) پادشاه هون ها [، میلا ...


پسر

ترکی، فارسی

تاریخی و کهن
ایاز/ayāz/

باد خنک، نسیم، هوای خنک متحرک، نام غلام محبوب سلطان محمود غزنوی


پسر

ترکی، گیلکی

طبیعت
آنیل/ānil/

به خاطر آورده شدن، مشهور، نامی، معروف، نامدار


دختر، پسر

ترکی
آراس/ārās/

آراز، رود ارس، به معنی رود ارس، ( اَعلام ) مرکز استان پادوکاله، در شمال فرانسه


پسر

ترکی

تاریخی و کهن، طبیعت
امان/amān/

نترس شدن، ایمنی، حفاظت، زنهار، آرامش، عنایت، بی بیم شدن، بی ترس، ایمن، پناه


پسر

عربی، ترکی

مذهبی و قرآنی
اتابک/atābak/

پدربزرگ، در دورۀ قاجار وزیر بزرگ، حاکم محلی، پادشاه، ( ترکی )، ( در قدیم ) در دوره ی قاجار، لقبی که ...


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
الشن/elšan/

شادی بخش ایل، مایه شادی طایفه، حاکم، رهبر، شادی ایل، حکمران یک منطقه


پسر

ترکی

طبیعت
امیربهادر/a.-bahādor/

پادشاه شجاع و دلاور، امیر دلیر، سردار شجاع، ( عربی ـ ترکی )، ( اعلام ) لقب حسین پاشاخان قراباغی [ ه ...


پسر

ترکی، عربی

تاریخی و کهن
ایلیار/il yār/

کسی که همدم و مونس ایل و طایفه است، ( ترکی ـ فارسی ) دوست و رفیق ایل، یار و یاور ایل، کمک کننده به ...


پسر

فارسی، ترکی
ایلمان/il mān/

سمبل ایل


پسر

ترکی
آیتکین/āy takin/

مانند ماه، غلام ماه


دختر، پسر

ترکی

کهکشانی
ایلیاد/il yād/

به یاد ایل، نام منظومه معروف هومر، یاد ایل، ( در یونانی ) منظومه ی منسوب به هومر در شرح جنگ تروا، م ...


پسر

ترکی، فارسی

تاریخی و کهن
ایلقار/il qār/

عهد و پیمان، عهد بستن


پسر، دختر

ترکی
اکتای/oktāy/

نامدار، مشهور، بزرگ زاده، بزرگ منش، ( اَعلام ) نام پسر چنگیز، نام سومین پسر و جانشین چنگیز خان


پسر

ترکی، مغولی

تاریخی و کهن
آماندا/āmāndā/

در امان تو، در پناه تو، در امان


دختر، پسر

ترکی
آیدن/āyden/

آیدین، روشن، مانند ماه درخشان، ( = آیدین )، و، روشن و آشکار، شفاف، صاف، معلوم، واضح، روشنفکر، نام ش ...


دختر، پسر

ترکی
ایلماز/il māz/

پایدار، جاویدان، ماندگار، کسی که در محدوده زمان نمی گنجد، ( به مجاز ) جاودانه


پسر

ترکی
آرال/ārāl/

نام دریاچه ٔ بزرگ مشهور به دریای آرال، ( اَعلام ) از دریاچه های بزرگ جهان، در جنوب شرقی قزاقستان و ...


پسر

ترکی

طبیعت
آتا/ātā/

پدر، جد، سرپرست، ریش سفید، ( اَعلام ) نام پادشاهی در دامنه های شمالی جبال «نیشپو» که در جنوب آن «دا ...


پسر

ترکی
آلپای/ālpāy/

پهلوان زیبارو همچون ماه، جوانمرد شجاع، ماه روی پهلوان


پسر

ترکی

کهکشانی
ارکین/arkin/

آزاد، مستقل


پسر

ترکی
آرنا/ārnā/

نهر و رودخانه، نام روستایی در نزدیکی نقده


دختر، پسر

ترکی، فارسی

طبیعت
ایلشن/il šan/

منسوب به الشن، شادی بخش ایل، رهبر، ( = الشن )، ( اِلشن


پسر

ترکی
الیاد/elyād/

یاد ایل، ( ترکی ـ فارسی ) ( = ایلیاد )، ایلیاد، ال ( ترکی ) + یاد ( فارسی )، ایلیاد به یاد ایل


پسر

ترکی، فارسی
آتمین/ātmin/

اسب سوار، [البته در برخی از گویش های زبان ترکی مفهوم اسب سوار را به ذهن متبادر می کند گو اینکه معنا ...


پسر

ترکی
آرشن/āršan/

مردانه، ( ایرانی باستان، aršan ) مردانه


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
آرات/ārāt/

شجاع، دلیر، جسور، جَسور


پسر

ترکی
اوختای/okhtāy/

نظیر تیر، همتای پیکان، لنگه و تای ناوک و تیر، تیروش


پسر

ترکی، مغولی
ائلمان/elman/

سنبل کشور و ملت، مانند مردم


پسر

ترکی
ائلوین/elvin/

سرآمد و بزرگ ایل و خاندان


پسر

ترکی
آباغان/abağan/

عالیجناب، نجیب زاده، کبیر


پسر

ترکی
آبانوز/abanuz/

درخت آبنوس


پسر

ترکی
آبیقان/abighan/

اصیل


پسر

ترکی
آبینچ/abınç/

آسودگی، تسلی، آرامش


پسر

ترکی
آتاباللی

یادگار مانده از پدر بزرگ، مرد کوچک اندام


پسر

ترکی
آتابیگ/atabig/

لقب احترام برای خطاب کردن پیران، لقب مربیان شاهزادگان دربار سلاطین ترک


پسر

ترکی
آتاسای/atasay/

احترام کننده به بزرگان


پسر

ترکی
آتاقلیچ

شمشیر پدری


پسر

ترکی
آتالان/atalan/

معروف و مشهور


پسر

ترکی
آتامکین

مانند پدرم


پسر

ترکی
آتاکان/atakan/

کسی که خون پدر در او جریان دارد


پسر

ترکی
آتایار/atayar/

یار و یاور پدر


پسر

ترکی
اتبک/atbak/

در دوره قاجار لقبی که به وزیران داده می شد، لقب هر یک از پادشاهان مستقل که حکومت محلی داشتند


پسر

ترکی
آتجان

کسی که بدن استوار و اندام محکمی دارد


پسر

ترکی
آتحان/athan/

کسی که بدن استوار و اندام محکمی دارد


پسر

ترکی
آتمش

عدد شصت که از اعداد مقدس است همچنین پرتاب کردنی


پسر

ترکی
آتیجی

تیر انداز ماهر


پسر

ترکی
آتیق/atigh/

جسور و دلیر، مشهور، نیرومند


پسر

ترکی
آجارمان/ajarman/

با غیرت


پسر

ترکی
آجلان/ajlan/

کسی که از خود غیرت نشان دهد


پسر

ترکی
آچیق/achigh/

باز، گشوده


دختر، پسر

ترکی
اختای

همانند نیزه، تیز


پسر

ترکی
آداق/adagh/

نذر


پسر

ترکی
آدالان/adalan/

شناخته شده، شهرت


پسر

ترکی
آدلان/adlan/

جنگجوی پیروز


پسر

ترکی
آدیگوزل/adigozal/

خوش نام، معمولا درباره حضرت محمد ( ص ) بکار برده می شود


پسر

ترکی
آذراوغلی/azar-ughla/

پسر آذربایجان


پسر

ترکی، فارسی
آذرتاش/azar tash/

دو تن که اجاق و بخت یکسانی دارند، آذر ( فارسی ) + تاش ( ترکی ) دو تن که اجاق و بخت یکسانی دارند


پسر

ترکی، فارسی
آرتاش/artash/

دوست و همدم


پسر

ترکی
ارتاش/artash/

مرد و پهلوان، مرکب از ار ( شوهر ) + تاش ( پسوند همراهی )


پسر، دختر

ترکی
ارتگین/artgin/

همسر دلاور


پسر

ترکی
آرتوم/artum/

تلاشگر


پسر

ترکی
ارسای/arsay/

جوانمرد


پسر

ترکی
ارسمان/arasman/

نام پهلوانی در کتاب سیرت جلال الدین


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
ارسوی/arsoy/

کسی که از تبار قوی است


پسر

ترکی
اریار/aryar/

یار جوانمرد


پسر

ترکی
آغاجان/agha jan/

دریا دل، دارای عزت و حرمت زیاد


پسر

ترکی
آغامیر/aghamir/

رهبر محترم، امیر و یا رئیس بزرگ


پسر

ترکی
آغایار/aghayar/

بزرگ و شایسته حرمت


پسر

ترکی
ال ایستین/elistiyan/

محبوب و مورد علاقه ایل و خانواده


پسر

ترکی
آلاتان/alatan/

روشن شدن افق در سحرگاهان


پسر

ترکی
آلاز/alaz/

شعله


پسر

ترکی
البتگین/albatgin/

نام جد محمود پادشاه غزنوی


پسر

ترکی

تاریخی و کهن
آلپار/alpar/

قهرمان


پسر

ترکی
آلپمان/alpman/

شخص جسور، شجاع، قهرمان


پسر

ترکی
الچین/elchin/

ایلچین، برگزیده ایل، ال ( ترکی ) + چین ( فارسی )


پسر

ترکی، فارسی
الدنیز/oldeniz/

اقیانوس


پسر

ترکی
آلقین/alghin/

محکوم کردن، متّهم نمودن


پسر

ترکی
آلماگل/alma gol/

گل سیب، کنایه از زیبایی و تر و تازگی، آلما ( ترکی ) + گل ( فارسی ) گل سیب


پسر، دختر

فارسی، ترکی

گل
الوین/elvin/

بزرگ و سرآمد خانواده و ایل


پسر

ترکی
آلیشان/ālišān/

شعله ور


دختر، پسر

ترکی
امیراتابک/a.-atābak/

ترکیب دو اسم امیر و اتابک ( فرمانروا و پادشاه )، از نام های مرکب، ( امیر و اتابک


پسر

ترکی، عربی
امیربهتاش/a.-behtāš/

ترکیب دو اسم امیر و بهتاش ( فرمانروا و شریک خوب )، از نام های مرکب، ه امیر و بِهتاش


پسر

ترکی، فارسی، عربی
آنلار/anlar/

فهمیده


پسر

ترکی
انوشتکین/anush takin/

پهلوان جاودانی، از نامهای تاریخی، انوش ( فارسی ) + تکین ( ترکی )


پسر

ترکی، فارسی، عربی

تاریخی و کهن
اورهان/orhan/

امپراطور، حاکم سرزمین


پسر

ترکی
اوکتای/oktay/

نامدار، مشهور، اکتای


پسر

ترکی، مغولی
آکای/akay/

ماه روشن و درخشان


پسر

ترکی
آیاش/ayash/

روشنایی مهتاب


پسر

ترکی
آیتاش/āy tāš/

همتای ماه، ( آی= ماه، تاش= هم، شریک ) ( به مجاز ) زیباروی مثل ماه، نام شخصی در دوره سامانیان


دختر، پسر

ترکی
آیتغمش

زاده ماه


پسر

ترکی
آیحان/ayhan/

صاحب ماه، آدم زیبا و مشهور مثل ماه


پسر

ترکی

کهکشانی
آیخان

آیخان ( آی + خان ) پادشاه ماه


پسر

ترکی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر ترکیاسم دختر ترکی