اسم ترکی با حرف ب
دلیر، شجاع، ( شکل فارسی و اردوی واژه ی ترکی مفعولیِ «بغاتور» یا «باغاتور» )، قهرمان، ( اَعلام ) نام ...
پسر
ترکی بهتاش
شریک خوب، صاحب اخلاق و رفتار نیکو، [ به = خوب، بهتر، خوبتر، شخص خوب و دارای اخلاق و رفتار نیکو، تاش ...
پسر
ترکی، فارسی بکتاش
بزرگ ایل و طایفه، ( در قدیم )، فرمانده ی یگ گروه، بزرگ ایل، هر یک از خادمان و همراهان یک امیر، نام ...
پسر
ترکی بالی
عسلی، ( بال= عسل، ی ( پسوند نسبت ) )
دختر
ترکی، فارسی بایام
جدی، درست
پسر
ترکی بیگم
ملکه مادر، عنوان زنان ارجمند، خانم، خاتون، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می س ...
دختر
ترکی بایرام علی
ترکیب دو اسم بایرام و علی ( جشن و بلندقدر )
پسر
ترکی، عربی بی رسن
یکدانه، یگانه
دختر
ترکی بارلی
میوه دار، سودمند، بار ( فارسی ) + لی ( ترکی ) میوه دار
دختر
ترکی، فارسی باریش
صلح
پسر
ترکی بایار
بلند مرتبه، دارای نام و اصیل
پسر
ترکی برگین
مانند برگ گل
دختر
ترکی، فارسی برکای
درخشندگی نور ماه
دختر
ترکی بورلا
خوش قامت
دختر
ترکی بکیاش
بکتاش
پسر
ترکی بی بی گل
بی بی ( ترکی ) + گل ( فارسی )، بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان سالخورده
دختر
فارسی، ترکی بی بی ماه
بی بی ( ترکی ) + ماه ( فارسی )، بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان سالخورده
دختر
فارسی، ترکی بی بی ناز
بی بی ( ترکی ) + ناز ( فارسی )، بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان سالخورده
دختر
فارسی، ترکی بابر
لقب بعضی از پادشاهان ترک، ببر
پسر
ترکی بای تگین
از امرای سلطان مسعود غزنوی
پسر
ترکی بایرام
عید، جشن، ترکی شده پدرام
پسر
ترکی ببک
مردمک چشم
پسر
ترکی برکیارق
امیر و صاحب مقام، کلاهش پاره شده، آن که کلاهش شکسته است، ( اَعلام ) شاه سلسله ی سلجوقی [، قمری] در ...
پسر
ترکی بغرا
نام پادشاهی از خوارزم که به بخارا لشکر کشید، نام پادشاهی از خوارزم که به بخارا لشکر کشید و پایتخت س ...
پسر
ترکی
تاریخی و کهن بلکا
دانا، دانشمند، عاقل، خردمند
دختر
ترکی بویار
نجیب زاده
پسر
ترکی بیرام
عید، جشن، بایرام
پسر
ترکی