اسم کردی با حرف ه
پناه، امید، نفس، فریاد، زنهار، دادخواهی، بینایی، خواهش
دختر
ترکی، کردی، عبری، لاتین هیوا
امید، آرزو، ( کردی، hiwā ) امید، فریاد، صدای بلند
دختر، پسر
کردی هیمن
آرام، موقر، شکیبا، ( کردی، hemin ) آرام، شکیبا ( نگارش کردی
پسر
کردی
تاریخی و کهن هیرو
منسوب به آتش، آتشی و سرخ گون، ( به مجاز ) زیبارو، ( هیر = آتش، او /، u/= ( پسوند نسبت ) )، نام گلی ...
دختر، پسر
کردی، فارسی
طبیعت، گل هیژا
گرامی، شایسته، گران بها، محترم، بزرگوار، ( کردی، hêžā ) گرامی
پسر
کردی هژار
تهی دست، مسکین، مستمند، بینوا، فقیر، تنگدست، ( اعلام ) عبدالرحمان ابن حاج ملامحمد شرفکندی متخلص به ...
پسر
کردی هیرش
فشار، هجوم، اشک، یورش، حمله، هجوم ( نگارش کردی
پسر
کردی هونیا
دارای نیای خوب، نیکوتبار، نیک نژاد، ( هو = خوب، نیا )، ( در پهلوی ) ( = هونیاک ) به معنی خوب نیا، د ...
دختر
فارسی، کردی هستیار
صاحب هستی و وجود، دارنده ی حیات و زندگی، احساس کننده و ادیب، ( هستی، یار ( پسوند دارندگی ) ) صاحب ه ...
پسر
کردی، فارسی هایا
آگاه، هوشیار، زرنگ، ( کردی )، مطلع
دختر
کردی هیدیکا
آرام، یواش، به آهستگی، آرامیواش
دختر
کردی هوری
منسوب به خورشید، ( به مجاز ) زیبارو، ( هور = خورشید، ی ( پسوند نسبت ) )، نور خورشید ( نگارش کردی
دختر
کردی هورا
هلهلۀ تحسین و شادی، ( در سانسکریت ) سورا ( هورا ) یک قسم شربت است که در بند چهار آفرینگان گهنبار از ...
دختر
کردی، اوستایی هی دی
آرام، آهسته، بردبار، آهستة، پاورچین ( نگارش کردی
دختر، پسر
کردی هالان
سرو صدا و جنجال، برانگیختن، دوستان، پیچش، ( به مجاز ) ویژگی دختری که به لحاظ زیبایی، سرو صدا و جنجا ...
دختر
کردی هورین
صدای جریان شدید آب، ( اعلام ) نام روستایی در کردستان
دختر
کردی
طبیعت هوران
زیبا و درخشان، ( هور = خورشید، ان ( پسوند نسبت ) )، منسوب به خورشید، مرغزار کوچک در کوهستان ( نگارش ...
دختر، پسر
فارسی، کردی هژیان
ارزنده، ارزیدن، شایان ارزش، ارزش داشتن
پسر
کردی هناسه
نفس
دختر
کردی هالین
آشیانه و خانه
دختر
کردی هنرمند
آن که توانا در خلق آثار هنری است، آن که دارای مهارت و فنی است، ( در قدیم ) آن که دارای فضل و کمال ی ...
پسر
فارسی، کردی هاژان
صدای آبشار
دختر
کردی هانو
یاری دهنده
پسر
کردی هاوار
فریاد
پسر
کردی هاوره
همراه
پسر
کردی هاوری
یار و یاور
پسر
کردی هاورین
به نرمی و لطافت ابر
دختر
کردی هاوژین
همدم و یار زندگی
دختر
کردی هاویار
یار و یاور
پسر
کردی هاوین
تابستان
دختر
کردی هایکا
آرام، مرموز، از اسطوره های کردستان
پسر
کردی هایین
هستی، وجود
دختر
کردی هتاو
خورشید و آفتاب
دختر
کردی هریاد
همیشه در خاطر
پسر
کردی هژین
زندگی جاویدان
دختر
کردی هستنوه
قیام تودةمردم ( نگارش کردی
دختر
کردی هفال
رفیق ( نگارش کردی
پسر
کردی هفدن
وزن شعر ( نگارش کردی
دختر
کردی هفیان
آرام گرفتن، آرام گرفتن ( نگارش کردی
دختر
کردی هگبه
رةآورد، هدیةسفر، خورجین ( نگارش کردی
دختر
کردی هلبژارده
انتخاب شده ( نگارش کردی
پسر
کردی هلبژیر
انتخاب کننده ( نگارش کردی
پسر
کردی هلبست
شعر ( نگارش کردی
پسر
کردی هلپرین
رقصیدن، رقصیدن ( نگارش کردی
دختر
کردی هلدیر
آبشار، آبشار ( نگارش کردی
پسر
کردی
طبیعت هلگر
بردارندة، حامل، بلند نگةدارنده ( نگارش کردی
پسر
کردی هلگورد
بهترین جلودار ( نگارش کردی
پسر
کردی هلمت
حمله، هجوم ( نگارش کردی
پسر
کردی هلو
عقاب ( نگارش کردی
پسر
کردی هلورین
ریختن چیزی از بالا به پایین ( نگارش کردی
پسر
کردی هموند
اعضاء ( نگارش کردی
دختر
کردی هنار
مانند انار زیبا، انار ( نگارش کردی
دختر
کردی هناس
نفس
دختر
کردی هناو
زهره، شجاعت، شجاعت ( نگارش کردی
دختر
کردی هوار
قشلاق، خیمةسلطان در قشلاق ( نگارش کردی
پسر
کردی هوال
رفیق، خبر، رفیق ( نگارش کردی
پسر
کردی هوتخش
صنعت گر ( نگارش کردی
پسر
کردی هوراز
دوست صمیمی، دوست صمیمی ( نگارش کردی
پسر
کردی هورامان
منطقةایی در کردستان نزدیک ( نگارش کردی
پسر
کردی هوژان
زیرک و یادگیر
دختر
کردی هوژین
آموختن، آموختن ( نگارش کردی
دختر
کردی هوسکر
شنزار، کویر ( نگارش کردی
پسر
کردی هوگر
انس گرفتن، عادت کردن، عادت کردن ( نگارش کردی
پسر
کردی هولان
چوگان بازی ( نگارش کردی
پسر
کردی هوما
مرغ سعادت، فرخنده، فرخنده ( نگارش کردی
دختر
کردی هونراوه
کنایةاز کلام منظوم ( نگارش کردی
دختر
کردی هی را
فراخ، وسیع، وسیع ( نگارش کردی
پسر
کردی هیران
محل قرار، قرار ( نگارش کردی
دختر
کردی هیزان
نیرومند، توانا، توانا ( نگارش کردی
دختر
کردی هیژان
لایق و سزاوار، ارزیدن، جنبیدن ( نگارش کردی
دختر
کردی هیمو
دختر پاکدامن، پاک دامن ( نگارش کردی
دختر
کردی هینا
ماهر
دختر
کردی هینان
آوردن، آوردن ( نگارش کردی
دختر
کردی هانه
چشمه، تحریک، اینک، اینها، اینهاشان
دختر
کردی هانیس
چشمه
دختر
کردی هلاله
گلی زرد رنگ خوشبو، آلالة، جارزدن، با خبر ساختن ( نگارش کردی
دختر
کردی
گل هلموت
کنایه از کوهی که صعود به آن دشوار است ( نگارش کردی
پسر
کردی هلکو
کوه کوچک، تپه، کوةکوچک، تپه ( نگارش کردی
پسر
کردی هلکوت
فرصت، وقت ( نگارش کردی
پسر
کردی هوین
خون
دختر
کردی هیلان
آشیانه و محل آرامش، آشیانة، مکان آرامش ( نگارش کردی
دختر
کردی هیوان
ایوان تراس، ایوان تراس ( نگارش کردی
دختر
کردی