اسم فارسی با حرف م - صفحه 3

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

محمد اشکان/m.-aškān/

ترکیب دو اسم محمد و اشکان ( ستوده و منسوب به اشک )، از نام های مرکب، ا محمّد و اشکان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهبان/mehbān/

نگهبان ماه، مجازا زیبا و مهتاب رو، ( مَه = ماه، بان ( پسوند محافظ یا مسئول ) )، ( به مجاز ) زیبا و ...


دختر

فارسی

کهکشانی
محمد بهنام/m.-behnām/

ترکیب دو اسم محمد و بهنام ( ستوده و خوش نام )، از نام های مرکب، ا محمّد و بهنام


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهرجهان/mehr(e) jahān/

ترکیب دو اسم مهر و جهان ( محبت و عالم )، ( مهر = خورشید، جهان )، خورشیدِ عالم، آفتابِ عالم تاب، ( ب ...


دختر

فارسی
ماه سیما/m.-simā/

آن که سیما و چهره او چون ماه زیباست، ( = ماه چهر )، ماه ( فارسی ) + سیما ( عربی ) آن که سیما و چهره ...


دختر

فارسی، عربی

کهکشانی
مهرام/mahrām/

ماه آرام، خوشبخت، ( مَه، رام )، آن که ماه رام اوست


پسر

فارسی

کهکشانی
محمد مهرداد/m.-mehrdād/

ترکیب دو اسم محمد و مهرداد ( ستوده و آفریده شده ی مهر )، از نام های مرکب، ا محمّد و مهرداد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهوین/mahvin/

به رنگ ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه= ماه، وین= رنگ )، به رنگِ ماه


دختر

فارسی

کهکشانی
مزدا/mazdā/

دانا، در آیین زرتشتی به خدا اطلاق می گردد، به معنی دانا، اهورامزدا، به معنی دانا است، در ادیان ایرا ...


پسر

اوستایی، فارسی

مذهبی و قرآنی
مژان/mo(e)žān/

مژه، مژگان، نرگس نیمه شکفته


دختر

کردی، فارسی
محمد فراز/m.- farāz/

ترکیب دو اسم محمد و فراز ( ستوده و اوج )، از نام های مرکب، ا محمّد و فراز


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مه آرا/mah ārā/

آراینده ی ماه، زیب و زینت ماه، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

فارسی

کهکشانی
محمد رسا/m.-rasā/

ترکیب دو اسم محمد و رسا ( ستوده و بلیغ )، از نام های مرکب، ا محمّد و رَسا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهر اعظم/m.-āezam/

ترکیب دو اسم مهر و اعظم ( محبت و بزرگتر )، ( مهر = مهربانی و محبت، اعظم = بزرگ )، مهربانی و محبت بز ...


دختر

فارسی، عربی
مینودخت/minu doxt/

دختر آسمانی، دختر بهشتی، ( مینو = بهشت، دخت = دختر )، ( به مجاز ) حوروش و زیبارو، ( مینو = بهشت + د ...


دختر

فارسی
محمد فرزین/m.-farzin/

ترکیب دو اسم محمد و فرزین ( ستوده و فروزان )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرزین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد رامتین/m.-rāmtin/

ترکیب دو اسم محمد و رامتین ( ستوده و نوازنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و رامتین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهرتا/mehretā/

همتای مهر، تابان و درخشان چون خورشید، ( مهر = خورشید، تا = نظیر، مانند، لنگه )، نظیر و مانند خورشید ...


دختر

فارسی
محمد مهرشاد/m.-mehršād/

ترکیب دو اسم محمد و مهرشاد ( ستوده و شادمان )، از نام های مرکب، ا محمّد و مهرشاد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهر یا/mehriyā/

منسوب به مهری، دوستی، ( مهری، ا ( پسوند نسبت ) )، ( مهری و مهر


دختر

فارسی
ماه تینا/m.-tinā/

ترکیب دو اسم ماه و تینا ( زیبا و گل سرخ )، ( ماه، تینا = گل سرخ ) ( به مجاز ) زیبارو و با طراوت


دختر

فارسی

گل، کهکشانی
مریسا/marisā/

چیزی لغزان و تابان، ( مَریس، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مریس، ع مَریس


دختر

فارسی، عربی
مرتیا/martiyā/

جوانمرد، مردانه


پسر

فارسی
محمد مهبد/m.-mahbod/

ترکیب دو اسم محمد و مهبد ( ستوده و نگهدارنده ماه )، از نام های مرکب، ا محمّد و مَهبد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد فردین/m.-fardin/

ترکیب دو اسم محمد و فردین ( ستوده و نگهبان پارسایی )، از نام های مرکب، ا محمّد و فردین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد پیمان/m.-peymān/

ترکیب دو اسم محمد و پیمان ( ستوده و قرارداد )، از نام های مرکب، ا محمّد و پیمان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد رامین/m.-rāmin/

ترکیبی از دو اسم محمد و رامین ( ستوده و طربناک )، از نام های مرکب، ا محمّد و رامین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهرین/mehrin/

محبت، خورشید، ( مهر، ین ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مهر، م مهر، ( اَعلام ) ) نام آتشکده ای در قم، ) ...


دختر

فارسی
محمد فرهاد/m.-farhād/

ترکیب دو اسم محمد و فرهاد ( ستوده و یاری )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرهاد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهراز/meh rāz/

راز بزرگ، ( مِه، راز )، ( مِه + راز )


دختر، پسر

فارسی
ماهبد/māhbod/

نگهبان ماه، ( ماه، بد/، bod/ ( پسوند محافظ یا مسئول ) )، ( به مجاز ) خوش سیما، ( اَعلام ) نامِ ابن ...


پسر، دختر

فارسی
محمد مهراب/m.-mehrāb/

ترکیب دو اسم محمد و مهراب ( ستوده و دوستدار آب )، از نام های مرکب، ا محمّد و مِهراب


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد بهزاد/m.-behzād/

ترکیبی از دو اسم محمد و بهزاد ( ستوده و نیک نژاد )، از نام های مرکب، ا محمّد و بهزاد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهر انوش/mehrānuš/

محبت جاویدان، محبت جاوید، مهر و محبت جاویدان


دختر

فارسی
محمد شاهین/m.-šāhin/

ترکیب دو اسم محمد و شاهین ( ستوده و نوعی پرنده شکاری )، از نام های مرکب، ا محمّد و شاهین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مینو سا/m.-sā/

مانند بهشت، زیبارو، ( مینو = بهشت، سا ( پسوند شباهت ) )، شبیه بهشت


دختر

فارسی
مهرابه/mehrābe/

مهر افتاب، ( مهراب، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مهراب


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
ماه وش/m.-vaš/

ماه مانند، زیبا، مانند ماه، ( به مجاز ) رعنا و زیبا و معشوقه، زیبا و درخشان، ن، ک، مَهوش


دختر

فارسی
میلا/milā/

نام نوعی مرغابی، یکی از انواع مرغابی، لک لک


دختر

پهلوی، ارمنی، فارسی

پرنده، طبیعت
محمد فربد/m.-farbo(u)d/

ترکیبی از دو اسم محمد و فربد ( ستوده و شکوهمند )، از نام های مرکب، ا محمّد و فربد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد کیوان/m.-keyvān/

ترکیب دو اسم محمد و کیوان ( ستوده و پادشاه گیتی )، از نام های مرکب، ا محمّد و کیوان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهدین/mahdin/

بومی، وطنی، هم میهن، ( مَهد = ( به مجاز ) سرزمین، کشور، میهن، ین ( پسوند نسبت ) )، منسوب به سرزمین ...


دختر

فارسی، عربی
مهریاد/mehr yād/

ترکیب دو اسم مهر و یاد ( محبت و خاطره )، ( مهر = مهربانی و محبت، یاد = خاطره، یادآوری )، یادآوری مه ...


پسر

فارسی
محمد شروین/m.-šervin/

ترکیب دو اسم محمد و شروین ( ستوده و نام انوشیروان دادگر )، از نام های مرکب، ا محمّد و شروین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهیان/mahiyān/

دختری که مثل ماه زیبا است، ( مَهی، ان ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مَهی


دختر

فارسی
محمد فرزام/m.-farzām/

ترکیب دو اسم محمد و فرزام ( ستوده و شایسته )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرزام


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهبود/mah bud/

نام وزیر خردمند انوشیروان پادشاه ساسانی، وزیر و گنجور بیدار دل انوشیروان که دلی پر خرد و رایی درست ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
مه آسا/mah āsā/

همانند ماه، شبیه به ماه، ( مَه = ماه، آسا ( پسوند شباهت ) )، ( به مجاز ) زیباروی


دختر

فارسی

کهکشانی
محمد پیام/m.-payām/

ترکیب دو اسم محمد و پیام ( ستوده و خبر )، از نام های مرکب، ا محمّد و پیام


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد رادمان/m.-rādmān/

ترکیب دو اسم محمد و رادمان ( ستوده و رادمنش )، از نام های مرکب، ا محمّد و رادمان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهر آذر/mehr āzar/

ترکیب دو اسم مهر و آذر ( محبت و آتش )، ( مهر = مهربانی و محبت، آذر = آتش )، آتشِ مهربانی و محبت، ( ...


دختر

فارسی
ملیح سا/malih sā/

دوست داشتنی و مورد پسند، ( ملیح، سا ( پسوند شباهت ) )، همچون ملیح، زیبا و خوشایند، دارای ملاحت، با ...


دختر

فارسی، عربی
میلانا/milānā/

منسوب به میلان، میل، خواهش، آرزو، ( عربی ـ فارسی ) ( میلان، ا ( پسوند نسبت ) )، مونث میلان


دختر

فارسی، عربی
مهی/mahi/

منسوب به ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، ی ( پسوند نسبت ) )، به مانند ماه


دختر

فارسی

کهکشانی
محمد شکیب/m.-šakib/

ترکیب دو اسم محمد و شکیب ( ستوده و بردباری )، از نام های مرکب، ا محمّد و شکیب


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
ماتیا/matya/

چشم ماه


پسر

فارسی
مهادا/mehādā/

مهاد، گهواره، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مِهاد، مِهاد


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
مهر تابان/mehr-taban/

خورشید درخشان


دختر

فارسی
مهینا/mahinā/

مهین، منسوب به ماه، زیباروی، بزرگترین، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مهین


دختر

فارسی

کهکشانی
مسین/masin/

بزرگ


پسر

فارسی
مه دار/meh dār/

مِهتر خانه، بزرگتر خانه و سرا، ( مِه = مِهتر، بزرگتر، دار = سرا، سرای، خانه )، روی هم به معنی مِهتر ...


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مرمری/marmari/

منسوب به مرمر، ساخته شده از مرمر یا از جنس مرمر، به رنگ مرمر، ( مرمر، ی ( پسوند نسبت ) )، ساخته شده ...


دختر

فارسی

طبیعت
مقاره/moghare/

آرام و قرار گرفتن


پسر

فارسی
مهرپرور/m.-parvar/

ترکیب دو اسم مهر و پرور ( خورشید و پرورش دادن )، پرورنده ی محبت و دوستی، مهر انگیز، ( به مجاز ) زیب ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهرورز/m.-varz/

بامهر، عطوف، دوستی ورزنده، دوست، با محبت، مهربان، ( در قدیم ) عاشق


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهروی/mah ruy/

مه رو، ماه روی، که رویی چون ماه دارد، ( مجاز ) زیبا و جمیل، ( = مَهرو )، ( مَهرو


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
ماهوار/māhvār/

مانند ماه، مثل ماه، [مجاز] زیبا، نیکوروی، ماهیانه، شهریه، ( ماه، وار ( پسوند شباهت ) )، شبیه به ماه ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
ماهینه/māhine/

منسوب به ماه، ( به مجاز ) زیبا و دوست داشتنی، ( ماه، اینه ( پسوند نسبت ) )، ( به مجاز ) زیبارو


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
محمد افشین/m.-afšin/

ترکیب دو اسم محمد و افشین ( ستوده و لقب پادشاهان اسروشنه )، از نام های مرکب، ا محمّد و افشین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محیان/mehyan/

وقت و هنگام چیزی


دختر

فارسی
مرزوان/marzvān/

مرزبان، حاکم، اختر، ( = مرزبان )


پسر

فارسی

طبیعت
مطیعا/motieā/

منسوب به مطیع، ( به مجاز ) کسی که فرمانبردار و مطیع است، ( عربی ـ فارسی ) ( مطیع = اطاعت کننده، فرم ...


پسر

فارسی، عربی
مهاندخت/mehān dokht/

دخترِ بزرگان، ( به مجاز ) بزرگ زاده، ( مِهان، دخت = دختر )، ( اَعلام ) مادر فیروزبن مهران دختر یزدا ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
مهرافزا/m.-afzā/

افزاینده محبت، آن که بر مهر و محبت خود بیفزاید، مهر افزاینده، مهر فزاینده، آن که به محبت و مهربانی ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهرمند/m.-mand/

دارای مهر، بامحبت، دوست، ( مهر، مند ( پسوند دارندگی ) )، دارای مِهر


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
میلاو/milove/

پاداش و نوید


پسر

فارسی
میناگون/m.-gun/

سبز رنگ، به رنگ مینا، ( به مجاز ) زیبا و با طراوت، ( مینا، گون ( پسوند شباهت ) )، مانند مینا، شبیه ...


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت، گل
میناوش/m.-vaš/

جلا داده و صیقل شده، شبیه به شیشه ٔ کبود، ( مینا، وش ( پسوند شباهت ) )، مانند مینا، شبیه به مینا، م ...


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت، گل
مانوک/manuk/

نوزاد


پسر

فارسی، ارمنی
ماها/māhā/

منسوب به ماه، ( به مجاز ) زیبا و دوست داشتنی، ( ماه، ا ( پسوند نسبت ) )، م ماه


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
ماهانه/mah-ane/

منسوب به ماه، دختر ارمنشاه شاه ماچین در داستان سمک عیار


دختر

فارسی

کهکشانی
ماهی/mahi/

جانوری مهره دار، آبزی معروف


دختر

فارسی

طبیعت
محنی/mohanna/

به حنا رنگ کننده


دختر

فارسی
مردافکن/mard afkan/

قوی و زورمند، نام یکی از بزرگان ایران، آن که مردان را به زمین می زند و شکست می دهد


پسر

فارسی
مرمرین/marmarin/

مرمری، ساخته شده از مرمر، ( مرمر، ین ( نسبت ) )، ( = مرمری )، ساخته شده از مرمر یا از جنس مرمر


دختر

فارسی

طبیعت
مرهم/marham/

هر دارویی که روی زخم بگذارند


دختر

فارسی
مشکین/mo (e) škin/

آنچه که بوی مشک بدهد، مشک آلود، ( مجاز ) خوش بو، ( مجاز ) سیاه، تیره رنگ، ( به مجاز ) معطر، ( به مج ...


دختر

فارسی، سانسکریت

طبیعت
ملوس/malos/

قشنگ، ظریف و خوشگل


دختر

فارسی
منشور/manšur/

حکم، فرمان، سند، پیمان، از شخصیت های شاهنامه ( یکی از بزرگان توران )، ( عربی )، اصول، نظریات و عقای ...


پسر

عربی، فارسی

تاریخی و کهن
مه پاره/mahpare/

زیبا، زیبارو، ماهپاره


دختر

فارسی
مه پیکر

آن که چون ماه تابان و درخشان است، خوش اندام و زیبا


دختر

فارسی
مه نو/mahno/

ماه نو


دختر

فارسی
مهدیان/mahdyan/

هدایت شده


دختر

فارسی، عربی
مهر/mehr/

خورشید، محبت و دوستی، مهربانی، ماه هفتم سال شمسی، روز شانزدهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، ( در گا ...


پسر، دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهر آزما/m.-āzmā/

ترکیب دو اسم مهر و آزما ( خورشید و آزماینده )، مهر آزمای، آزماینده ی محبت، آن که دوستی و مهر را به ...


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهر فروز/m.-foruz/

ترکیب دو اسم مهر و فروز ( خورشید و تابش )، ( = مهرافروز )، ( مهرافروز


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
مهر فروغ/m.-foruq/

ترکیب دو اسم مهر و فروغ ( خورشید و روشنی )، با فروغی چون مهر، ( به مجاز ) زیبا و تابناک


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، کهکشانی
مهرماه/mehr-mah/

مهشید، محبت و روشنی، مرکب از مهر ( محبت و دوستی ) + ماه، نام پسر ساسان


دختر، پسر

فارسی

کهکشانی
مهوا/mahva/

ماه شب چهارده


دختر

فارسی

کهکشانی
مهوار/mahvar/

ماه زیبارو


دختر

فارسی

کهکشانی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر فارسیاسم دختر فارسی