اسم با حرف ا - صفحه 14

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

امیرارشان/a.-aršān/

ترکیب دو اسم امیر و ارشان ( فرمانروا و دلیر )، از نام های مرکب، ه امیر و اَرشان


پسر

فارسی، عربی
امیرارشد/a.-aršad/

ترکیب دو اسم امیر و ارشد ( فرمانروا و بزرگتر )، امیر بزرگتر، پادشاه بزرگتر و رشیدتر


پسر

عربی
امیرآرمن/a.-ārman/

امیر آریایی منش


پسر

فارسی، عربی
امیرآرمین/a.-ārmin/

ترکیب دو اسم امیر و آرمین ( فرمانروا و دلیر )، از نام های مرکب، ه امیر و آرمین


پسر

فارسی، عربی
امیرآریان/a.-āryān/

ترکیب دو اسم امیر و آریان ( فرمانروا و آزاده )، از نام های مرکب، ه امیر و آریان


پسر

فارسی، عربی
امیراسعد/a.-asead/

ترکیب دو اسم امیر و اسعد ( فرمانروا و نیک بخت )، خوشبخت ترین امیر، پادشاه بهروز، حاکم خوشبخت


پسر

عربی
امیرافراز/a.-afrāz/

ترکیب دو اسم امیر و افراز ( فرمانروا و افراشتن )، امیر بلند مرتبه، فرمانروای بلند پایه


پسر

فارسی، عربی
امیرافشین/a.-afšin/

ترکیب دو اسم امیر و افشین ( فرمانروا و لقب تمامی پادشاهان اسروشنه )، از نام های مرکب، ه امیر و اَفش ...


پسر

فارسی، عربی
امیراقبال/a.-eqbāl/

ترکیب دو اسم امیر و اقبال ( فرمانروا و خوشبختی )، پادشاه نیکبخت، حاکم بهروز و خوشبحت، امیر دارای طا ...


پسر

عربی
امیرالدین/amiroddin/

پادشاه دین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیران/amirān/

منسوب به امیر، فرمانروا، ( امیر، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اعلام ) نام چند روستا در اردستان، تهران و خ ...


پسر

فارسی، عربی
امیراکبر/a.-akbar/

ترکیب دو اسم امیر و اکبر ( فرمانروا و بزرگتر )، از نام های مرکب، ه امیر و اکبر


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیرایوب/a.-ayyub/

ترکیب دو اسم امیر و ایوب ( فرمانروا و بازگشت به سوی خدا )، از نام های مرکب، ی امیر و ایّوب


پسر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
امیرآیین/a.-āyin , ā’in/

ترکیب دو اسم امیر و آیین ( فرمانروا و روش )، از نام های مرکب، ه امیر و آیین ( آئین )


پسر

فارسی، عربی
امیرباربد/a.-bārba(o)d/

ترکیب دو اسم امیر و باربد ( فرمانروا و منزلت )، از نام های مرکب، ه امیر و باربد


پسر

فارسی، عربی
امیرباقر/a.-bāqer/

ترکیب دو اسم امیر و باقر ( فرمانروا و بسیار دانا )، از نام های مرکب، ه امیر و باقر


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیربرنا/a.-bornā/

ترکیب دو اسم امیر و برنا ( فرمانروا و جوان )، امیر جوان، پادشاه جوان


پسر

فارسی، عربی
امیربهامین/a.-bahāmin/

ترکیب دو اسم امیر و بهامین ( فرمانروا و فصل بهار )، از نام های مرکب، ( امیر و بَهامین


پسر

فارسی، عربی
امیربهتاش/a.-behtāš/

ترکیب دو اسم امیر و بهتاش ( فرمانروا و شریک خوب )، از نام های مرکب، ه امیر و بِهتاش


پسر

ترکی، فارسی، عربی
امیربهراد/a.-behrād/

ترکیب دو اسم امیر و بهراد ( فرمانروا و جوانمرد نیکو )، از نام های مرکب، ه امیر و بِهراد


پسر

فارسی، عربی
امیربهنود/a.-behnud/

ترکیب دو اسم امیر و بهنود ( فرمانروا و پسر عزیز )، از نام های مرکب، ه امیر و بهنود


پسر

عربی
امیرپدرام/a.-pedrām/

ترکیب دو اسم امیر و پدرام ( فرمانروا و آراسته )، از نام های مرکب، ه امیر و پدرام


پسر

فارسی، عربی
امیرتارخ/a.-tārokh/

ترکیب دو اسم امیر و تارخ ( فرمانروا و نام پدر حضرت ابراهیم )، از نام های مرکب، ه امیر و تارخ


پسر

عربی، عبری
امیرتوهان/amir-tohan/

ترکیب دو اسم امیر و توهان ( فرمانروا و خشم )


پسر

فارسی، عربی
امیرثامن/a.-sāmen/

ترکیب دو اسم امیر و ثامن ( فرمانروا و هشتم )، از نام های مرکب، ه امیر و ثامن


پسر

عربی
امیرجاوید/a.-jāvid/

ترکیب دو اسم امیر و جاوید ( فرمانروا و جاویدان )، امیر و پادشاه جاوید و جاودان


پسر

فارسی، عربی
امیرجهاد/amir-jahad/

ترکیب دو اسم امیر و جهاد ( فرمانروا و مبارزه )


پسر

عربی
امیرحامد/amir-hamed/

ترکیب دو اسم امیر و حامد ( فرمانروا و ستایشگر )


پسر

عربی
امیرحامی/a.-hāmi/

ترکیب دو اسم امیر و حامی ( فرمانروا و پشتیبان )، از نام های مرکب، ه امیر و حامی


پسر

عربی
امیرحسام الدین/a.-hesāmoddin/

ترکیب دو اسم امیر و حسام الدین ( فرمانروا و شمشیر دین )، از نام های مرکب، ه امیر و حسام الدین


پسر

عربی
امیرحشمت/a.-hešmat/

ترکیب دو اسم امیر و حشمت ( فرمانروا و بزرگی )، از نام های مرکب، ( امیر و حشمت


پسر

عربی
امیرحیان/a.-hayyān/

ترکیب دو اسم امیر و حیان ( فرمانروا و زنده )، از نام های مرکب، ک امیر و حَیّان


پسر

عربی
امیرخشایار/a.-khašāyār/

ترکیب دو اسم امیر و خشایار ( فرمانروا و دلیر )، از نام های مرکب، امیر و خشایار


پسر

فارسی، عربی
امیردارا/amir-dara/

ترکیب دو اسم امیر و دارا ( فرمانروا و ثروتمند )


پسر

فارسی، عربی
امیردانش/a.-dāneš/

ترکیب دو اسم امیر و دانش ( فرمانروا و اندیشه )، از نام های مرکب، امیر و دانش


پسر

فارسی، عربی
امیردخت/amir-dokht/

دختر پادشاه، شاهدخت


دختر

فارسی، عربی
امیرذوالفقار/a.-zulfaqār/

ترکیب دو اسم امیر و ذوالفقار ( فرمانروا و شمشیر امام علی )، از نام های مرکب، ی امیر و ذوالفقار


پسر

عربی
امیرراد/a.-rād/

ترکیب دو اسم امیر و راد ( فرمانروا و جوانمرد )، از نام های مرکب، امیر و راد


پسر

فارسی، عربی
امیررادین/a.-rādin/

ترکیب دو اسم امیر و رادین ( فرمانروا و آزاده )، امیر و پادشاه آزاده


پسر

فارسی، عربی
امیررحمت/a.-rahmat/

ترکیب دو اسم امیر و رحمت ( فرمانروا و مهربانی )، از نام های مرکب، ی امیر و رحمت


پسر

عربی
امیررسا/a.-re(a)sā/

ترکیب دو اسم امیر و رسا ( فرمانروا و بلیغ )، از نام های مرکب، ی امیر و رسا


پسر

فارسی، عربی
امیررسام/a.-rassām/

ترکیب دو اسم امیر و رسام ( فرمانروا و تصویرگر )، از نام های مرکب، ی امیر و رسام


پسر

عربی
امیرستار/a.-sattār/

ترکیب دو اسم امیر و ستار ( فرمانروا و پوشنده )، از نام های مرکب، امیر و ستار


پسر

عربی
امیرسراج/a.-serāj/

ترکیب دو اسم امیر و سراج ( فرمانروا و روشنایی )، ( به مجاز ) امیر و پادشاهی که راهنما و چراغ روشنگر ...


پسر

عربی
امیرسرمد/a.-sarmad/

ترکیب دو اسم امیر و سرمد ( فرمانروا و پایدار )، امیر و پادشاه پایدار و جاویدان


پسر

عربی
امیرسعدی/amir-saedi/

ترکیب دو اسم امیر و سعدی ( فرمانروا و فرخندگی )


پسر

فارسی، عربی
امیرسیاوش/a.-siyāvo(a)š/

ترکیب دو اسم امیر و سیاوش ( فرمانروا و دارنده اسب نر سیاه )، از نام های مرکب، ی امیر و سیاوش


پسر

فارسی، عربی
امیرشریف/a.-šārif/

ترکیب دو اسم امیر و شریف ( فرمانروا و ارجمند )، از نام های مرکب، ی امیر و شریف


پسر

عربی
امیرشمس الدین/a.-šamsoddin/

ترکیب دو اسم امیر و شمس الدین ( فرمانروا و خورشید دین )، از نام های مرکب، ی امیر و شمس الدین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیرشکور/a.-šakur/

ترکیب دو اسم امیر و شکور ( فرمانروا و بسیار شکر کننده )، از نام های مرکب، ی امیر و شکور


پسر

عربی
امیرصابر/a.-sāber/

ترکیب دو اسم امیر و صابر ( فرمانروا و شکیبا )، از نام های مرکب، ی امیر و صابر، پادشاه و امیر صبور و ...


پسر

عربی
امیرصدرالدین/a.-sadroddin/

ترکیب دو اسم امیر و صدرالدین ( فرمانروا و پیشوای دین )، از نام های مرکب، ی امیر و صدرالدین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیرصیام/a.-siyām/

ترکیب دو اسم امیر و صیام ( فرمانروا و روزه )، از نام های مرکب، ی امیر و صیام


پسر

عربی
امیرضیاءالدین/a.-ziyā’oddin/

ترکیب دو اسم امیر و ضیاءالدین ( فرمانروا و نور دین )، امیر و پادشاهی که ( موجب ) روشنایی دین است، ح ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیرطارق/a.-tāreq/

ترکیب دو اسم امیر و طارق ( فرمانروا و ستاره صبح )، از نام های مرکب، ی امیر و طارق


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیرعابد/a.-ābed/

ترکیب دو اسم امیر و عابد ( فرمانروا و عبادت کننده )، از نام های مرکب، ی امیر و عابد


پسر

عربی
امیرعظیم/a.-azim/

ترکیب دو اسم امیر و عظیم ( فرمانروا و بزرگ )، از نام های مرکب، ی امیر و عظیم


پسر

عربی
امیرعلا/a.-alā/

ترکیب دو اسم امیر و علا ( فرمانروا و رفعت )، ( به مجاز ) پادشاه و امیر بلند مرتبه، فرمانروا و سردار ...


پسر

عربی
امیرفخر/a.-fakhr/

ترکیب دو اسم امیر و فخر ( فرمانروا و نازیدن )، از نام های مرکب، امیر و فخر


پسر

عربی
امیرفرامرز/a.-farāmarz/

ترکیب دو اسم امیر و فرامرز ( فرمانروا و آمرزنده دشمن )، از نام های مرکب، امیر و فرامرز


پسر

فارسی، عربی
امیرفرحان/a.-farhān/

ترکیب دو اسم امیر و فرحان ( فرمانروا و مسرور )، از نام های مرکب، امیر و فرحان


پسر

عربی
امیرفرداد/a.-fardād/

ترکیب دو اسم امیر و فرداد ( فرمانروا و مولود با شکوه )، امیر دارای شأن و شکوه، پادشاه با شوکت


پسر

فارسی، عربی
امیرفرزام/a.-farzām/

ترکیب دو اسم امیر و فرزام ( فرمانروا و شایسته )، از نام های مرکب، امیر و فرزام


پسر

فارسی، عربی
امیرفرزین/a.-farzin/

ترکیب دو اسم امیر و فرزین ( فرمانروا و فروزان )، از نام های مرکب، امیر و فرزین


پسر

فارسی، عربی
امیرفرشید/a.-faršid/

ترکیب دو اسم امیر و فرشید ( فرمانروا و شکوه درخشان )، از نام های مرکب، ← امیروفرشید


پسر

فارسی، عربی
امیرفرنام/a.-farnām/

ترکیب دو اسم امیر و فرنام ( فرمانروا و بالاترین نام )، از نام های مرکب، امیر و فرنام


پسر

فارسی، عربی
آریم/arim/

دلاور، بزرگ


پسر

ترکی
آرین دخت/ariyan dokht/

دختر آریایی، دختر ایرانی


دختر

فارسی
آرین راد/āriyan rād/

آریایی شجاع، ( = آریوراد )، ( اَعلام ) نام پسر اردشیر دوم هخامنشی


پسر

فارسی
ارینا

آرینا، آریایی نژاد، از نسل آریایی


دختر

کردی، فارسی
آرینود/arinod/

آتش پاک


پسر

فارسی
آریه/arieh/

نام سپهدار ایرانی طرفدار کورش صغیر پادشاه هخامنشی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
آریوان/arivan/

نگهبان اتش


پسر

کردی
آریوبرزین/ariu-barzin/

ترکیب دو اسم آریو و برزین ( آریایی و آتش )، آتش ایرانی، کنایه از قدرت و خشم ایرانی، نام یکی از سردا ...


پسر

فارسی
آریوداد/ariu-dad/

ایرانداد، داده ایران


پسر

پهلوی، اوستایی
آریوراد/āriurād/

ایرانی و جوانمرد، ( آریو= آریایی، راد= جوانمرد، آزاده، بخشنده، خردمند )، آریایی آزاده و جوانمرد، آر ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
آریوس/arius/

خورشید


پسر

کردی
آریوسام/ariu-sam/

پسر آتش مقدس


پسر

فارسی
آریومهر/aryo mehr/

از سرداران داریوش سوم


پسر

فارسی
آریوند/arivand/

صاحب نژاد آریایی


پسر

فارسی
السان/elsan/

مانند ایل


دختر

ترکی
الشاد/elšād/

موجب شادی ایل، ( ال = ایل، شاد ) ( به مجاز ) موجب شادی ایل


دختر

ترکی، فارسی
آلقان/alghan/

ستودن و تمجید کردن


پسر

ترکی
آلقین/alghin/

محکوم کردن، متّهم نمودن


پسر

ترکی
الله داد

الله ( عربی ) + داد ( فارسی ) داده خداوند


پسر

فارسی، عربی
الله نظر

کسی که نظرکرده خداست


دختر

فارسی، عربی
الما

سیب


دختر

ترکی
آلماز/ālmāz/

الماس، از اعلام زنان


دختر

ترکی
الماس خاتون

الماس ( یونانی ) + خاتون ( فارسی ) بانوی مانند الماس


دختر

یونانی، فارسی
آلماگل/alma gol/

گل سیب، کنایه از زیبایی و تر و تازگی، آلما ( ترکی ) + گل ( فارسی ) گل سیب


پسر، دختر

فارسی، ترکی

گل
المیس/elmais/

درختی با پوست تنه ی صاف به رنگ خاکستری تیره، ( عربی، اِلمَیس ) ( = داغداغان ) ( در گیاهی ) درختی با ...


دختر

عربی
المینا/elmina/

نام شهری در غانا


دختر

ترکی
الن/elen/

نور و روشنایی


دختر

یونانی
آلنام/alnam/

خلق، مخلوق


دختر

ترکی
آلند/aland/

اولین پرتو خورشید


دختر

کردی
آلندا/alanda/

اولین پرتو خورشید


دختر

کردی
النور/elnor/

نور ایل


پسر

ترکی
آلنوش/alnoosh/

دختر زیبا و دلربا، عروس جاودانی دریا


دختر

ارمنی
الها/elhā/

شادی آوردن، ( مصدر باب افعال از لهوء )، بسیار بخشش کردن، به شنیدن آواز مشغول شدن


دختر

عربی
الهه ناز/e.-nāz/

الهه ی زیبا و قشنگ، ( الهه، ناز= زیبا و قشنگ )، ( به مجاز ) زیباروی قشنگ


دختر

فارسی، عربی



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر