دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ معین با حرف �� - صفحه 401
غربچه
غربی
غربیب
غربیل
غربیله
غرتشن
غرتی
غرچگی
غرچه
غرچک
غرچی
غرد
غردل
غرده
غرر
غرزن
غرس
غرش
غرشمار
غرشمال
غرض
غرض داشتن
غرض ورزی
غرغر
غرغره
غرغرو
غرغشه
غرفج
غرفه
غرق
غرقاب
غرقه
غرقی
غرگی
غرم
غرما کردن
غرمج
غرموت
غرنبش
غرنبه
غرنبیدن
غرند
غرنگ
غرنگیدن
غرنوق
غره
غره کردن
غرو
غرواش
غروب
397
398
399
400
401
402
403
404
405
406