دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ معین با حرف س - صفحه 14
سرچرخی
سرچنگ
سرچین
سرحال
سرحان
سرحد
سرحددار
سرحلقه
سرخ
سرخ شدن
سرخاب
سرخابی
سرخاره
سرخانه
سرخجه
سرخر
سرخرگ
سرخرمن
سرخس
سرخوان
سرخوانی
سرخور
سرخوش
سرخک
سرخیل
سرد
سرد شدن
سرد یافتن
سرداب
سردابه
سردار
سرداری
سرداور
سردبیر
سردر
سردرختی
سردرگم
سردستی
سردسیر
سردفتر
سردم
سردماغ
سردمدار
سرده
سردهی
سردوشی
سرراست
سرراهی
سررسید
سررشته
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19