کهیشکوکو زیدنکو شکالکو کردنکوارکوالهکواوکوباننده سرکوبرکوبندهکوبیدنکوبیدن برف برای عبورکوبیدهکوبیده شدنکوبیده شوندهکوپالکوپرکوپینکوت کوتکوتا برکوتا زیدنکوتالکوتاهکوتاه امدنکوتاه پیماییکوتاه دستکوتاه دمکوتاه دماغکوتاه قدکوتاه قد و چاقکوتاه قد و لاغر اندامکوتاه کردنکوتاهیکوتاهی کردنکوتولهکوتوله مسنکوجرکوچکوچ کوچکوچرکوچنکوچندهکوچککوچک شمردن سخن گفتن کسی را گویندکوچک گوشکوچیلزکود حیوانیکودتا کردنکودری