بازی وندنبازی کردنبازیابیبازیاربازیچه ساختنبازیدنبازیگربازیگر پاتیتیناژ اسکی یا هاکیبازیگهبازیکنباسلیقهباسنباسوادباسیاستباشباشالیباشگاهباشلقباطولیباظرفیتباعثباعث اتحاد شدنباعث انجام کاری شدنباعث مرگ شدنباعث وبانیبافتنبافته ظریفبافندگیبافندهبافهبافه بهرهباقر وندباقی ماندهباقی مانده جانباقی ندارباقی نداشتنباقیمانده غذاباقیمانده های حاصل از خاک اره یا فرسایش جسمیباگوشیبالبال اوشنوبال به کمربال شلکبال هوابال و پر درختبال و پر روئیدن تازه درختبالابالا اوردنبالا بالا کردنبالا بختت