فرزند پسر ندارفرزند خردسالفرزند شایستهفرزندانفرزندمفرزندی که پدری بدرد نخور داردفرزکفرسفرسایشفرسایش پذیرفرسایندهفرستادنفرستندهفرسخفرسویفرش نمدیفرش هدائنفرش و فروشفرش و کترهفرشتفرشتگانفرشنادنفرشک خرگوشفرصتفرصت دادنفرصت طلبفرصت طلب بودنفرصت طلبانفرصت مناسبفرصت نداشتنفرصت کردنفرض علی وندفرض کردنفرض کنفرض کنیمفرفرفرفرانیفرفرهفرفره کافرفروکفرفرکفرفری میفرفری هاکردنفرق سرفرق قائل شدن بین افرادفرق گذاشتنفرق موفرقهفرگفرگنی