[ویکی فقه] یزید بن ثبیط قیسی عبدی از شیعیان و یاران ابا عبدالله الحسین علیه السلام است؛ که در بصره زندگی می کرد و از بزرگان قبیله اش بود.
در برخی منابع نام او« زِید» و« بَدْر» ثبث شده است، در برخی منابع نام پدرش را رُقِیْط و برخی دیگر رُقِید ذکر کرده اند.
جریان شهادت یزید بن ثبیط
پس از امتناع امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید و آمدن به مکه، او تصمیم گرفت امام را یاری کند و بدین منظور از پسران خود نیز دعوت کرد که دو تن از آنان به نام های عبدالله و عبیدالله، دعوت وی را پاسخ گفتند.او در خانه ماریه، دختر سعد، که محل اجتماع و گفت و گوی شیعیان بصره بود، تصمیم خود را آشکار کرد و از آن جا که راه ها زیر نظر مأموران حکومت بود، دوستانش خطر دستگیر شدن را به وی یاد آور شدند؛ ولی او بر تصمیم خود استوار ماند و همراه دو پسرش و تنی چند از شیعیان، از شهر خارج شد و از بیراهه، خود را به ابطح در نزدیکی مکه رسانید.وی پس از رسیدن به منزل، لختی آسود و برای زیارت امام حسین علیه السلام به سوی منزل آن حضرت روانه شد. از سوی دیگر خبر آمدن یزید بن ثبیط به امام علیه السلام رسید.حضرت برای دیدار او به منزلگاهش رفت؛ و چون او را ندید در آن جا ماند.یزید پس از جست و جو خبردار شد که حضرت به منزل وی رفته است از این رو بازگشت و چون امام علیه السلام را آن جا دید -بسیار شادمان شد- و این آیه را خواند: بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَلْیَفْرَحوا... به فضل و رحمت خداوند، باید خوشحال شوند.او پس از سلام، نزد حضرت نشست و هدف از آمدن خود را باز گفت؛ و امام علیه السلام در حق او دعا فرمود. وی سپس به کاروان امام حسین علیه السلام پیوست و همراه حضرت بود تا در روز عاشورا، که در مبارزه تن به تن به شهادت رسید.
نام یزید بن ثبیط در زیارتنامه ها
در زیارت ناحیه درباره او چنین آمده است:السَّلام علی زید بن ثبیت القیسی. در زیارت رجبیه نیز بر او درود فرستاده شده است.
قصیده فرزند یزید
...
در برخی منابع نام او« زِید» و« بَدْر» ثبث شده است، در برخی منابع نام پدرش را رُقِیْط و برخی دیگر رُقِید ذکر کرده اند.
جریان شهادت یزید بن ثبیط
پس از امتناع امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید و آمدن به مکه، او تصمیم گرفت امام را یاری کند و بدین منظور از پسران خود نیز دعوت کرد که دو تن از آنان به نام های عبدالله و عبیدالله، دعوت وی را پاسخ گفتند.او در خانه ماریه، دختر سعد، که محل اجتماع و گفت و گوی شیعیان بصره بود، تصمیم خود را آشکار کرد و از آن جا که راه ها زیر نظر مأموران حکومت بود، دوستانش خطر دستگیر شدن را به وی یاد آور شدند؛ ولی او بر تصمیم خود استوار ماند و همراه دو پسرش و تنی چند از شیعیان، از شهر خارج شد و از بیراهه، خود را به ابطح در نزدیکی مکه رسانید.وی پس از رسیدن به منزل، لختی آسود و برای زیارت امام حسین علیه السلام به سوی منزل آن حضرت روانه شد. از سوی دیگر خبر آمدن یزید بن ثبیط به امام علیه السلام رسید.حضرت برای دیدار او به منزلگاهش رفت؛ و چون او را ندید در آن جا ماند.یزید پس از جست و جو خبردار شد که حضرت به منزل وی رفته است از این رو بازگشت و چون امام علیه السلام را آن جا دید -بسیار شادمان شد- و این آیه را خواند: بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَلْیَفْرَحوا... به فضل و رحمت خداوند، باید خوشحال شوند.او پس از سلام، نزد حضرت نشست و هدف از آمدن خود را باز گفت؛ و امام علیه السلام در حق او دعا فرمود. وی سپس به کاروان امام حسین علیه السلام پیوست و همراه حضرت بود تا در روز عاشورا، که در مبارزه تن به تن به شهادت رسید.
نام یزید بن ثبیط در زیارتنامه ها
در زیارت ناحیه درباره او چنین آمده است:السَّلام علی زید بن ثبیت القیسی. در زیارت رجبیه نیز بر او درود فرستاده شده است.
قصیده فرزند یزید
...
wikifeqh: یزید_بن_قیس