یرد

لغت نامه دهخدا

یرد. [ ی ُ ] ( ترکی ، اِ ) یرت. یورد. یورت. جا. منزل. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به یرت شود.

یرد. [ ی َ ] ( اِخ ) نام پدر ادریس نبی. ( یادداشت مؤلف ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به تاریخ سیستان ذیل ص 42 و تاریخ گزیده ص 25 و 30 و 130 شود.

فرهنگ فارسی

یرت یورد

گویش مازنی

/yord/ محل توقف – پهنه ای که آن جا گوسفندان رابدوشند - اطاق خانه

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یُرَدُّ: برگردانده می شود
معنی یُرِدِ: بخواهد ( جزمش به دلیل شرط شدن برای بعد از خود می باشد و حرکت حرف دال به دلیل تقارنش با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه بعد می باشد)
معنی یُرِدْ: بخواهد ( جزمش به دلیل شرط شدن برای بعد از خود می باشد )
معنی لَمْ یُرِدِ: نخواسته ونمی خواهد(حرکت حرف دال به دلیل تقارنش با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه ی بعد است)
معنی لَا یُرَدُّ: برگردانده نمی شود
معنی لَن تَمْلِکَ: هرگزمالک نیستی (اختیار نداری) (عبارت "وَمَن یُرِدِ ﭐللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَن تَمْلِکَ لَهُ مِنَ ﭐللَّهِ شَیْئاً "یعنی : "و کسانی که خدا عذاب برای آنان بخواهد، تو هرگز نمیتوانی چیزی از عذاب خدا رااز آنان برطرف کنی)
ریشه کلمه:
ردد (۵۹ بار)

دانشنامه عمومی

اصطلاحاً به اردوگاه های بادیه نشینان در اطراف روستاها در بخش هایی از جنوب ایران یُرد می گویند. [ ۱] [ ۲]
یُرد واژه ای برگرفته از یورت ترکی است که معنی چادر کوچ نشینی می دهد. [ ۱] یرد به جائی گفته می شود که ایل نشینان و عشایر در آنجا خیمه می زنند و ساکن می شوند. این خیمه ها را از پشم گوسفند درست می کنند که البته رنگ آنها سیاه است و شکل این خیمه ها مستطیل است و سقف و اطراف آن از موی بز ساخته می شود وطول هر خیمه از جهار تا پنج متر است. [ ۲] [ ۳] این خیمه ها روی چند پایه اساسی بالا برده می شود و هر خیمه با چند طناب در اطراف آن با میخ در زمین نصب می شود. غالباً سوی خیمه رو به مشرق است بویژه در فصل زمستان برای دریافت آفتاب در درون خیمه. همچنین در فصلهای دیگر برای برپایی خیمه به عواملی چون جهت وزش باد، دمای هوا، موقعیت زمین و روشنی دقت کامل می شود. [ ۴] در فصل تابستان برای تهویه و ورود باد به درون خیمه اطراف خیمه را بالا می زنند، اما در زمستان اطراف ( جوانب ) خیمه را پائین می آورند و روی آن خاک می ریزند تا اینکه از ورود باد سرد و هوا و آب باران جلوگیری شود. [ ۳]
از اردوگاههای صحرانشین در بادیه کوخرد و مشهورترین یرد منطقه می توان از «یُردعلی زینل » و «یُردعلی مــَّد عالی » نام برد که در ( پس رود گپ ) رودخانه مهران در جنوب غربی دهستان کوخرد واقع هستند. [ ۱] [ ۵]
عکس یرد
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

یرد در گویش منطقه البرز مرکزی به مناطقی مسطح در کوهستان یا دست گفته می شود، که با سنگ چین شیب آن گرفته می شد و مسطح می شد. [کتاب گویش پشندی، انتشارات صانعی].
در باب ریشه شناختی آن برخی آن را به واژه یورت ترکی نسبت داده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

البته ریشه شناسی واژه yard انگلیسی نیز که در فارسی امروزه با عنوان گرد، جرد و . . . در واژه هایی مانند بشاگرد، بروجرد، هشتگرد دیده می شود نیز جای تامل دارد. این ریشه شناسی را بر گرفته از سایت زیر می توانید مشاهده کنید.
https://en. wiktionary. org/wiki/yard
معنی: حیاط، یارد، محوطه یا میدان
Etymology 1
From Middle English yerd, yard, ȝerd, ȝeard, from Old English ġeard ( “yard, garden, fence, enclosure” ) , from Proto - West Germanic *gard, from Proto - Germanic *gardaz ( “enclosure, yard” ) , from Proto - Indo - European *gʰ�rdʰos, from Proto - Indo - European *gʰerdʰ - ( “to enclose” ) .
See also Dutch gaard, obsolete German Gart, Swedish, Danish and Norwegian Bokm�l g�rd, Norwegian Nynorsk gard, Lithuanian gardas ( “pen, enclosure” ) , Russian го́род ( g�rod, “town” ) , Serbo - Croatian and Slovene grad ( "town" ) , Albanian gardh ( “fence” ) , Romanian gard, Avestan 𐬔𐬆𐬭𐬆𐬛𐬵𐬀‎ ( gərədha, “dev's cave” ) , Sanskrit गृह ( gṛha ) ) , Medieval Latin gardinus, jardinus. Doublet of garden.

بپرس