[ویکی فقه] جُرأت، شاعر معروف به زبانهای اردو و فارسی در شبه قاره در سده دوازدهم وسیزدهم، و بنیانگذار مکتب «معامله بندی» در شعر می باشد. نام اصلی او یحیی مان بود و به قلندربخش دهلوی نیز شهرت داشت.
نسب او به خانواده نومسلمانی می رسد که به نام «مان» در دهلی شهرت داشتند. پدرش، حافظ مان /حافظ امان، از فرزندانِ بَجی رای مَان، از منصب داران دولت محمدشاه (حک: ۱۱۳۱ـ ۱۱۶۱)، بود که در دوران حمله نادرشاه به دهلی (۱۱۵۲) درگذشت. به گفته لطف علی میرزا، ظاهراً کلمه مان/ امان از دوران اکبرشاه (حک: ۹۶۳ـ۱۰۱۴) بر آن ها مانده و اکبرشاه این لقب را به آن ها بخشیده است.
ولادت
تاریخ تولد جرأت نامعیّن است. ظاهراً بر اثرِ حمله و غارتگری های جتّ ها در ۱۱۶۶ و بعد از آن هجوم احمدشاه اَبْدالی، در ۱۱۷۰ به دهلی، اَشراف آن دیار مجبور به ترک دهلی شدند. خانواده حافظ مان نیز به فیض آباد مهاجرت کردند. در آن زمان جرأت بین هفت تا ده سال داشت، به همین سبب اغلب تذکره نگاران تاریخ تولد او را بین سال های ۱۱۶۰ و ۱۱۶۶ دانسته اند، چنانکه به گفته انصاری، جرأت در ۱۱۶۳ در دهلی متولد شد.
تحصیلات
جرأت تحصیلات ابتدایی و فراگیری زبان های فارسی و عربی را در دهلی و فیض آباد هند به پایان رساند و در نجوم و موسیقی نیز مهارت یافت. او از ابتدا به شعر علاقه فراوان داشت و در محافلِ شعرا شرکت می کرد. از همین رو، به محضر میرزا جعفر علی، متخلص به حسرت (متوفی ۱۲۱۰)، راه یافت و در اندک زمانی سرآمد روزگار شد، تا آنجا که مردم او را هم رتبه استاد قلمداد می کردند. در ۱۱۸۸، نواب محبت خان پسر حافظ رحمت خان که از امرای شهر بَریلی و هم شاگردیِ جرأت بود، در دربار خویش جایگاهِ ویژه ای به جرأت داد و جرأت تا پایان عمر به دربارِ او رفت و آمد می کرد. با مسافرت نواب محبت خان به لکهنو جرأت نیز در ۱۱۸۹، در آن شهر اقامت گزید. در ۱۲۰۳ شاهزاده سلیمان شکوه (پسرِ شاه عالم ثانی) که به لکهنو سفر کرده بود، نیز جرأت را به همراه غلام همدانی مصحفی (متوفی ۱۲۴۰) و انشاءاللّه خان انشاء (متوفی ۱۲۳۳) به خدمت پذیرفت. با وجود رسیدگی های سلیمان شکوه، زندگانی جرأت با فقر مالی شدید همراه بود.
نابینا شدن
...
نسب او به خانواده نومسلمانی می رسد که به نام «مان» در دهلی شهرت داشتند. پدرش، حافظ مان /حافظ امان، از فرزندانِ بَجی رای مَان، از منصب داران دولت محمدشاه (حک: ۱۱۳۱ـ ۱۱۶۱)، بود که در دوران حمله نادرشاه به دهلی (۱۱۵۲) درگذشت. به گفته لطف علی میرزا، ظاهراً کلمه مان/ امان از دوران اکبرشاه (حک: ۹۶۳ـ۱۰۱۴) بر آن ها مانده و اکبرشاه این لقب را به آن ها بخشیده است.
ولادت
تاریخ تولد جرأت نامعیّن است. ظاهراً بر اثرِ حمله و غارتگری های جتّ ها در ۱۱۶۶ و بعد از آن هجوم احمدشاه اَبْدالی، در ۱۱۷۰ به دهلی، اَشراف آن دیار مجبور به ترک دهلی شدند. خانواده حافظ مان نیز به فیض آباد مهاجرت کردند. در آن زمان جرأت بین هفت تا ده سال داشت، به همین سبب اغلب تذکره نگاران تاریخ تولد او را بین سال های ۱۱۶۰ و ۱۱۶۶ دانسته اند، چنانکه به گفته انصاری، جرأت در ۱۱۶۳ در دهلی متولد شد.
تحصیلات
جرأت تحصیلات ابتدایی و فراگیری زبان های فارسی و عربی را در دهلی و فیض آباد هند به پایان رساند و در نجوم و موسیقی نیز مهارت یافت. او از ابتدا به شعر علاقه فراوان داشت و در محافلِ شعرا شرکت می کرد. از همین رو، به محضر میرزا جعفر علی، متخلص به حسرت (متوفی ۱۲۱۰)، راه یافت و در اندک زمانی سرآمد روزگار شد، تا آنجا که مردم او را هم رتبه استاد قلمداد می کردند. در ۱۱۸۸، نواب محبت خان پسر حافظ رحمت خان که از امرای شهر بَریلی و هم شاگردیِ جرأت بود، در دربار خویش جایگاهِ ویژه ای به جرأت داد و جرأت تا پایان عمر به دربارِ او رفت و آمد می کرد. با مسافرت نواب محبت خان به لکهنو جرأت نیز در ۱۱۸۹، در آن شهر اقامت گزید. در ۱۲۰۳ شاهزاده سلیمان شکوه (پسرِ شاه عالم ثانی) که به لکهنو سفر کرده بود، نیز جرأت را به همراه غلام همدانی مصحفی (متوفی ۱۲۴۰) و انشاءاللّه خان انشاء (متوفی ۱۲۳۳) به خدمت پذیرفت. با وجود رسیدگی های سلیمان شکوه، زندگانی جرأت با فقر مالی شدید همراه بود.
نابینا شدن
...
wikifeqh: یحیی_مان