یاماموتو تسونه تومو ( Yamamoto Tsunetomo 山本 常朝 ) ( یاماموتو جوچو Yamamoto Jōchō نیز خوانده می شود ) ، ( ۱۱ ژوئن ۱۶۵۹–۳۰ نوامبر ۱۷۱۹ ) یک سامورایی در ساگا واقع در ولایت هیزن تحت حکمرانی امیرش نابه شیما میتسوشیگه بود.
کتاب هاگاکوره، بر اساس مجموعه شرح هایی نوشته شده است که تسوراموتو تاشیرو، آن ها را در گفتگوهایی که با تسونه تومو در سال های ۱۷۰۹ تا ۱۷۱۶ داشته، گردآوری کرده است.
دو سال از امیری نابه شیما میتسوشیگه گذشته بود که یاماموتو تسونه تومو در روز یازدهم ماه ژوئن ۱۶۵۹ به دنیا آمد. پدر وی، «یاماموتو جینمون»، مردی با خصوصیات غیرعادی بود ( او هفتاد و یک ساله بود که تسونه تومو به دنیا آمد ) و در ملازمت دو امیر قبلی، نابه شیما نائوشیگه و نابه شیما کاتسوشیگه، خدمت کرده بود. او ظاهراً بر این باور بود که پسر آخرش سربار خانواده است و اگر مداخلهٔ رهبر گروه وی نبود که تسونه تومو را پذیرفت و در خانواده خویش بزرگ گرد، جینمون وی را به نمک فروشی دوره گرد می داد. در کتاب هاگاکوره خصوصیات جینمون به خوبی تشریح شده است، اما در مورد مادر تسونه تومو تقریباً هیچ چیز نمی دانیم جز اینکه نام خانوادگی وی «مائدا» بوده است و زمانی که تسونه تومو به سن ۴۱ سالگی رسید، مادرش هنوز زنده بوده است.
تسونه تومو کودکی ناخوش احوال بود و در کتاب می گوید که پزشکان پیش بینی کرده بودند تا ۲۰ سالگی بیشتر زنده نخواهد ماند؛ اما، او علی رغم وضعیت شکننده اش، دوام آورد و به عنوان خدمت گزار در امارت امیر میتسوشیگه پذیرفته شد. تسونه تومو تمام عمر خویش را وفادار به میتسوشیگه باقی ماند. ظاهراً میتسوشیگه تحت تأثیر استعداد ادبی تسونه تومو قرار گرفته بود؛ چون او را به فراگیری ادبیات تشویق نمود و هر دو تحت تعالیم مردی فاضل به نام «کوراناگا ریهای» قرار گرفتند و همین فرد بود که به تسونه تومو پیشنهاد کرد که جانشین وی شود. اما، خدمتگزار جوان بیشتر مایل به همبازی شدن با پسر میتسوشیگه، تسوناشیگه بود و از این رو خیلی زود از کار برکنار شد.
در سال های بعدی هیچ اتفاق خاصی برای تسونه تومو روی نداد و زمانی که به سن بیست سالگی رسید، هنوز به منصبی رسمی نرسیده بود. گفته شده است که در این مقطع فردی به وی هشدار داد که از چهره او زیرکی بیش از اندازه می بارد و وی را نهیب داد که میتسوشیگه چنین چهره ای را دوست ندارد. تسونه تومو می گوید از آن پس یک سال تلاش کردم تا این عیب را برطرف سازم و هر روز در آینه به خود می نگریستم. در همین زمان ها بود که تسونه تومو به کلی از به دست آوردن منصبی به عنوان مرید و ملازم امیر ناامید گشت و با مردی آشنا شد که تأثیر عمیقی بر زندگی اش گذاشت. این مرد راهبی از فرقهٔ ذن بودیسم بود و «تانن» ( ۱۶۸۰–؟ ) نام داشت؛ مردی بزرگوار با اراده ای بی پایان، که از مقام خود به عنوان راهب اعظم معبد بزرگ نابه شیما میتسوشیگه در اعتراض به حکم مرگ راهبی دیگر، استعفا داده بود و هنگامی که به معبد فرا خوانده شد، از بازگشت خودداری کرد. در ژاپن ذن بودیسم و ساموراییها، از قرن سیزدهم، و آن زمان که نایب السلطنه های «خاندان هوجو» دریافتند که سرزندگی این مکتب و پشت پا زدن آن به زندگی درس های بسیاری برای جنگجو دارد، در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر بودند. دیدگاه خود تانن در خصوص ارتباط میان ذن و جنگجو را می توان در آن بخش از کتاب هاگاکوره مشاهده کرد که او اعلام می کند، مسائل مذهبی برای پیرمردان است و اگر سامورایی های جوان به فراگیری بودیسم روی آورند، تنها برایشان فاجعه به بار خواهد آورد نه چیز دیگر؛ زیرا در این حالت سامورایی به جهان و کار آن برمبنای دو دسته ارزش های متفاوت خواهد نگریست. نکتهٔ قابل توجه در این خصوص آن است که تانن معتقد بود، تسونه تومو اصول را خیلی زود و پس از دوره آموزشی کوتاهی فرا گرفته است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفکتاب هاگاکوره، بر اساس مجموعه شرح هایی نوشته شده است که تسوراموتو تاشیرو، آن ها را در گفتگوهایی که با تسونه تومو در سال های ۱۷۰۹ تا ۱۷۱۶ داشته، گردآوری کرده است.
دو سال از امیری نابه شیما میتسوشیگه گذشته بود که یاماموتو تسونه تومو در روز یازدهم ماه ژوئن ۱۶۵۹ به دنیا آمد. پدر وی، «یاماموتو جینمون»، مردی با خصوصیات غیرعادی بود ( او هفتاد و یک ساله بود که تسونه تومو به دنیا آمد ) و در ملازمت دو امیر قبلی، نابه شیما نائوشیگه و نابه شیما کاتسوشیگه، خدمت کرده بود. او ظاهراً بر این باور بود که پسر آخرش سربار خانواده است و اگر مداخلهٔ رهبر گروه وی نبود که تسونه تومو را پذیرفت و در خانواده خویش بزرگ گرد، جینمون وی را به نمک فروشی دوره گرد می داد. در کتاب هاگاکوره خصوصیات جینمون به خوبی تشریح شده است، اما در مورد مادر تسونه تومو تقریباً هیچ چیز نمی دانیم جز اینکه نام خانوادگی وی «مائدا» بوده است و زمانی که تسونه تومو به سن ۴۱ سالگی رسید، مادرش هنوز زنده بوده است.
تسونه تومو کودکی ناخوش احوال بود و در کتاب می گوید که پزشکان پیش بینی کرده بودند تا ۲۰ سالگی بیشتر زنده نخواهد ماند؛ اما، او علی رغم وضعیت شکننده اش، دوام آورد و به عنوان خدمت گزار در امارت امیر میتسوشیگه پذیرفته شد. تسونه تومو تمام عمر خویش را وفادار به میتسوشیگه باقی ماند. ظاهراً میتسوشیگه تحت تأثیر استعداد ادبی تسونه تومو قرار گرفته بود؛ چون او را به فراگیری ادبیات تشویق نمود و هر دو تحت تعالیم مردی فاضل به نام «کوراناگا ریهای» قرار گرفتند و همین فرد بود که به تسونه تومو پیشنهاد کرد که جانشین وی شود. اما، خدمتگزار جوان بیشتر مایل به همبازی شدن با پسر میتسوشیگه، تسوناشیگه بود و از این رو خیلی زود از کار برکنار شد.
در سال های بعدی هیچ اتفاق خاصی برای تسونه تومو روی نداد و زمانی که به سن بیست سالگی رسید، هنوز به منصبی رسمی نرسیده بود. گفته شده است که در این مقطع فردی به وی هشدار داد که از چهره او زیرکی بیش از اندازه می بارد و وی را نهیب داد که میتسوشیگه چنین چهره ای را دوست ندارد. تسونه تومو می گوید از آن پس یک سال تلاش کردم تا این عیب را برطرف سازم و هر روز در آینه به خود می نگریستم. در همین زمان ها بود که تسونه تومو به کلی از به دست آوردن منصبی به عنوان مرید و ملازم امیر ناامید گشت و با مردی آشنا شد که تأثیر عمیقی بر زندگی اش گذاشت. این مرد راهبی از فرقهٔ ذن بودیسم بود و «تانن» ( ۱۶۸۰–؟ ) نام داشت؛ مردی بزرگوار با اراده ای بی پایان، که از مقام خود به عنوان راهب اعظم معبد بزرگ نابه شیما میتسوشیگه در اعتراض به حکم مرگ راهبی دیگر، استعفا داده بود و هنگامی که به معبد فرا خوانده شد، از بازگشت خودداری کرد. در ژاپن ذن بودیسم و ساموراییها، از قرن سیزدهم، و آن زمان که نایب السلطنه های «خاندان هوجو» دریافتند که سرزندگی این مکتب و پشت پا زدن آن به زندگی درس های بسیاری برای جنگجو دارد، در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر بودند. دیدگاه خود تانن در خصوص ارتباط میان ذن و جنگجو را می توان در آن بخش از کتاب هاگاکوره مشاهده کرد که او اعلام می کند، مسائل مذهبی برای پیرمردان است و اگر سامورایی های جوان به فراگیری بودیسم روی آورند، تنها برایشان فاجعه به بار خواهد آورد نه چیز دیگر؛ زیرا در این حالت سامورایی به جهان و کار آن برمبنای دو دسته ارزش های متفاوت خواهد نگریست. نکتهٔ قابل توجه در این خصوص آن است که تانن معتقد بود، تسونه تومو اصول را خیلی زود و پس از دوره آموزشی کوتاهی فرا گرفته است.
wiki: یاماموتو تسونه تومو