نگر نرّه دیو اندرین جست و جو
چه جست و چه دید اندرین گفت و گو.
فردوسی.
گفت و گوهاست در این راه که جان بگدازدهر کسی عربده این که مبین ، آن که مپرس.
حافظ.
بی گفت و گوی زلف تو دل را همی کشدبا زلف دلکش تو کرا روی گفت و گو است.
حافظ.
رجوع به گفتگو، گفتگوی و گفت و گوی شود.