گستره باطل

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در قرآن کریم از پذیرش باطل در کنار کفران نعمت های خداوند یاد شده است:«اَفَبِالبطِلِ یُؤمِنونَ و بِنِعمَةِ اللّهِ یَکفُرون». آیه ۱۷ رعد با تشبیه باطل به کف روی آب که زوال پذیر است آن را در برابر چیزی که به مردم نفع حقیقی می رساند تعریف کرده، برای همه پدیده ها به میزان سودمندی خود، بقا و حیات قائل شده است. بر پایه این آیات، اموری چون کفر ، شرک ، قول زور ، ظلم ، فحشا ، منکر ، اعتدا و ارتکاب هرگونه فعل منکر و حرام در محدوده مفهوم باطل قرار می گیرد که به دو گروه «اندیشه» و «عمل» و بخش دوم خود به دو دسته عبادات و معاملات ، تقسیم می شود.
قرآن، انسان غیر موحد را فاقد پشتوانه و تأیید الهی شناسانده که تنها از گمان پیروی می کند، در حالی که گمانْ انسان را از حق بی نیاز نمی سازد:«اِن هِیَ اِلاّ اَسماءٌ سَمَّیتُموها اَنتُم وءاباؤُکُم ما اَنزَلَ اللّهُ بِها مِن سُلطن اِن یَتَّبِعونَ اِلاّ الظَّنَّ و ما تَهوَی الاَنفُسُ و لَقَد جاءَهُم مِن رَبِّهِمُ الهُدی، «اِن یَتَّبِعونَ اِلاَّ الظَّنَّ واِنَّ الظَّنَّ لا یُغنی مِنَ الحَقِّ شیا». پوچی و بطلان، مترادف واقعیت نداشتن، و حق بودن به معنای برخوردار بودن از واقعیت و وجود است. حق رونوشت امر واقع است یا هر اندیشه غیر منطبق با واقع باطل است.
عمل فاقد غرض صحیح
عمل فاقد غرض صحیح و عقلایی، باطل است. قرآن از گروهی از زیانکاران یاد می کند که عمری را با کوشش گذراندند؛ ولی در دنیا به خواسته خود نرسیدند و در آخرت نیز ایشان را جز خستگی و فرسودگی نخواهد بود:«هَل اَتکَ حَدیثُ الغشِیَه _ وُجوهٌ یَومَئِذ خشِعَه _ عامِلَةٌ ناصِبَه» ، زیرا عمل آنان نابود است و بازای ندارد «اُولئِکَ الَّذینَ لَیسَ لَهُم فِی الأخِرَةِ اِلاَّ النّارُ وحَبِطَ ما صَنَعوا فیها وبطِلٌ ما کانوا یَعمَلون». اعمال باطل در دو حوزه عبادات و معاملات قابل بررسی است.
← عبادات
۱. ↑ عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۷.
...

پیشنهاد کاربران

بپرس