[ویکی فقه] کیفر تفاخر (قرآن). آیاتی از قرآن به هلاکت تفاخر کنندگان دلالت دارد که به آنها اشاره می کنیم.
فخر و مباهات به موقعیت اجتماعی و امکانات مادی، زمینه هلاکت کافران گشته است.واذا تتلی علیهم ءایـتنا بینـت قال الذین کفروا للذین ءامنوا ای الفریقین خیر مقامـا واحسن ندیـا• وکم اهلکنا قبلهم من قرن هم احسن اثـثـا ورءیـا. و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده می شود، کافران به مؤمنان می گویند: «کدام یک از دو گروه و شما
تفاخر، دربردارنده کیفر آخرتی است.الهـکم التکاثر• حتی زرتم المقابر• کلا سوف تعلمون• ثم کلا سوف تعلمون• لترون الجحیم. افزون طلبی (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است. • تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید (و قبور مردگان خود را برشمردید و به آن افتخار کردید)! • چنین نیست که می پندارید، (آری) بزودی خواهید دانست! • باز چنان نیست که شما می پندارید بزودی خواهید دانست• • قطعا شما جهنم را خواهید دید!جمله" لترون الجحیم" دارای دو تفسیر است: نخست اینکه منظور مشاهده دوزخ در آخرت است، که مخصوص کفار، و یا برای عموم جن و انس است، چرا که طبق بعضی آیات قرآن همگی از کنار جهنم باید بگذرند.دیگر اینکه منظور مشاهده آن با شهود قلبی در همین عالم دنیا است، و در این صورت این جمله جواب قضیه شرطیه است، می فرماید: " اگر شما" علم الیقین" می داشتید" جهنم" را در همین جهان با چشم دل مشاهده می کردید" چرا که می دانیم بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده اند و وجود خارجی دارند.ولی همانگونه که قبلا نیز اشاره کرده ایم تفسیر اول با آیات بعد که سخن از روز قیامت می گوید مناسبتر است، بنا بر این یک قضیه قطعی و غیر مشروط است.
کیفر تفاخر باغدار
فرو رفتن آبها و منابع آبی، از جمله کیفرهای الهی برای کافران فخرفروش است.وکان له ثمر فقال لصـحبه وهو یحاوره انا اکثر منک مالا واعز نفرا• قال له صاحبه وهو یحاوره اکفرت بالذی خلقک من تراب ثم من نطفة ثم سوک رجلا• فعسی ربی ان یؤتین خیرا من جنتک ویرسل علیها حسبانـا من السماء فتصبح صعیدا زلقـا• او یصبح ماؤها غورا فلن تستطیع له طـلبـا. صاحب این باغ، درآمد فراوانی داشت به همین جهت، به دوستش- در حالی که با او گفتگو می کرد- چنین گفت: «من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نیرومندترم! » • دوست (با ایمان) وی- در حالی که با او گفتگو می کرد- گفت: «آیا به خدایی که تو را از خاک، و سپس از نطفه آفرید، و پس از آن تو را مرد کاملی قرار داد، کافر شدی؟! • شاید پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد و مجازات حساب شده ای از آسمان بر باغ تو فروفرستد، بگونه ای که آن را به زمین بی گیاه لغزنده ای مبدل کند• و یا آب آن در اعمال زمین فرو رود، آن گونه که هرگز نتوانی آن را به دست آوری! »کلمه" زلق" گفته: به معنای زمین صاف و همواری است که نه گیاه در آن باشد نه چیز دیگر، و اصل آن از" زلق" به معنای زمین لیز گرفته شده که پای آدمی بر آن استوار نمی ماندما در سابق در باره کلمه" صعید" گفتیم که آن نیز به معنای زمین هموار بی علف است، و مقصود از اینکه گفت" آب آن غور شود" این است که آبش در زمین فرو رود و از جریان بیفتد.این دو آیه همانطور که قبلا بدان اشاره شد سخن مرد مؤمن در رد کلام رفیق کافرش است که بر او استعلاء و تکبر ورزید، و این ردش از بیان سابقش استخراج شده که حاصلش این است که: وقتی جریان همه امور به مشیت خدای تعالی و حول و قوه او باشد، پس او تو را دارای مال و فرزند و نفرات بیشتری کرده، و این کار مربوط به او است نه به تو، تا باعث به خود بالیدنت شود و مجوزی باشد که بر من تکبر ورزی. وقتی مربوط به او شد ممکن است او باغی بهتر از باغ تو به من بدهد و باغ تو را ویران کند و مرا به حالتی بهتر از حالت امروز تو، و تو را به حالتی بدتر از حالت امروز من در آورد، و مرا غنی تر از تو گردانیده تو را فقیرتر از من کند. یا اینکه ممکن است این آب، بخشکد و بزمین فرو رود و این زمین از بی آب ترین زمینها شود.فلن تستطیع له طلبا: اگر این آب، بزمین فرو رود، تو نمی توانی آن را بدست آوری.برخی گویند: یعنی اگر این آب، بزمین فرو رفت و نایاب شد، نمی توانی آب دیگری بدست آوری و محصولات خود را آبیاری کنی.
عذاب الهی کیفر تفلاخر کنندگان
...
فخر و مباهات به موقعیت اجتماعی و امکانات مادی، زمینه هلاکت کافران گشته است.واذا تتلی علیهم ءایـتنا بینـت قال الذین کفروا للذین ءامنوا ای الفریقین خیر مقامـا واحسن ندیـا• وکم اهلکنا قبلهم من قرن هم احسن اثـثـا ورءیـا. و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده می شود، کافران به مؤمنان می گویند: «کدام یک از دو گروه و شما
تفاخر، دربردارنده کیفر آخرتی است.الهـکم التکاثر• حتی زرتم المقابر• کلا سوف تعلمون• ثم کلا سوف تعلمون• لترون الجحیم. افزون طلبی (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است. • تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید (و قبور مردگان خود را برشمردید و به آن افتخار کردید)! • چنین نیست که می پندارید، (آری) بزودی خواهید دانست! • باز چنان نیست که شما می پندارید بزودی خواهید دانست• • قطعا شما جهنم را خواهید دید!جمله" لترون الجحیم" دارای دو تفسیر است: نخست اینکه منظور مشاهده دوزخ در آخرت است، که مخصوص کفار، و یا برای عموم جن و انس است، چرا که طبق بعضی آیات قرآن همگی از کنار جهنم باید بگذرند.دیگر اینکه منظور مشاهده آن با شهود قلبی در همین عالم دنیا است، و در این صورت این جمله جواب قضیه شرطیه است، می فرماید: " اگر شما" علم الیقین" می داشتید" جهنم" را در همین جهان با چشم دل مشاهده می کردید" چرا که می دانیم بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده اند و وجود خارجی دارند.ولی همانگونه که قبلا نیز اشاره کرده ایم تفسیر اول با آیات بعد که سخن از روز قیامت می گوید مناسبتر است، بنا بر این یک قضیه قطعی و غیر مشروط است.
کیفر تفاخر باغدار
فرو رفتن آبها و منابع آبی، از جمله کیفرهای الهی برای کافران فخرفروش است.وکان له ثمر فقال لصـحبه وهو یحاوره انا اکثر منک مالا واعز نفرا• قال له صاحبه وهو یحاوره اکفرت بالذی خلقک من تراب ثم من نطفة ثم سوک رجلا• فعسی ربی ان یؤتین خیرا من جنتک ویرسل علیها حسبانـا من السماء فتصبح صعیدا زلقـا• او یصبح ماؤها غورا فلن تستطیع له طـلبـا. صاحب این باغ، درآمد فراوانی داشت به همین جهت، به دوستش- در حالی که با او گفتگو می کرد- چنین گفت: «من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نیرومندترم! » • دوست (با ایمان) وی- در حالی که با او گفتگو می کرد- گفت: «آیا به خدایی که تو را از خاک، و سپس از نطفه آفرید، و پس از آن تو را مرد کاملی قرار داد، کافر شدی؟! • شاید پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد و مجازات حساب شده ای از آسمان بر باغ تو فروفرستد، بگونه ای که آن را به زمین بی گیاه لغزنده ای مبدل کند• و یا آب آن در اعمال زمین فرو رود، آن گونه که هرگز نتوانی آن را به دست آوری! »کلمه" زلق" گفته: به معنای زمین صاف و همواری است که نه گیاه در آن باشد نه چیز دیگر، و اصل آن از" زلق" به معنای زمین لیز گرفته شده که پای آدمی بر آن استوار نمی ماندما در سابق در باره کلمه" صعید" گفتیم که آن نیز به معنای زمین هموار بی علف است، و مقصود از اینکه گفت" آب آن غور شود" این است که آبش در زمین فرو رود و از جریان بیفتد.این دو آیه همانطور که قبلا بدان اشاره شد سخن مرد مؤمن در رد کلام رفیق کافرش است که بر او استعلاء و تکبر ورزید، و این ردش از بیان سابقش استخراج شده که حاصلش این است که: وقتی جریان همه امور به مشیت خدای تعالی و حول و قوه او باشد، پس او تو را دارای مال و فرزند و نفرات بیشتری کرده، و این کار مربوط به او است نه به تو، تا باعث به خود بالیدنت شود و مجوزی باشد که بر من تکبر ورزی. وقتی مربوط به او شد ممکن است او باغی بهتر از باغ تو به من بدهد و باغ تو را ویران کند و مرا به حالتی بهتر از حالت امروز تو، و تو را به حالتی بدتر از حالت امروز من در آورد، و مرا غنی تر از تو گردانیده تو را فقیرتر از من کند. یا اینکه ممکن است این آب، بخشکد و بزمین فرو رود و این زمین از بی آب ترین زمینها شود.فلن تستطیع له طلبا: اگر این آب، بزمین فرو رود، تو نمی توانی آن را بدست آوری.برخی گویند: یعنی اگر این آب، بزمین فرو رفت و نایاب شد، نمی توانی آب دیگری بدست آوری و محصولات خود را آبیاری کنی.
عذاب الهی کیفر تفلاخر کنندگان
...
wikifeqh: کیفر_تفاخر_(قرآن)