کوروش

فرهنگ اسم ها

اسم: کوروش (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: kuroš) (فارسی: کوروش(کورش)) (انگلیسی: kurosh)
معنی: نام بنیان گذار سلسلۀ هخامنشی، خورشید، به نقل از« یوستی» [از مستشرقین] کوروش از کلمه ی «کورو» به معنی خور یا خورشید، به نقل از بعضی منابع از ریشه ی بابلی به معنی چوپان، ( اَعلام ) نام سه تن از شاهان ایران از سلسله ی هخامنشی ) کوروش اول: شاه انشان ( ایلام ) [قرن پیش از میلاد]، نیای کوروش بزرگ، که پس از تسخیر سرزمینش به وسیله ی آشور بانیپال، خراجگزار وی شد [ پیش از میلاد]، ) کوروش بزرگ: شاه [، پیش از میلاد] و بنیانگذار شاهنشاهی ایران، او آخرین شاه ماد را برانداخت [ پیش از میلاد] ولیدی [ پیش از میلاد] و بابل [ پیش از میلاد] را تسخیر کرد، ) کوروش کوچک: پسر داریوش دوم، مدعی برادر خود اردشیر دوم در جانشینی پدر، در سال پیش از میلاد به یاری مزدوران یونانی روانه ی جنگ با اردشیر شد، ولی از او شکست خورد و کشته شد، ( در اعلام ) نام سر دودمان سلسله ی هخامنشیان ( کوروش کبیر )، ( در اعلام ) نام کوروش دوم ( کوچک ) پسر داریوش دوم، نام سه تن از پادشاهان هخامنشی، کورش کبیر از مقتدر ترین پادشاهان ایران که تخت جمشید را بنا نهاد
برچسب ها: اسم، اسم با ک، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن

لغت نامه دهخدا

کوروش. [ کورْ وَ ] ( ق مرکب ) کوروار. مانند کور. چون کوران. همچون نابینایان :
کوروش قائد و عصاطلبی
بهر این راه روشن و هموار.
هاتف.
و رجوع به کوروار شود.

کوروش. ( اِخ ) رجوع به کورش کبیر، کورش کوچک و کورش اول شود.

فرهنگ فارسی

نام دو تن از سلسله هخامنشی : کوروش اول ( بزرگ ). موسس سلسله هخامنشی ( جل. ۵۵۹ مقت. ۵۲۹ ق م ) . وی پسر کبوجیه از خاندان هخامنشی بود و بر آخرین پادشاه ماد : [ ایش تویگو ] خروج کرد و پادشاهی را از قوم ماد بقوم پارس انتقال داد . وی ارمنستان بابل سوریه لیدی ( لودیا ) فریگیا ( فریجیه ) را ضمیمه ایران کرد و از شمال خاور تا سیحون و از خاور و جنوب تا سند تاخت . کوروش در بهار سال ۵۳۹ ق م . قصد تسخیر بابل کرد و از رود دجله گذشته وارد بین النهرین گردید . وی برای این که از سد بخت نصر بگذرد فرمان داد تا مسیر رودهای دجله و دیاله را تغییر دادند و آنگاه از مجرای دجله از سد گذشت و نبونید پادشاه بابل و سپاه او را در هم شکست . نبونید ناچار در سال ۵۳۹ ق م . مجبور بتسلیم شد و شهر بابل بزرگترین مرکز قدرت آن زمان به دست ایرانیان افتاد . کوروش پس از تسخیر بابل با مردم به مهربانی رفتار کرد و اسرای یهود را که بخت نصر از فلسطین به آن شهر آورده بود آزاد کرد و اجازه داد به فلسطین بازگردند و فرمانی صادر کرد تا معبد اورشلیم را که بخت نصر ویران کرده بود از خزانه پارس بسازند . کوروش چند ماه پس از تسخیر بابل پسر خود کبوجیه را به پادشاهی آنجا برگماشت و خود متوجه سرکوبی قبایل ماساژت ها که میان دریاچه اورال و خزر میزیستند گردید و در سال ۵۲۹ ق م. بدست آن قوم کشته شد . جسد او را به پازارگاد ( پارسه گرد ) بردند و در آرامگاهی که امروزه به [ مقبره مادر سلیمان ] معروف است بخاک سپردند . کوروش یکی از مردان بزرگ تاریخ است که همه تاریخ نویسان از او باحترام و ستایش یاد کرده اند . وی پادشاهی سیاستمدار شجاع بافتوت و عزم و اراده کشوردار و با گذشت بود . نسبت بعقاید دینی ملل مغلوب احترام میگذاشت . وی شهرهای ویران را دوباره آباد می کرد و بمردم بخشش بسیار مینمود و بعقل و تدبیر بیشتر از شمشیر متوسل میشد . اخیلوس ( اشیل ) ادیب و شاعر معروف یونانی در تراژدی خود بنام [ پارسیها ] میگوید : [ کوروش یک تن فانی سعادتمند بود به تبعه خود آرامش بخشید ... خدایان او را دوست میداشتند زیرا دارای عقلی بود سرشار... ]. یا کوروش دوم . پسر داریوش دوم ( مقت. ۴٠۱ ق . ) . وی بر برادر خود اردشیر دوم خروج کرد و با همراهی ۱٠٠٠٠ تن از سپاهیان یونانی در کوناکسار با وی جنگید ولی کشته شد .
کوروار . مانند کور . چون کوران

دانشنامه عمومی

کوروش (داغستان). کوروش ( به لاتین: Kurush ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در خاساویورت واقع شده است. [ ۱]
عکس کوروش (داغستان)عکس کوروش (داغستان)

کوروش (روسیه). کوروش ( انگلیسی: Kurush ) یک روستای کوهستانی است که در جنوب داغستان قرار دارد، این روستا در ارتفاع ۲۴۸۰–۲۵۶۰ متری نسبت به سطح دریا قرار دارد و بر اساس نقشه جغرافیایی ۲۵۳۰ متر بالای دریا قرار دارد. جمعیت بومی آن که به زندگی در ارتفاعات عادت کرده اند بخشی از قفقاز بزرگ و اروپا به شمار می روند.
عکس کوروش (روسیه)عکس کوروش (روسیه)عکس کوروش (روسیه)

کوروش (شهر). کوروش ( پیشتر کورکت ) ، جماعت و شهرکی در شمال غربی تاجیکستان است که در ناحیهٔ اسپیتمن ولایت سغد قرار دارد. جمعیت این جماعت ۲۱٬۷۰۲ نفر است. [ ۱]
این شهر در زمان کورش هخامنشی ساخته شد و نام آن کورش کده بود که امروزه به ریخت کورکت در آمده است.
عکس کوروش (شهر)

کوروش (مجارستان). کوروش ( به مجاری: Kórós ) روستایی در مجارستان است که در ناحیه شیه واقع شده است. [ ۳] کوروش ۱۵٫۱۲ کیلومتر مربع مساحت و ۲۳۴ نفر جمعیت دارد.
عکس کوروش (مجارستان)عکس کوروش (مجارستان)عکس کوروش (مجارستان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

کوروش یک لغت عبری ( یهودی ) که از کلمه سیروس که همون کارا به یونانی میشه گرفته شده و چون در عبری حرف س کمتر استفاده میشود س تبدیل به ش شده نشده کوروش . .
کوروش و داریوش هردو لغت عبری هستند . و فارسی آنها
...
[مشاهده متن کامل]

﴿کارا و دارا ﴾ هستش . . .
لطفا خواهشاً از واژه اصلی استفاده کنید نه واژه ای که در ده تا زبان چرخیده و این شده . . .

پاسخ به شکران :
علامه طباطبایی ( تبریزی ) در کتاب المیزان کوروش را با ذوالقرنین مطابق دانسته است .
از تو درباره ی ذوالقرنین می پرسندبگو یادی ازاو بر شما خواهم خواهد
قرآن کریم
خب درود فراوان بر شما باد!
( کوروش ) به معنای خورشید و. . . می شود
نام آن کاملا پارسی ست و کلمه اناز زبان پارسی باستان است
این نام نه ترکی یه نه لری یه نه کردی یه و کاملا پارسی ست
وقتی کردا و لرا هیچ پادشاه خوبی تو تاریخ نداشتن مثل ایرانیان، گفتم ایرانیان قومیت نام نبردم
...
[مشاهده متن کامل]

مجبورن بگن این پادشاه برای ماست اون پادشاه براماست

کوروش در اوستایی کوئیریس kuiris و به معنی گردنبند می باشد.
Byron starts canto XVI of his famous Don Juan with an allusion to the old Persian manner of bringing up their children. He refers to the Persians who teach their children how to draw a bow, ride on horseback and, in accordance with the principles of Zoroastrianism, to be truthful ( Byron probably borrowed this piece of information from Herodotus's Histories ) :
...
[مشاهده متن کامل]

The antique Persians taught three useful things,
To draw the bow, to ride, and speak the truth.
This was the mode of Cyrus, best of kingsA mode adopted since by modern youth.
Bows have they, generally with two strings;
Horses they ride without remorse or ruth;
At speaking truth perhaps they are less clever,
But draw the long bow better now than ever ( Stanza 1 ) .

حالا هی بشینید بزنید توی سر هم. پارس اسم منطقه بوده اما الان شده قومیت. لرا و فارسهای الان یکین ( البته ن همه فارسها ) ، چون فارس زبونای خراسان ، شرق ایران و درصدی از مرکز حاصل اختلاط قبایل منطقه پارس
...
[مشاهده متن کامل]
و پارت هستن. لرها هم از عشایر منطقه پارسی بودنکه بعد به اونایی که زندگیه ثابت داشتن گفتن پارسی و اونا شدن لر. پارسی و لری به خصوص لهجه پارسیه جنوب و جنوب غربی خیلی به لری شبیهن و انچار لهجه ای از یک زبانن. اگرم تفاوتی هست به دلیل زبان پهلویه اشکانی هست که خیلی پارسیه قدیمی رو تحت تاثیر قرار داد و باعث شد با لری یکم متفاوت بشه. این زبان فعلیم از خراسان نیومده چون پهلوی اشکانی با اومدن ساسانیان و دوباره افتادن قدرت دست قبابل پارسی اون زبان تقریبا منقرض شد، هر چند که تاثیرات خودشم روی پارسی قدیم گذاشت و شد پارسی میانه. حالا شاید بگین چرا روی کوردی تاثیر نذاشت، روی اونم گذاشته اما ن له اندازه فارسی. چون فارسها اکثرا شهرنشین بودن و برخلاف کردها انعطاف پذیرترن یعنی فرهنگ و. . . مردم دیگه رو میپذیرن و پارسیزه میکننیا با تغییراتی میشه بخشی از فرهنگشون، اما کوردها اینجوری نیستن، و اکثرا هم زندگیه عشایری داشتن ، به همین دلیلم هست که بعد از هزاران سال هنوز هستن و جمعیتشونم زیاده

Kyros یونانی هست
Cyrus لاتین هست
Kurush ( کوروش ) هم پارسی
به عنوان معنا برای نام کورش، هم ( خورشید ) را گفته اند، هم ( تحقیرکننده: منظور کسیکه دشمنان را بدجور تحقیر میکنه ) ، هم ( جوان )
کوروش :بدین معنی است که، کور، یعنی پسر. و
وش، یعنی خورشید پس معنی پسر خورشید را می دهد.
کوروش واژه ای ایلامی است.
در اصل نام او کر هوش ، در زبان لری یعنی ، پسر با هوش ، دانا ، داریوش، همان دارهوش، یعنی دانای باهوش ویا توانای باهوش .
یک کلمه زمانی معنا میده که قابل فهم باشه کوروش یعنی برابری در زبان مادها یا در آئین زرتشت آذرخش یک دکلمه آذری هست حتی نام همسرش آناهیتا
کوروش هخامنشی و طایفه ی هخامنشی اصالتاً از لرهای بختیاری هستند و زادگاه و سکونتگاه و وطنشان آنزان یا انشان و پارسوماش بوده دقیقاً نام قدیم شهرهای کاملاً لر نشین ایذه و مسجدسلیمان در استان خوزستان
کوروش یک نام کاملاً لری است و طبق کتیبه ها و شواهد موجود گویش هخامنشیان اشتراکات زیادی با زبان امروزی لرها داشته
...
[مشاهده متن کامل]

و طبق تاریخ کوروش و هخامنشی ها رابطه ی خوبی با مادها نداشتند

کوروش بزرگ یکی از پادشاهان بزرگ ایران است که در دیار آنزان ( انشان ) یا همان ایذه کنونی استان خوزستان متولد شده است تمام هخامنشیان اصالتا از مردم لر بوده اند و زادگاهشان هم در آنزان ( انشان ) یا ایذه کنونی بوده است و سپس برای تاجگذاری به شیراز مهاجرت کردند مانند صفوی ها که اصالتا ترک تبریز بودند ولی اصفهان را پایتخت خود کردند یا کریم خان زند پادشاه دیگر لر که زادگاهش ملایر بود و شیراز را پایتخت خود کرد
...
[مشاهده متن کامل]

ایذه از گذشته تا کنون یک شهر کاملا لر نشین بوده و مردم این شهر از لرهای بختیاری بوده اند و هستند
طبق دست نوشته های موجود از هخامنشیان زبان هخامنشیان مانند زبان لری بوده است
کوروش یک نام کاملاً لر می باشد
کور ( کُر ) در زبان لری به معنی پسر است
البته برخی معتقدند که منطقه آنزان یا انشان در شمال استان فارس یعنی نورآباد ممسنی واقع است که باز هم نور آباد ممسنی و اطراف آن از گذشته تا کنون تا بوده است یک شهر کاملا لر نشین بوده است و هست که از لرهای ممسنی می باشند
طبق این نظریه هم باز کوروش بزرگ و تمام هخامنشیان زادگاهشان منطقه لر نشین بوده است و لر هستند
ولی نظریه ی اولی منطقی تر و درست تر می باشد
قابل توجه پانکرد ها و پانفارس ها کوروش نه کرد بوده و نه فارس بوده و این اسم نه کردی است و نه فارسی است این اسم فقط لری هست و هخامنشیان زادگاهشان منطقه لر نشین بوده است و لر هستند برید تحقیق کنید پس لطفاً به حریم و هویت مردم لر احترام بذارید زیرا ما همه با افتخار ایرانی هستیم

پادشاهی دادگر، مهربان و عادل است
از وی در آلمان سرتندیسی ساختند و در المپیک پارک سیدنی یک مجسمه زیبا و در دوشنبه پایتخت تاجیکستان یک سرتندیس برنزی و زیبا از او ساختند
روزبه جان
با خط میخی تلفظ کنیم میشه ( کُ او رُ او شَ ) یعنی ( کُورُوشَ )
و با خط میخی داریوش میشه ( دَ آ رَ یَ وِ عوش ) که صحیح ترین تلفظ برای وی در این زمان ( داریوش ) هست
و نامه به اسم کورا در هیچ جا نبوده و نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

دارا نام شاهی از شاهنامه هست که برخی وی را داریوش سوم می دانند. و نام داریوش یکم هم ک دارا می نامند.
درحالی که در هیج جا از اسم دارا برای این شاه بزرگ استفاده نشده
. . . پس در رشته ای که تخصص ندارید مردم رو گمراه نکنید. معلوم شد حتی شاهنامه هم نمی خونید.
پیروز باشید

کوروش و داریوش تلفظ یهودی این نامها هستند. به پارسی باستان کورا و دارا بودن. خود داریوش روی سنگ نوشته منم دارا شاه پارس. . . ولی مردم ایران هنوز میگن داریوش و کوروش
کوروش شاه بزرگ در انشن در استان فارس امروزی یه تخت نشست
اصلیت کوروش از استان فارس است و بختیاری
حتی از خوزستان هم پارس قلمرو داشته ( پیش از قیام کوروش بزرگ )
کوروش چه از استان فارس یا خوزی یا لر برای ایران است .
عشق=کوروش=ایران
نام چند تن از پادشان هخامنش که بر پایه ی نشانه وشواهدی در گویش پارسی وبختیاری از نیاکان بختیاری ها بوده. هم اکنون یک طایفه در الیگودرز وبخش الوار لرستان وخوزستان پارسی نامیده می شوند ، گروهی دیگر را ساکی
...
[مشاهده متن کامل]
که در میان عرب الکوساکی یا الکوساکس وغیره گویند ، آن ها بر این باورند کورش جد آن ها بوده وطایفه ی قریش هم از آن ها بوده وبه سرزمین عربستان پس از تاراج اسکندر کوچ کرده است. البته گاهی کوروش را سیروز وشیروس ودارا هم گویند .

فرهنگ و تمدن پدر همه ایرانیان
روحت شاد و مهرت به ایران ابدی
بزرگ انسانی که در افسانه ها هم مانندش نیست
درود بر تو و فرزندانت
کوروش از کو به معنی کوه و رو به معنی رونده و ش هم کوتاه شده شاه است پس کوروش میشود کسی که صاحب کوهها است ، شاه و فاتح کوهستانها و این معنی با اقدامات کوروش همخوانی دارد.
از طرفی کو به معنی چهار و کوتاه شده کواد است و در منشور کوروش اشاره به چهار گوشه دنیا شده است.
نام امپراطور قدیم ایران که سلسله هخامنشیان از اوست .

دوستان ببخشید در دید گاه بالا نام دوستی را به نام مفاخری که نوشته ماندان Mandane دختر اژی دهاک است ندانسته صابری نوشته ام.
دیگر اینکه چند نادرستی دیکته ایی دارم. دشواری این است که ما در خانه چند زبانه هستیم. سوئدی, انگلیسی, فرانسه, آلمانی|| پارسی گفتگو نمی کنیم چون کاربردی نداریم. من تنها گاهی پارسی می نویسم که آنرا فراموش نکنم!
...
[مشاهده متن کامل]

در سر آغاز به دوست ارجمندی به نام صابری که نوشته:// کوروش مادرش مندانه و دختر اژی دهاک[۱] شاه ماد بود\\ این گفته درست نیست. درست است ماندان Mandane مادر کوروش بزرگ بود آنگاه ( اما ) پدر بزرگ مادری او اژی دهاک نیست و آستیاگ Astyages است. هرودوت پدر دانش کهن نگاری می نویسد: آستیاگ پادشاه ماد شبی خواب دید که از دخترش ماندان آنقدر آب برون آمده که همدان و کشور ماد و تمام سرزمین آسیا را مردن در آب می کند. آستیاگ خواب گذاری خویش را از مغ ها پرسش کرد. آنها گفتند از او فرزندی زاده خواهد شد که بر ماد چیره می شود. این دست آویزی شد که آستیاگ بر آن شود دختر خود را به بزرگان ماد ندهد, زیرا می ترسید که دامادش داد خواه ناگواری برای تخت و تاج او باشد. بنابر این دختر خود را به کمبوجیه ( کامبیز ) که از خانواده پاک نهاد و فرمانبردار پارس بود به زناشویی داد.
...
[مشاهده متن کامل]

Soren Kierkegaard فیلسوف| پارسی آن فرزانه دانمارکی می نویسد:\\ هم سنجی پایان خوشبختی و آغاز نا خوشنودی است// هنگامیکه روزگار کوروش بزرگ و داریوش بزرگ را با زمان ( دمان ) های پس از آن هم سنجی می کنیم, در می یابیم که روزگار شکوه بزرگی و سر بلندی کشور ما آنوفت بود که این دو مرد اهورایی بر سر زمین ما ایران زمین فرمانراویی می کردنند. از خود می پرسیم چه شد که به این روزگار افتادیم. چطور شد که تازی ها در چهارده سده پیش به سادگی بر ما چیره شدند و بیش از سه میلیون تن از مردان و جوانان ما را کشتند زنها و دختران را به بند کشیدند و چنانکه دکتر زرین کوب در کتاب خود به نام دوقرن سکوت می نویسد بیش از ۶۰ هزار تن از آنها را با نود بار شتری زر و سیم به داراخلیفه بردند و در بازار های برده فروشی اسلامی فروختند. بیش از یک میلیون و دویست هزار نسک ( کتاب ) که در نسک خانه ها نگهداری می شد سوزانیدند. دانشگاه گندی شاپور که نخستین دانشگاه دنیا بود همراه با نسکها و بیمارستان آن به آتش کشیدند. چطور شد که مغولها توانستند به کشور ما یورش ببرند و همه چیز ها را ویران کنند. آیا اینها سرنوشت بودنند و یا کژی هایی که کشور داران انجام می دادند؟ به باور من اینها پی آمد لغزش هایی بود که سر دمداران انجام دادند. یک نمونه کوتاه آن اردشیر شاه ساسانی با بیرون کشیدن فرمانروایی از دست شاه اشکانی [اردوان] در سال ۲۲۶ ترسایی گرچه کانون امپراتوری را به پارس باز گردانید چیزیی که پس از یورش اسکندر از بین رفته بود آنگاه ( ولی ) چون از خانواده شاه دین یار بود و باورمند به آناهیتا بود دین را وارد فرمانروایی کرد و این کم کم تباهی و پوسیدگی درست کرد چنانکه موبدان همه کاره شدند و دارنده همه چیز, تنگدستی و گرسنگی به کشور چیره شد و مردم دنبال آئین تاز ه ایی می گشتند تا با آن بتوانند آرایش طبقاتی را جابجا کنند که نشد!
در باره کوروش و داریوش نیازی نیست که نوشت هر ایرانی که میهن و مردم خود را دوست دارد آنها را می شناسد در دانشنامه ویکی پدیا به زبانهای گوناگون می شود در باره آنها خواند. در نوشتار بالا آمده که بینانگذار تخت جمشید کوروش بزرگ است . در نوشته های انگلیسی و آلمانی آمده که Persepolis یا همان تخت جمشید را داریوش بزرگ ساخته و از او سنگ نوشته ایی هست که به فرمان او نوشته شده:
من داریوش هستم, شاه بزرگ// شاه شاهان ( شاهنشاه ) // شاه سرزمینهای زیاد با مردمان زیاد// شاه این سرزمین پهناور//
فرزند ویشتاسب Wishtaspa هخامنشی// یک پارسی, فرزند یک پارسی// آریایی, دارای نژاد آریایی از مردم آریایی//
نام تخت جمشید در ابتدا تخت سلیمان بود و آرمگاه کوروش را آرمگاه مادر سلیمان می نامیدند. دانشمند آلمانی پروفسور دکتر Ernst Herzfeld
زاده شده در شهر Celle آلمان سال ۱۸۷۹ و در گذشت در شهر Basel به سال ۱۹۴۸ ترسایی, باستانشناس و ایرانشناس با کمک پولی ۵۰۰ هزار دلاری ( در آنزمان پول زیادی بود ) یک بانوی نیکوکار آمریکایی که نامش ناشناس ماند به ایران آمد و به پژوهش در تخت جمشید پرداخت. این دانشمند به ایرانیان گفت : شما زبان نیاکان خود پارسی میانه که همان پهلوی باشد نمی دانید, به آنها پیشنهاد کرد که این زبان را می توانند از او به رایگان یاد بگیرند چون آنرا خوب می دانست و در یاد دادن آن بسیار استاد بود. کسانی مانند صادق هدایت, ملک الشعرای, بهار بشیر یاسمی, استاد پور داوود, این زبان ( پهلوی ) را از او یاد گرفتند. پس از آن زبان پهلوی گسترش یافت و در دانشگاه می شد آنرا یاد گرفت. پرفسور Herzfeld با خود پنج هزار جلد نسک ( کتاب ) به ایران آورد. جام خشیار شاه را او در تخت جمشید پیدا کرد. خشت های پخته ایی را پیدا کرد روی آنها نامهای کسانی نوشته شده بود که در آنجا کار می کرده اند. همچنین پیمان های کاری که میان زنان و مردان بسته می شده و آنها دست مزد یکسانی داشته اند و زنان در هنگام آبستنی و زایمان روای آسودگی از کار را داشته اند!
[۱] - اژی دهاک چنانکه در اوستا آمده آزی دهاک و در زبان پهلوی ازدهاک و در پارسی نو اژدها و ضحاک // نام اژدهایی است سه کله و سه پوزه و شش چشم که می خواهد جهان را از مردمان تهی کند و انگر مینو ( اهریمن ) او را بدین خویشکاری اهریمنی و دیو آسا آفریده است.

کوروش مرد خرد مند وباهوش بود و با هر کشوری که فتح میکرد با صلح و دوستی حرف میزد
هنوز بسیاری از زبان شناسان بدرستی ریشه ی نام کوروش را نمیدانند ولی با همه ی حدس هایی که درباره ی ریشه شناسی این لغت زده شده من می گویم درود بر کوروش بزرگ و زنده و جاویدان یاد و نام او و شاهنشاهی ایران،
...
[مشاهده متن کامل]
کسی که همه ی مردمان این گستره و خطه ی پهناور ایران را با هم یکپارچه کرد و با قانون گذاری مرکزی همه را به زیر یک پرچم به نام شهباز کشید آنهم با دادگری، مهر و آدمیگری!

به نظر من کوروش یه اسم اصیل ایرانی هستش
میگن نام کوروش در قرآن هم آمده که همان ذوالقرین است
کوروش= زیور، گردنبند، زره، جوشن، کورورش
؛سنسکریت: کوروه
اوستایی: کوئیریس
کوروش مرکب از دو کلمه ( کور ) به معنای پسر در زبان کردی و لری و ( وَر ) یا وَرش یا خُور به معنای خور شید . که دقیقا این لغت را در بسیاربی از کلمات از جمله کلمه خوراسان هم لفظ خور مثل لفظ خور در خورشید داریم.
دراصل کورش چندسالی است کوروش نوشته میشود اما دراصل کورشا بوده یک واژه کردی درزمان مادها یهودیان این شخص را بعنوان پسر شاه ( کورشا ) درمیان مردم شایع ساختند تا مردم اورا بعنوان شاه قبول نمایند چنانکه در
...
[مشاهده متن کامل]
کتاب یهودیان از او بعنوان ناجی قوم یهود نامبرده شده وهمچنین مادرش مندانه دختر اژی دهاک شاه ماد بود واینچنین یهودیان اورا بعنوان پسر شاه معرفی وبر علیه امپراتوری ماد شورانیدند وبعدها یهودیان اسیر شده در بابل را ازاد گردانید

کوروش عزیزم روحت شاد
کوروش پادشاه ۷ کشور بود
کوروش : من شاه شاهان هستم.
کور یا کر : اسم رود
وش : همانند مانند
مانند رود کر
درود بر همه تی اقوام ایرانی
کوروش به معنای پسر خورشید است
شهر پارسوا در آذربایجان اولین سکونتگاه قوم پارس بود
شهر انشان سوسنکا دومین شهر پارسی نشین بود و محل تولد کوروش کبیر
او پس از متحد کردن قوم پارس و ماد
نام شهر را پارسوماش ( پارسوماد ) گذاشت
...
[مشاهده متن کامل]

قوم پارس بعد از فتح ایلات جنوبی انشان
نام آن را پارس گذاشته
و شهر های تخت جمشید و انشان پارس. و
پاسارگاد را بنا نمودند

کوروش وخوروش از یک ریشه هستند و به معنی همچون خورشید میباشد
کوروش ::کروش
کر::پسر
اسمی لری
رود کر در استان پارس محل سکونت قوم بزرگ لر
پارس ها اجداد قوم لرها
رود کر ( کرا. کورا ) در آذربایجان و گرجستان
ماد ها اجداد قوم آذری
پارت اجداد خراسانی ها
...
[مشاهده متن کامل]

شهر پارسوماش ( پارسوماد ) ::مسجدسلیمان محل تولد کوروش کبیر
نام این شهر انشان بود و کوروش کبیر بعد
از متحد کردن قوم پارس و ماد نام آن را
پارسوماش گذاشت

کوروش به پارسی ۰ وکوردی کا روژ چون مادر ش ماد بود و اسمش را به لهجه ی ماد می گوفت و معناش کجا ست خورشبد وچون برای مادها خورشید مقدس بود مادرش اسمش را کاروژ گذاشت پارسیها نمی توانستند درست کا روژ را تلفض کنند ۰ کوروش حالا هم اگر به فارسی زبان بگوید بگو کاروژ نمی تواند درست تلفض کند
کورش در ریشه به معنی فردی است که سوار بر اسب، مسافت های طولانی را می پیماید و بعد ها به معنی ( مقدس ) تغییر یافت،
در زبان بومی آفریقایی، آنرا کورس یا هورس مینامند،
در زبان چینی، سی له اوس ( 赛勒斯 ) ، و در زبان لاتین، سایروس ( cyrus ) تلقی میشود
کوروش مردی بلند پروازه بود. کوروش به معنای پسر درست کار است. نام پدر بزرگ کوروش هخامنش بود که برای همین نام حکومت آن ها هخامنشی نام گرفت. ما همه باید به کوروش کبیر افتخار و تعظیم کنیم
پسر خورشید، کسی که رویش همچون خورشید است
یکی از نوادگان هخامنش، به نام ( کوروش دوم ) ، که بر انشان حکومت میکرد، قبیله های پارسی را که از سلطه ی مادی ها ناراضی بودند، متحد کرد. کوروش، سپس با جلب حمایت بزرگان مادی، آستیاگ را از میان برداشت و پادشاهی هخامنشیان را بنیاد نهاد.
معنی کوروش میشه, پسردرست کار, که از کور ( پسر ) آشو ( درست کردار ) به مرور زمان درتلفظ به کوروش تبدیل شده, کورش korsh اشتباه است, پسر راست کردار
رجوع شود به کورش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٦)

بپرس