کمربند سیارک ها یا کمربند اصلی یا کمربند اصلی سیارک ها؛ ( نام هایی که برای متمایز کردن این گروه از دیگر گروه های سیارکی سامانه مانند سیارک های نزدیک به زمین و تروجان ها به کار رفته ) ، یک قرص پیرا - ستاره ای و منطقه ای در منظومه خورشیدی است که حدوداً در میان مدارهای بهرام ( مریخ ) و هرمز ( مشتری ) واقع شده است. در این منطقه تعداد بسیار زیادی اجرام فضایی با شکل های نامنظم قرار گرفته اند که سیارک یا ریزسیاره نامیده می شوند. در حدود نیمی از جرم کمربند سیارک ها در چهار سیارک بزرگ آن؛ سرس، وستا، پالاس، و هایجیا جمع شده است. قطر این سیارک ها بیش از ۴۰۰ کیلومتر است اما قطر سرس که تنها سیارهٔ کوتولهٔ کمربند سیارک ها به شمار می آید در حدود ۹۵۰ کیلومتر است. جرم کمربند سیارک ها روی هم رفته ۴ درصد جرم ماه ( لازم است ذکر شود که کرهٔ زمین تقریباً هشتاد برابر کرهٔ ماه جرم دارد ) ، یا ۲۲ درصد سیارهٔ کوتولهٔ پلوتو، یا دو برابر جرم ماهِ پلوتو شارون است که ۱۲۰۰ کیلومتر قطر دارد. [ ۲]
تا سال۱۹۸۲ جمع سیارکان کشف شده به ۲۷۳۶ عدد رسیده بود. با این وجود کشف سیارک های کوچک همواره با مشکلاتی روبرو بود[ ۳] [ ۴] اندازه جرم های کوچک تر متغیر است و این مقدار نهایتاً تا اندازهٔ یک ذرهٔ گرد و غبار کاهش می یابد. مواد تشکیل دهنده این کمربند نازک به گونه ای توزیع شده اند که تاکنون فضاپیماهای بدون سرنشین متعددی بدون حادثه از آن عبور کرده اند. [ ۵] با این حال ممکن است برخورد، بین سیارک های بزرگ تر در آنجا اتفاق بیفتد، و از این برخوردها یک خانواده سیارک؛ که اعضای آن دارای ویژگی های مداری و ترکیبات مشابه هستند تشکیل شود. در کمربند سیارک ها سیارک ها را می توان به صورت مجزا از روی طیف های آن ها شناسایی و طبقه بندی کرد، با قراردادن آن ها در یکی از سه گروه اصلی: کربن ( نوع C ) ، سیلیکات ( نوع S ) ، و غنی از فلز ( نوع M ) .
سیارکان از نظر شکل گوناگونند برخی بیضی و گروهی نیز شکل های نامنظمی دارند.
در سال ۱۷۷۲ یوهان الرت بوده فرضیه ای ارائه کرد که نسبت فاصلهٔ سیارات به خورشید را بیان می کرد قانون بوده نشان می داد که باید سیاره ای بین مریخ و مشتری وجود داشته باشد.
از سوی دیگر، در پاورقی ناشناسی بر ترجمهٔ ۱۷۶۶ ستاره شناس یوهان دانیل تیتیوس از ویتنبرگ[ ۶] [ ۷] از تفکر او در نیچر[ ۸] «Contemplation de la Nature»، در الگویی ظاهراً به خصوصیات طرح ( جایگاه ) سیاره ها اشاره کرده است؛ اگر یک دنباله عددی از صفر آغاز شود، و این دنباله پس از آن شامل ۳، ۶، ۱۲، ۲۴، ۴۸، و غیره باشد، به گونه ای که؛ در هر مرحله دو برابر شود، و ۴ به آن افزوده شده و تقسیم بر ۱۰ شود، این یک تقریب قابل ملاحظه و نزدیکی به طول شعاع مدار سیاره های شناخته شده در واحد نجومیِ اندازه گیری شده و شناخته شده را ارائه می دهد. این الگو، که در حال حاضر به عنوان قانون تیتیوس - بوده شناخته شده، پیش بینی کرد که؛ نیم قطر بزرگ مدار شش سیارهٔ شناخته شدهٔ آن زمان؛ ( عطارد، زهره، زمین، مریخ، مشتری و زحل ) ، در بین مدارهای مریخ و مشتری برای یک سیاره «فاصله» وجود دارد. تیتیوس در پاورقی خود نوشته است: «آیا باید خداوند معمار این فضا را خالی رها کرده باشد؟ به هیچ وجه. »[ ۶] در ۱۷۶۸، ستاره شناس یوهان الرت بوده با اشاره به «رابطه تیتیوس» در «Kenntniss DES gestirnten Himmels»: ( راهنمای دانش آسمان پرستاره ) توجه کرد اما تا چند نسخهٔ بعدی به نام تیتیوس اشاره نکرد. آن رابطه «قانون بوده» شناخته می شود. [ ۷] هنگامی که ویلیام هرشل در سال ۱۷۸۱ اورانوس کشف کرد، مدار این سیاره تقریباً کاملاً، از قانون بوده پیروی می کرد. ستاره شناسان برجسته به این نتیجه رسیده بودند که یک سیاره بین مدار مریخ و مشتری وجود دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتا سال۱۹۸۲ جمع سیارکان کشف شده به ۲۷۳۶ عدد رسیده بود. با این وجود کشف سیارک های کوچک همواره با مشکلاتی روبرو بود[ ۳] [ ۴] اندازه جرم های کوچک تر متغیر است و این مقدار نهایتاً تا اندازهٔ یک ذرهٔ گرد و غبار کاهش می یابد. مواد تشکیل دهنده این کمربند نازک به گونه ای توزیع شده اند که تاکنون فضاپیماهای بدون سرنشین متعددی بدون حادثه از آن عبور کرده اند. [ ۵] با این حال ممکن است برخورد، بین سیارک های بزرگ تر در آنجا اتفاق بیفتد، و از این برخوردها یک خانواده سیارک؛ که اعضای آن دارای ویژگی های مداری و ترکیبات مشابه هستند تشکیل شود. در کمربند سیارک ها سیارک ها را می توان به صورت مجزا از روی طیف های آن ها شناسایی و طبقه بندی کرد، با قراردادن آن ها در یکی از سه گروه اصلی: کربن ( نوع C ) ، سیلیکات ( نوع S ) ، و غنی از فلز ( نوع M ) .
سیارکان از نظر شکل گوناگونند برخی بیضی و گروهی نیز شکل های نامنظمی دارند.
در سال ۱۷۷۲ یوهان الرت بوده فرضیه ای ارائه کرد که نسبت فاصلهٔ سیارات به خورشید را بیان می کرد قانون بوده نشان می داد که باید سیاره ای بین مریخ و مشتری وجود داشته باشد.
از سوی دیگر، در پاورقی ناشناسی بر ترجمهٔ ۱۷۶۶ ستاره شناس یوهان دانیل تیتیوس از ویتنبرگ[ ۶] [ ۷] از تفکر او در نیچر[ ۸] «Contemplation de la Nature»، در الگویی ظاهراً به خصوصیات طرح ( جایگاه ) سیاره ها اشاره کرده است؛ اگر یک دنباله عددی از صفر آغاز شود، و این دنباله پس از آن شامل ۳، ۶، ۱۲، ۲۴، ۴۸، و غیره باشد، به گونه ای که؛ در هر مرحله دو برابر شود، و ۴ به آن افزوده شده و تقسیم بر ۱۰ شود، این یک تقریب قابل ملاحظه و نزدیکی به طول شعاع مدار سیاره های شناخته شده در واحد نجومیِ اندازه گیری شده و شناخته شده را ارائه می دهد. این الگو، که در حال حاضر به عنوان قانون تیتیوس - بوده شناخته شده، پیش بینی کرد که؛ نیم قطر بزرگ مدار شش سیارهٔ شناخته شدهٔ آن زمان؛ ( عطارد، زهره، زمین، مریخ، مشتری و زحل ) ، در بین مدارهای مریخ و مشتری برای یک سیاره «فاصله» وجود دارد. تیتیوس در پاورقی خود نوشته است: «آیا باید خداوند معمار این فضا را خالی رها کرده باشد؟ به هیچ وجه. »[ ۶] در ۱۷۶۸، ستاره شناس یوهان الرت بوده با اشاره به «رابطه تیتیوس» در «Kenntniss DES gestirnten Himmels»: ( راهنمای دانش آسمان پرستاره ) توجه کرد اما تا چند نسخهٔ بعدی به نام تیتیوس اشاره نکرد. آن رابطه «قانون بوده» شناخته می شود. [ ۷] هنگامی که ویلیام هرشل در سال ۱۷۸۱ اورانوس کشف کرد، مدار این سیاره تقریباً کاملاً، از قانون بوده پیروی می کرد. ستاره شناسان برجسته به این نتیجه رسیده بودند که یک سیاره بین مدار مریخ و مشتری وجود دارد.
wiki: کمربند سیارک ها