کفاره

/kaffAre/

مترادف کفاره: تاوان، تقاص، جریمه، کفارت

برابر پارسی: تاوان، پرداخت، بازدهی، کیفر، پادافره

معنی انگلیسی:
atonement, expiation, propitiation

لغت نامه دهخدا

کفاره. [ ک َف ْفا رَ / رِ ] ( از ع ، اِ ) کفارت. کفارة :
کفاره شرابخوریهای بی حساب
هشیار در میانه مستان نشستن است.
صائب.
صد کعبه خلیل گو بنا کن
کفاره بت شکستنی نیست.
میرغفور لاهیجی ( از آنندراج ).
- کفاره دادن ؛ انجام دادن عملی که بدان گناهان پاک شود. ( فرهنگ فارسی معین ) : یا معمایی در آنجا بکار برم یا کفاره دهم... پس لازم باد بر من زیارت خانه خدا که در میان مکه است سی بار. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 319 ).
- کفاره داشتن ؛ لزوم انجام دادن عملی که بوسیله آن گناهان پاک شود. ( فرهنگ فارسی معین ) :
یک نظر دیده لبش دید و همه عمر گریست
دیدن رنگ شراب این همه کفاره نداشت.
میرتسلی ( از آنندراج ).
- کفاره دهنده ؛ که کفاره دهد. آنکه عملی انجام دهد تا گناهانش پاک گردد : یا بگردانم کاری را از کارهای آن ، نهان یا آشکارا، حیله کننده یا تأویل کننده یا معما آورنده یا کفاره دهنده... ایمان نیاورده ام بقرآن بزرگ. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 318 ).و رجوع به کفارة و کفارت شود.

فرهنگ فارسی

آنچه که بوسیله آن گناه رابپوشانندوجبران کنندازقبیل روزه گرفتن وصدقه دادن، تاوان تخلف ازاوامرشرع
( اسم ) هر چیز که بدان گناه را پاک گردانند از صدقه و روزه و مانند آن آنچه گناهان را بپوشد مثلا در شکستن سوگند ( قسم ) و خوردن روزه عملی بدل آنها انجام دهند . توضیح : کفار. سوگند عبارتست از یک بنده آزاد کردن یا سه روز روزه داشتن یا ده مسکین را طعام دادن یا ده مسکین را کسوت پوشانیدن . کفار. خوردن هر روز. واجب عمدی عبارتست از یک بنده آزاد کردن یا دو ماه روزه داشتن یا شصت مسکین را طعام دادن . توضیح : در فارسی بتخفیف نیز آید .
آنچه بدان گناه را ناچیز نمایند از صدقه و روزه و مانند آن . دیه گناه . عقوبت گناه

فرهنگ معین

(کَ فّ رِ ) [ ع . کفارة ] (اِ. ) صدقه ، چیزی که با آن گناه را جبران کنند.

فرهنگ عمید

۱. (فقه ) آنچه به وسیلۀ آن گناه را بپوشانند و جبران کنند، از قبیل روزه گرفتن و صدقه دادن، تاوان تخلف از اوامر شرع.
۲. جبران، تلافی.
= کفارهٴ یمین: (فقه ) کفارۀ سوگند، عملی که برای جبران عمل نکردن به سوگند انجام دهند که عبارت است از اطعام ده مسکین یا سه روز روزه گرفتن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کفاره به معنای پوشاندن می باشد و شأن کفاره، پوشاندن خطیئه است. "کفاره" در شرع مقدس به عبادت خاصی اطلاق می شود که برای عقوبت افراد، سقوط عقوبت یا تخفیف در آن تعیین شده است.
کفاره از ماده "کفر" بوده که در لغت به معنای پوشاندن آمده؛ و به "کشاورز"، کافر گویند زیرا دانه را زیر خاک پنهان می کند؛ و اینکه قرآن فرمود:«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَکَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَیئَاتِهِمْ...» «و اگر اهل کتاب ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، گناهان آنها را می بخشیم...»تصریح بر این مطلب دارد که از گناهان آنها چشم پوشی کرده و عقاب را برداشته است. از این جهت به کفارات، "کفّاره" گویند، زیرا موجب پوشیده شدن و نادیده گرفتن گناهان می شود؛ لذا شأن کفاره، پوشاندن خطیئه است.
معنای کفاره در شرع
"کفاره" در شرع مقدس به عبادت خاصی اطلاق می شود که برای عقوبت افراد، سقوط عقوبت یا تخفیف در آن تعیین شده است.
کفاره در آیینه قرآن
تعیین کفارات در شرع مقدس، در حقیقت تجلی رحمت الهی برای بندگان خود می باشد. هنگامی که شخصی مرتکب عملی خطا یا حرامی شود، یا توان انجام یک واجبی را نداشته باشد، خدای متعال با تعیین کفاره در واقع تجلی و رحمت خود را به منصه ظهور گذاشته، تا حدی که با وضع حکم "کفاره"، حرمت ابدی را از زن ظهار شده برطرف می کند.
احکام و اقسام کفاره در نگاه قرآن
...

[ویکی شیعه] کَفّاره، جریمه ای شرعی در ازای انجام برخی کارهای حرام یا ترک بعضی واجبات. برخی از این جریمه ها مالی و برخی عبادی اند. مهم ترین کفارات عبارتند از: آزاد کردن بنده، سیر کردن یا پوشاندن شصت فقیر، شصت روز روزه (که ۳۱ روز آن پی در پی باشد) و ذبح گوسفند.
از مهمترین عواملی که باعث کفاره می شود عبارتند از: کشتن عمدی یا سهوی انسان، باطل کردن عمدی روزه، شکستن عهد و نذر و قسم، و انجام بعضی محرمات حج و عمره.
فِدْیه که در برابر برخی کارهای غیر حرام واجب می شود نیز نوعی کفاره شمرده شده است.

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دانشنامه موضوعی قرآن است
کلمات کلیدی: قرآن، کفاره، پوشش، تخفیف، گناه، روزه، حجّ، قَسَم، ظِهار، قتل.
کفاره از مادهی "کفر" بوده که در لغت به معنای پوشاندن آمده؛ و به "کشاورز"، کافر گویند زیرا دانه را زیر خاک پنهان می کند؛ و این که قرآن فرمود: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتَابِ آمَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَکَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ...»؛ و اگر اهل کتاب ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، گناهان آنها را می بخشیم...
تصریح بر این مطلب دارد که از گناهان آنها چشمپوشی کرده و عقاب را برداشته است. از این جهت به کفارات، "کفّاره" گویند زیرا موجب پوشیده شدن و نادیده گرفتن گناهان می شود؛ لذا شأن کفاره، پوشاندن خطیئه است.
"کفاره" در شرع مقدس به عبادت خاصی اطلاق میشود که برای عقوبت افراد، سقوط عقوبت یا تخفیف در آن تعیین شده است.
تعیین کفارات در شرع مقدس، در حقیقت تجلی رحمت الهی برای بندگان خود می باشد. هنگامی که شخصی مرتکب عملی خطا یا حرامی شود، یا توان انجام یک واجبی را نداشته باشد، خدای متعال با تعیین کفاره در واقع تجلی و رحمت خود را به منصهی ظهور گذاشته تا حدی که با وضع حکم "کفاره"، حرمت ابدی را از زن ظهار شده برطرف می کند.
در قرآن کریم احکام برخی از کفارات همانند: کفارات مربوط به حج، روزه، ظِهار، قتل و نقض قَسَم بیان شده است:
در کفارات مربوط به حج، کفاره ی دو عمل از مناسک حج در آیات قرآن ترسیم شده است:

دانشنامه آزاد فارسی

کَفّاره
(در لغت به معنای هر چیزی که گناه را سبک کند) اصطلاحی در فقه که ریشه ای قرآنی دارد. در قرآن چهار بار به آن اشاره شده است (مائده: ۴۵؛ ۸۹، ۹۵) کفاره در فقه یا بنده آزاد کردن است یا روزه گرفتن یا اطعام مسکین به نحو مخصوص (خصال کفاره) کفاره چهار نوع است: کفارۀ مُرَتَبه، که در آن خصال کفاره دارای اولویتی است که با توجه به توانایی فرد تغییر می کند همچون کفارۀ قتل خطایی یا ظهار که در مرحلۀ اول آزادکردن برده واجب است، اگر این مقدور نبود باید دو ماه پی در پی روزه بگیرد و اگر این هم مقدور نبود باید شصت مسکین را اطعام کند؛ مُخَیَره، که در آن مکلف می تواند هرکدام از خصال را که خود خواست برگزیند همچون کفارۀ ماه رمضان؛ کفارۀ جمع، که در آن هر سه خصال کفاره به جا آورده شود همچون کفارۀ قتل عمد مؤمن. در برخی انواع کفاره نیز یکی از خصال دو بخشی است همچون کفارۀ شکستن قسم که در آن مکلف باید یک برده آزاد کند و ده مسکین را طعام دهد و اگر این دو را نتوانست سه روز روزه بگیرد. در قرآن و در روایات فراوانی برخی کارهای نیک کفارۀ گناهان دانسته شده اند (مائده: ۴۵) در قرآن به کفارۀ شکستن قسم و کفارۀ قتل صید در حال احرام تصریح شده است. در الهیات مسیحی، عذاب دیدن عیسی مسیح بر روی صلیب را، که آن را موجب آشتی میان انسان و خدا می دانند، کفاره می نامند زیرا اعتقاد دارند که انسانی که با گناه اولیه از خداوند دور شده است، با این کفاره دوباره با او آشتی و پیوند می یابد. در یهودیت باستان، قربانی کردن حیوانی این امکان را فراهم می کرد.

مترادف ها

atonement (اسم)
اصلاح، جبران، کفاره، دیه

فارسی به عربی

تکفیر

پیشنهاد کاربران

عربی شده ( معرب ) واژه پارسی کیفر.
این جا بیشتر مانند تاوان بکار می رود. کیفری است که بایسته پس داده شود ( یا بازدهی و پرداخت شود ) ، مانند تاوان.
( کفاره ) عبارتست از عملی که بوجهی از وجوه ، زشتی معصیت را بپوشاند، و اصل این کلمه از کفر است که به معنای پوشاندن است ، خدای تعالی می فرماید: ( نکفر عنکم سیاتکم ) ، راغب گفته است : کفاره چیزی است که گناه
...
[مشاهده متن کامل]
را بپوشاند، و از همین باب است کفاره سوگند ( فکفارته ) این کفاره به یک اعتبار از متفرعات سوگند است

بپرس