کرامت

/kerAmat/

مترادف کرامت: بخشش، بخشندگی، دهش، بزرگواری، جوانمردی، عظمت، اعجاز، خارق عادت، معجزه

برابر پارسی: دهش، بخشندگی، جوانمردی، بزرگواری، رادی

معنی انگلیسی:
benevolence, bounty, munificence, generosity, greatness

فرهنگ اسم ها

اسم: کرامت (پسر، دختر) (عربی) (تلفظ: ke (a) rāmat) (فارسی: کرامت) (انگلیسی: keramat)
معنی: بزرگواری، شرافت، سخاوت، بخشندگی، ( در تصوف ) کاری خارق العاده، که به دست اولیا انجام می گیرد، داشتنِ صفات پسندیده، ( در قدیم ) احترام، عزت، بزرگداشت، هدیه
برچسب ها: اسم، اسم با ک، اسم پسر، اسم دختر، اسم عربی

لغت نامه دهخدا

کرامت. [ ک َ م َ ] ( ع مص )کرامة. بزرگی ورزیدن. ( فرهنگ فارسی معین ) : و مثال داد مبنی بر ابواب تهنیت و کرامت. ( کلیله ودمنه ). جوانمرد گردیدن. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( اِمص ) سخاوت و جوانمردی و نواخت و احسان و بزرگواری و بخشندگی و داد و دهش و بزرگوار داشتن کسی.( ناظم الاطباء ) : گفتند چند مهم دیگر است که ناگفته مانده است و چند کرامت که نیافته است. ( تاریخ بیهقی ). و انوشروان او را کرامتها فرمود بیش از حد. ( فارسنامه ابن البلخی ص 89 ). و با این همه کرامت که با بنده کرده است و این نعمت داده.... هیچ سپاس ومنت بر بنده ننهد، بر دل خویش نهد. ( نوروزنامه ). بفرمود تا آن سرهنگ را خلاص دادند و خلعت داد و بنواخت و بجای او کرامتها کرد. ( نوروزنامه ). پس من خود سازم ایشان را از کرامت و نواخت. ( کشف الاسرار ج 2 ص 530 ).و کدام خدمت در موازنه آن کرامت آید که در غیبت بنده اهل بیت را ارزانی فرموده است. ( کلیله و دمنه ).
تاریخ گشته رفتن مهد تو در عرب
چون در عجم کرامت تو داستان شده.
خاقانی.
شه مرا زر داد گوهر دادمش زر را عوض
آن کرامت را مکافا برنتابد بیش ازین.
خاقانی.
ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بی نوا را.
حافظ.
|| سرافرازی. ارجمندی. بزرگواری. رفعت. ( ناظم الاطباء ). بزرگی. عزت. ( یادداشت مؤلف ) :
بدین طریق ز یزدان چنین کرامت یافت
تو این کرامت ز اجناس معجزات شمر.
فرخی.
آمرزش کناد خدا او را و آلش را و سلام فرستاد و شرافت بخشاد و کرامت دهاد. ( تاریخ بیهقی ). ملائکه ملاقات نمایند با آن امام درحالتی که دهند بشارت او را به آمرزش و واصل گردانند به او تحفه های کرامت را. ( تاریخ بیهقی ).
که کرد این کرامت همان بوستان را
که بهمن همی داشتی خوار و زارش.
ناصرخسرو.
و دیگر مردمان را بر عمل و صناعت و گروهی را بر کرامت بزرگان و گروهی را بر عافیت آنچه به وی در باشند. ( نوروزنامه ). دیگر به نور هدایت عقل... به تاج کرامت متوج گشته. ( کلیله و دمنه ).
نه هر کس سزاوار باشد به صدر
کرامت به فضل است و رتبت به قدر.
سعدی.
نیکخواهان ترا تاج کرامت بر سر
بدسگالان ترا بند عقوبت بر پای.
سعدی.
شهپر زاغ و زغن زیبای قید و صید نیست بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) بزرگی ورزیدن . ۲ - جوانمرد گردیدن . ۳ - ( اسم ) بزرگی بزرگوار ی . ۴ - جوانمرد ی . ۵ - بخشندگی دهش : [ پس من خود سازم ایشانرا از کرامت و نواخت ... ] . ( کشف الاسرار ) ۶ - ( تصوف ) خارق عادتی که بدست ولی انجام یابد [ کرامت ] نامیده میشود مقابل معجزه که از پیغمبر صادر گردد جمع : کرامات .

فرهنگ معین

(کَ مَ ) [ ع . کرامة ] (مص ل . ) سخاوت ، جوانمردی ، بخشندگی .

فرهنگ عمید

۱. (تصوف ) کاری خارق العاده که توسط اولیا و صالحان انجام می گیرد.
۲. بزرگی و ارجمندی، داشتن صفات نیک.
۳. سخاوت و بخشندگی.
۴. (اسم ) [قدیمی] هدیه، تحفه.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کرامت به معنی امر خارق العاده ای است که از اولیاء خدا صادر می شود و جمع آن کرامات است.
واژه کرامت در اصل به معنی بزرگواری و عظمت معنوی است،
معنای اصطلاحی
و در اصطلاح علم کلام، کارهای خارق العاده ای که از پیامبران برای اثبات نبوت صادر می گردد با نام معجزه خوانده می شود، و همین گونه کارها از غیر پیامبران، با نام کرامت ذکر می شود. بنابراین کرامت اصطلاحی در گفتار متکلمین به علم کلام، همان معجزه ای است که درباره امور خارق العاده غیر پیامبران، از اولیاء خداوند و امامان(ع) استعمال می شود. چرا که نشانه عظمت و بزرگواری آنها در پیشگاه خداوند است، بر همین اساس امام صادق(ع) فرمود: «المعجزة علامة اللّه لایعطیهاالّا انبیائه و رسله و حججه لیعرف به صدق الصّادق من کذب الکاذب ؛ معجزه نشانه ای برای خداست که خداوند آن را به کسی جز پیامبران و رسولان و حجّت هایش عطا نمی کند، و هدف از آن این است که به وسیله آن راستگویی راستگو از دروغگویی دروغگو شناخته شود.»
عناوین مرتبط
•خطاب کرامت•کرامت انسان•کرامت آصف بن برخیا•کرامت انسان در قرآن•کرامت و کریم•جاودانگی کرامت خدا (قرآن)•

دانشنامه آزاد فارسی

کرامت در لغت به معنای امری عجیب و خارق عادتی است که گاه از انسان های بزرگ و اولیای خدا سر می زند. کرامت غیر از معجزه است و تفاوت آن دو در این است که معجزه همراه با دعوی نبوت است حال آن که کرامت چنین نیست. علاوه بر آن، گفته شده است که معجزه چون با اثبات دعوی نبوت و هدایت مردم ارتباط دارد تخلف بردار نیست و هرگاه نبی بخواهد به وقوع می پیوندد، اما کرامت چنین نیست و تخلف بردار است. در قرآن به برخی کرامت های اولیای خدا اشاره شده است؛ مانند داستان اصحاب کهف و خواب ۳۰۹ساله آنان به امر خداوند (کهف، خصوصاً ۹ـ۱۲)؛ باردار شدن مریم (ع) به عیسی (ع) بدون تماس انسانی (آل عمران، ۴۷) و نیز خوراکی هایی که در عبادتگاه به امر الهی به دستش می رسید (آل عمران، ۳۷)؛ داستان مریم (ع) در لحظات وضع حمل و نیز کناره گیری او از خانواده اش و پناه گرفتن در کنار درخت خرمایی خشک و بی ثمر که به امر الهی از آن درخت خرمای تازه برای مریم (ع) می افتاد (مریم، ۲۵)؛ سخن گفتن عیسی (ع) در گهواره در گواهی او بر بی گناهی و اثبات عصمت و پاکی مادرش در برابر قوم مریم (ع) که او را بدکاره می دانستند (مریم، ۲۹ـ۳۳)؛ کرامت آصف، از دوستان سلیمان (ع)، که به امر الهی تخت بلقیس، ملکۀ سبا، را از فاصله دور، یعنی از یمن نزد سلیمان در بیت المقدس آورد (نمل، ۳۸ـ۴۰).

مترادف ها

munificence (اسم)
بخشش، کرم، سخاوت، بخشندگی، دهش، بذل، کرامت

فارسی به عربی

سخاء

پیشنهاد کاربران

بر اساس بینش و باور فردی من، همه ی افراد انسانی در پیشگاه بیکران خدای حقیقی و واقعی ( که هیچ موجود و هیچ چیزی در خارج یا بیرون از آن نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد ) مانند نقاط بی بُعد هندسی بطور مطلق هم سطح و هم ارزش میباشند و هیچکدام از آنها نه به اندازه ی سر یک سوزن خیاطی که خیلی بزرگ است و نه به اندازه کوچکترین اتم یعنی هیدروژن که باز هم خیلی بزرگ است بلکه به اندازه یک کوارک زیر هسته ای یا به اندازه کوتاه ترین طول موج نور نامرئی که در علم فیزیک مقدار آن هنوز تعیین نگردیده و یا به اندازه ی یکی از کوچکترین سیاه چاله های موجود در محتوای کیهان یا جهان یعنی به اندازه یکی از نوسانگر های بنیادی هشت بُعدی متشکل از ذرات چهار بعدی زمانمکان نسبی و ذرات چهار بعدی بیزمانی بیمکانی نسبی ( هردو از ابعاد وجودی خدای حقیقی و واقعی ) بر رویهم با ماهیت های معکوس و کمیت های مساوی در ابعاد پلانک، نسبت به دیگران از هیچگونه ارجحیت یا برتری، کرامت یا بزرگواری برخوردار نبوده، نیست و نخواهد بود. افراد انسانی از لحاظ شفاعت، وساطت و یا میانجیگری در بارگاه، درگاه و یا پیشگاه بیکران و بینهایت خدای حقیقی و واقعی بطور مطلق مستقل و بی نیاز از همدیگر بوده و هستند و خواهند بود.
...
[مشاهده متن کامل]

هر انسانی که بتواند در طول زندگی دنیوی خود به این بینش و باور دست یابد، به رفیع ترین مرتبه یا رتبه کرامت یا بزرگواری معنویت حقیقی رسیده است.
عباراتی از قبیل ؛ آنچه را که برای خود نمی پسندی آنرا بر دیگران روا مدار و یا دیگران را آنطور دوست داشته باش که خود را دوست داری یا با زیردستانت طوری رفتار کن که انگار خود تو زیردست آنها هستی و دوست داری آنطور با تو رفتار کنند و یا حق و حقوق دیگران را طوری به رسمیت بشناس و رعایت کن که از دیگران انتظار داری آنطور حق و حقوق ترا به رسمیت بشناسند و آنرا رعایت کنند، میتوانند سنگ بناهائی باشند که کاخ کلامی کرامت یا بزرگواری معنویت حقیقی بر آنها استوار گردد.
وعده ها و وعیدهای بهشت و جهنم هیچ نشانی از کرامت یا بزرگواری ندارند، چونکه پندارها، گفتارها، کردارها و یا اعمال نیک و بد دنیوی انسان هیچگونه اثرات مثبت یا منفی بر روی سرنوشت حقیقی و از پیش تعیین شده برزخی و اُخروی او ندارند. لذا:
شیخا! بیا!
گر خود نمی خواهی نخواه اما دست کم بگذار که دیگران رسند به سعادت های نسبی دینوی در همین جا و حال درین زمان و مکان/ در عوض پیشکش خود و جمیع گذشتگان و حال و آیندگانت باد انشاالله کلیه ی سعادت های برزخی و اخروی در لازمان و لامکان/.

هر کسی که دوستی دنیا را ریشه ی هر معصیت و ابتدای هرگناه بپندارد، گمراه ترین نوع انسان روی کره زمین محسوب میشود، زیرا نمیداند که این دنیا به امر و خواست خدای حقیقی و واقعی و از ابعاد فراوان و بیکران وی آفریده شده و نه به امر و خواست اهریمن یا شیطان که درست مانند خدای دینی فقط یک لفظ، یک کلمه، یک واژه، یک مفهوم و یک ایده با نام های گوناگون در زبان های مختلف بشری بیش نبوده و نمی باشد و تنها در زبان ها و خط های مختلف انسانی از موجودیت برخوردار ست و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد.
...
[مشاهده متن کامل]

برای حفظ کرامات انسانی خود شاید بهترین راه این باشد که در طی زندگی کوتاه مدت دنیوی همیشه واقف و بیدار و آگاه و هوشیار باشیم تا به دام و تله و تور آئین و دین و مذهب از یکطرف و آئین آتئیسم و مذهب کمونیسم از طرفی دیگر نیفتدیم و الا کرامت خود را در پیشگاه بیکران و بینهایت خدای حقیقی و واقعی که هیچ موجود و هیچ چیزی چه غیبی و چه عینی در خارج یا بیرون از آن نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد، از دست خواهیم داد.
یهوه ی قوم یهود تحت عنوان آقا یا سرور دنیا ؛ آبَّا به شکل آبابا یعنی بابا یا پدر آسمانی قوم آرامی و اقوام مسیحی تحت عنوان آقا یا سرور ؛ الله قوم عرب ساکن سرزمین حجاز و اقوام مسلمان ملقب به نور سماوات و الارض ؛ اهورامزدای زرتشتیان و پارسیان؛ خُوای قوم ماد؛ برهمن و برهمان هندوان و بودائیان؛ خدای خود ما ایرانیان با پسوند " وند متعال " ؛ حق تعالی صوفیان و عارفان نیمه عربی و نیمه پارسی زبان و هر نام دیگری که توسط اقوام دیگر به زبان مادریشان بر روی پروردگار یا آفریدگار کائنات نهاده شده اند، فقط لفظ، کلمه، واژه، مفهوم، ایده، اسم و یا نام بیش نبوده و نمی باشند و تنها در زبان و خط و فهم و عقل ناقص و محدود انسانی از موجودیت برخوردار ند و در خارج از آنها از هیچگونه موجودیت دیگری چه شهودی و چه غیبی برخوردار نبوده و نیستند و نخواهند بود و هیچکدام نسبت به دیگری از هیچ نوع ارجحیت یا برتری، سبحانیت یا پاکیزگی و منزه بودن و اکبریت یا بزرگتر بودن برخوردار نبوده و نمیباشند و نخواهند بود.
کرامت دو نوع میباشد؛ یکی حقیقی و دیگری اوهامی، کاذب و فریبنده. به عنوان مثال گالیله در عصر خود از کرامت حقیقی و علمی برخوردار بوده و تفتیش کنندگان عقاید به امر و خواست واتیکانیان هم عصر وی از کرامت اوهامی و دینی.

بخشندگی. بزرگواری. گذشت
ای خدای بزرگ از تو خواستارم در هر زمینه ای از سر لطف و کرامت به تو و کسانیکه تو میخواهی توجه کنم . . . .
رادی،
رادمنشی
کرامت امر خالق العاده ایست که خداوند جهت تکریم اولیایش یا نصرت دینش، توسط ولی ظاهر می کند. بین کرامت و معجزه فرق است. زیرا کرامت برای ولیّ و معجزه برای نبی اتفاق می افتد.
کرامت دو نوع است:
1 - کرامت در علوم، که بصورت علم پیش گوئی و دانش تجلی میابد و دیگران از آن محروم اند. مانند جریان "الجبل یا ساریه" در نماز جمعه خلیفه دوم عمربن خطاب ( طبق عقیده اهل سنت )
...
[مشاهده متن کامل]

2 - کرامت در عمل و قدرت و تأثیرگذاری. که ولیّ با استفاده از آن به طور عملی و عینی بر برخی از امور تأثیر گذاشته و همگان را به شگفتی وا می دارد.
ولیّ از کرامت و بزرگواری و قدرت تأثیرگذاری خود هیچگاه در تقلب و سحر و گناه استفاده نمی کند.
اهداف کرامت ولیّ را چنین می توان بیان کرد:
1 - بیان قدرت خداوند در همه اعصار.
2 - نصرت دین و کمک به مظلوم وتکریم ولیّ.
3 - زیاد شدن ایمان ولیّ و تشویق او برای انجام عمل خیر و زیاد شدن ایمان دیگران.
4 - کرامت مژده ای است برای ولیّ.
5 - کرامت مژده ایست برای حقانیت مکتب رسولی که ولیّ بدان متدین است.

🇮🇷 همتای پارسی: بزرگواری 🇮🇷
شأن، عظمت معنوی
کارمت اوردم برای او بیاور برای تو اورد
نوعی معجزه است. بخشش و فضل حق تعالی است
منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی. . . . . . . هوووووووووووووووووووووووو
منابع• https://www.aparat.com/v/7TcWD/
بخشندگی . . ازخودگزشتگی. . ایثار . . انسانیت . . گذشت . .
ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بی نوا را
بخشش حق تعالی به بندگان خاص. نوعی معجزه است.
کرامت =عظمت ، بزرگ
کرامت معرب گرام یا گرامی ، یعنی بزرگوار ، شایسته .
ویژگی یک چیز یا شخص است که حق احترام و احترام ، عزت ، عظمت ، حرمت را دارد.
بزرگی و شرافت
در معنی عرفانی به کار های خارق العاده ای می گویند که به واسطه ی عنایت خدا از مردان حق سر میزند.
مانند خبردادن از آینده.
بزرگداشت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)