کاپنوگرافی یک روش مانیتورینگ بیهوشی است که با استفاده از آن فشار نسبی کربن دی اکسید در هوای بازدمی بیمار سنجیده می شود. بیشترین توسعه و اصلی ترین کاربرد این وسیله در هنگام بیهوشی و مراقبت های ویژه پزشکی می باشد. این وسیله میزان کربن دی اکسید در هوای بازدمی را به شکل یک نمودار برحسب میلیمتر جیوه و زمان نشان می دهد یا به شکل کمتر مرسوم آن میزان حجم هوای بازدمی را نمایش می دهد. همچنین با استفاده از این وسیله می توان میزان کربن دی اکسید در هوای دمی وقتی از سیستم تنفس مجدد در هنگام بیهوشی استفاده می شود را تشخیص داد. کاپنوگرام به صورت مستقیم فشار نسبی کربن دی اکسید هوای دمی و هوای بازدمی بوده و به صورت غیرمستقیم بیان کننده فشار نسبی کربن دی اکسید در خون شریانی است. در افراد سالم و در شرایط نرمال بین فشار نسبی کربن دی اکسید هوای بازدمی و فشار نسبی کربن دی اکسید در خون شریانی تفاوت اندکی وجود دارد اما در شرایطی مانند بیمارهای ریه یا نارسایی قلبی این تفاوت به بیش از kPa ۱ ( کیلو پاسکال ) می رسد.
کاپنوگراف بر اساس این اصل استوار است که گاز کربن دی اکسید اشعه مادون قرمز را جذب می کند. به این شکل که پرتویی از اشعه مادون قرمز از میان گاز دمی و بازدمی عبور می کند و زمانی که گاز کربن دی اکسید در هوای دمی یا بازدمی وجود داشته باشد میزانی از این اشعه جذب گاز شده و در نهایت اشعه کمتری به سنسور دوم خواهد رسید به این ترتیب میزان این گاز در هوای استنشاقی مشخص خواهد شد. حضور گاز دی نیتروژن مونوکسید در ترکیب گازهای استنشاقی میزان جذب اشعه مادون قرمز را تغییر می دهد. [ ۱] این روش به عنوان یک روش قابل اعتماد در سال ۱۸۶۴ توسط جان تیندال ارائه شد. هرچند این دستگاه ها در قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ برای استفاده بالینی بسیار دست و پاگیر بودند. [ ۲]
کاپنوگرافی اطلاعات کافی در مورد تولید CO2، خونرسانی ریه، تهویه کیسه هوایی، الگوی تنفسی و میزان حذف CO2 از سیستم تنفسی حین بیهوشی را نشان می دهد. شکل منحنی کاپنوگرافی در حضور برخی بیماری های ریه تحت تأثیر قرار می گیرد. به طور کلی بیماری های انسدادی ریه مانند برونشیت، بیماری مزمن انسدادی ریه و آسم که در آن گازهای تنفسی در ریه با هم مخلوط می شوند شکل منحنی تغییر می کند. شرایطی مانند آمبولی ریه یا نارسایی احتقانی قلب می تواند روی خونرسانی ریه مؤثر باشد، این بیماری ها روی شکل منحنی کاپنوگرافی مؤثر نیست اما تا حد زیادی در رابطه بین CO2 بازدمی و CO2 شریانی مؤثر است. [ ۳] از این وسیله می توان برای اندازه گیری میزان تولید کربن دی اکسید، اندازه گیری میزان سوخت وساز استفاده کرد. افزایش میزان تولید CO2 در هنگام تب و لرز مشاهده می شود در مقابل کاهش میزان تولید CO2 در هنگام بیهوشی و هیپوترمی مشاهده می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفکاپنوگراف بر اساس این اصل استوار است که گاز کربن دی اکسید اشعه مادون قرمز را جذب می کند. به این شکل که پرتویی از اشعه مادون قرمز از میان گاز دمی و بازدمی عبور می کند و زمانی که گاز کربن دی اکسید در هوای دمی یا بازدمی وجود داشته باشد میزانی از این اشعه جذب گاز شده و در نهایت اشعه کمتری به سنسور دوم خواهد رسید به این ترتیب میزان این گاز در هوای استنشاقی مشخص خواهد شد. حضور گاز دی نیتروژن مونوکسید در ترکیب گازهای استنشاقی میزان جذب اشعه مادون قرمز را تغییر می دهد. [ ۱] این روش به عنوان یک روش قابل اعتماد در سال ۱۸۶۴ توسط جان تیندال ارائه شد. هرچند این دستگاه ها در قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ برای استفاده بالینی بسیار دست و پاگیر بودند. [ ۲]
کاپنوگرافی اطلاعات کافی در مورد تولید CO2، خونرسانی ریه، تهویه کیسه هوایی، الگوی تنفسی و میزان حذف CO2 از سیستم تنفسی حین بیهوشی را نشان می دهد. شکل منحنی کاپنوگرافی در حضور برخی بیماری های ریه تحت تأثیر قرار می گیرد. به طور کلی بیماری های انسدادی ریه مانند برونشیت، بیماری مزمن انسدادی ریه و آسم که در آن گازهای تنفسی در ریه با هم مخلوط می شوند شکل منحنی تغییر می کند. شرایطی مانند آمبولی ریه یا نارسایی احتقانی قلب می تواند روی خونرسانی ریه مؤثر باشد، این بیماری ها روی شکل منحنی کاپنوگرافی مؤثر نیست اما تا حد زیادی در رابطه بین CO2 بازدمی و CO2 شریانی مؤثر است. [ ۳] از این وسیله می توان برای اندازه گیری میزان تولید کربن دی اکسید، اندازه گیری میزان سوخت وساز استفاده کرد. افزایش میزان تولید CO2 در هنگام تب و لرز مشاهده می شود در مقابل کاهش میزان تولید CO2 در هنگام بیهوشی و هیپوترمی مشاهده می شود.
wiki: کاپنوگرافی