کابلی والا، ( بنگالی: কাবুলিওয়ালা ) نام فیلمی است به زبان بنگالی که در سال ۱۹۵۷، به کارگردانی یِ تاپان سینها ساخته شده است. این فیلم که محصول کشور هندوستان است بر اساس داستان کوتاهی از رابیندرانات تاگور با همین نام، ساخته و پرداخته شده است.
رحمان، فروشنده ی دوره گردی است اهل کابل که برای کار و فروختن میوه و آجیل، به کلکته آمده است. در این شهر با دختری به نام مینی که هم سن و سال دختر خردسال خودش در افغانستان است آشنا می شود و از آن پس هر روز به دیدن دختر رفته و برای دقایقی با او گفتگو و شوخی می کند. پس از گذشت مدتی، او نامه ای از خانواده اش دریافت می کند که در آن خبر بیماری یِ دخترش را به او داده اند. رحمان به تکاپوی بازگشت می افتد و از آنجا که پول زیادی ندارد، تصمیم می گیرد تا کالاهایش را به طور اعتباری واگذار کند. اما پس از مدتی که برای گرفتن پولش نزد یکی از اهالی می رود، بین آن دو درگیری پیش آمده و رحمان با ضربه ی چاقویی فرد را از پای درمی آورد. رحمان به ده سال زندان محکوم می شود و پس از گذشت تمام این سال ها که همه او را از یاد برده اند تصمیم می گیرد دوباره به دیدنِ مینی برود. اما مینی که حالا درست وسط مراسم عروسی به سر می برد، رحمان را به یاد نمی آورد. رحمان که حالا به این می اندیشد مبادا دختر خودش هم او را به یاد نیاورد درمانده همان جا می نشیند. پدر مینی که در داستان، فردی نویسنده است به پیشنهاد همسرش، پولی که برای چراغانی کردن و آوردن گروه موسیقی جمع کرده بودند را به رحمان می بخشند تا بتواند به افغانستان برگردد و دخترش را ببیند.
• چهابی بیشّاش در نقش رحمت
• تینکو در نقش مینی
• رادهاموهان بهاتاچاریا در نقش پدر مینی
• مانجو دِی در نقش مادر مینی
• آشا دِوی در نقش خدمتکار
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفرحمان، فروشنده ی دوره گردی است اهل کابل که برای کار و فروختن میوه و آجیل، به کلکته آمده است. در این شهر با دختری به نام مینی که هم سن و سال دختر خردسال خودش در افغانستان است آشنا می شود و از آن پس هر روز به دیدن دختر رفته و برای دقایقی با او گفتگو و شوخی می کند. پس از گذشت مدتی، او نامه ای از خانواده اش دریافت می کند که در آن خبر بیماری یِ دخترش را به او داده اند. رحمان به تکاپوی بازگشت می افتد و از آنجا که پول زیادی ندارد، تصمیم می گیرد تا کالاهایش را به طور اعتباری واگذار کند. اما پس از مدتی که برای گرفتن پولش نزد یکی از اهالی می رود، بین آن دو درگیری پیش آمده و رحمان با ضربه ی چاقویی فرد را از پای درمی آورد. رحمان به ده سال زندان محکوم می شود و پس از گذشت تمام این سال ها که همه او را از یاد برده اند تصمیم می گیرد دوباره به دیدنِ مینی برود. اما مینی که حالا درست وسط مراسم عروسی به سر می برد، رحمان را به یاد نمی آورد. رحمان که حالا به این می اندیشد مبادا دختر خودش هم او را به یاد نیاورد درمانده همان جا می نشیند. پدر مینی که در داستان، فردی نویسنده است به پیشنهاد همسرش، پولی که برای چراغانی کردن و آوردن گروه موسیقی جمع کرده بودند را به رحمان می بخشند تا بتواند به افغانستان برگردد و دخترش را ببیند.
• چهابی بیشّاش در نقش رحمت
• تینکو در نقش مینی
• رادهاموهان بهاتاچاریا در نقش پدر مینی
• مانجو دِی در نقش مادر مینی
• آشا دِوی در نقش خدمتکار
wiki: کابلی والا