چوگان. [ چ َ / چُو ] ( اِ مرکب )( از: چوب + گان ، پسوند نسبت ) در پهلوی چوپگان ، چوپگان ، چوبکان ، معرب آن صولجان است و کلمه فرانسوی شیکان از فارسی مأخوذ است. ( حواشی برهان ). چوب بلند سرکجی است که در بازی گوی بکار برند. ( جهانگیری ). چوب گوی بازی. ( آنندراج ). چوب کجی که بدان گوی زنند. ( انجمن آرا ). چوب کفچه مانندی که با آن گوی بازی میکردند. ( فرهنگ نظام ). چوب دستی سرخمیده ای که بدان گوی بازی کنند. ( ناظم الاطباء ). چوبی که دسته آن راست و باریک و سرش کمی خمیده است و بدان در بازی مخصوصی ( چوگان بازی ) گوی زنند. ( فرهنگ فارسی معین ). مؤلفان فرهنگ غیاث و به تبع او آنندراج مینویسند که چوگان مخفف چولگان ، است مرکب از چول «به لام » بمعنی خمیده و گان که کلمه نسبت است و چویگان بتحتانی بعد الواو که بدین معنی آورده اند تحریف اینست و نیز لفظ صولجان دلالت دارد بر آنکه معرب همین چولگان به لام باشد و معرب چوگان بدون لام و درست نیست. سیدمحمدعلی داعی الاسلام مؤلف فرهنگ نظام مینویسد: شاید چولگان بمعنی منسوب به چوله لفظی بوده که الف و نون نسبت ملحق به چوله شده و «ها» مبدل بگاف شده اگرچه خود لفظ چولگان از میان رفته ، لیکن معرب آن صولجان دلیل بر وجود اوست و چوله ( بمعنی کج ) هنوز وجود دارد و استعمال میشود. این نظر هم درخورتأمل است. کفچه. پهنه. و اما چوگان قدیم با امروز فرق داشته است. در قدیم چوگان صورت کفچه داشته که گوی داخل آن بتواند قرار گیرد چه در قدیم گوی را با چوگان از هوا می گرفته اند و سپس باز بهوا پرتاب میکرده اند. اما امروز سر چوب چوگان یا کمی انحنا دارد و یا آنکه چوب کوتاه دیگری بطور متقاطع بر سر چوب دسته چوگان نصب میشود که بتواند گوی را از روی زمین بغلطاند یا با ضربه بهوا پرتاب کند : بدانگه که گیرد جهان گرد و میغ گل پشت چوگانْت گردد ستیغ.
بوشکور.
شه هندوان باره ای برنشست بمیدان خرامید چوگان بدست.
فردوسی.
ز چوگان او گوی شد ناپدید تو گفتی سپهرش همی برکشید.
فردوسی.
همه بزم و نخجیر بد کار اوی دگر اسب و میدان و چوگان و گوی.
فردوسی.
سیاوش چنین گفت با شهریار که کی باشدم دست و چوگان بکار.
فردوسی.
هنر نماید چندانکه چشم خیره شود به تیر و نیزه و زوبین و پهنه و چوگان.بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
چوب سرکج، چوب گوی زنی که دسته آن راست وباریک است ( اسم ) ۱ - چوبی که دست. آن راست و باریک و سرش کمی خمیده است و بدان در بازی مخصوصی ( چوگان بازی ) گوی زنند . ۲ - هر چوب سر کج عموما. ۳ - چوب سر کجی که دهل و نقاره را بدان نوازند . ۴ - چوبی بلند و سر کج که فولادی از آن آویخته باشند و آن از لوازم پادشاهی است کوکبه . یا چوگان سنبل . زلف معشوق . دهیست از دهستان فعلی کری بخش سقز و کلیائیشهرستان کرمانشاهان ٠
فرهنگ معین
(چُ ) [ په . ] (اِمر. ) چوبی که دستة آن راست و باریک و سرش اندکی پهن و خمیده است و ب ا آن در بازی چوگان ، گوی را زنند.
فرهنگ عمید
۱. چوب گوی زنی که دستۀ آن راست و باریک و سر آن اندکی پهن و خمیده است، چوب سرکج. ۲. نوعی ورزش دسته جمعی که بازیکنان سوار بر اسب، سعی می کنند به وسیلۀ چوبی مخصوص توپ را وارد دروازه کنند، چوگان بازی.
واژه نامه بختیاریکا
چَوگُو؛ چَوقُو
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] چوگان نوعی بازی است. از آن به مناسبت در باب تجارت نام بردهاند. چوگان چوبی باریک و سر خمیده که بدان گوی بازی کنند. احکام چوگان مسابقه با شرط بندی و گروگذاری جز در موارد استثنا شده حرام است. مسابقه چوگان به گونه شرط بندی از مصادیق مسابقات حرام شمرده شده است. در حرمت مسابقه بدون شرط بندی در مثل چوگان بازی اختلاف است.
چوگان (فراهان). چوگان روستایی است از توابع شهرستان فراهان در استان مرکزی. این روستا در بخش مرکزی این شهرستان قرار دارد. [ ۱] [ ۲] روستای چوگان در فاصله ۱۰۰ کیلومتری شهر اراک قرار دارد؛ جمعیت این روستا در حدود ۳۰۰ نفر می باشد؛ مختصات جغرافیایی روستای چوگان ۴۹ درجه و ۴۹ دقیقه طول شرقی و ۳۹ درجه و ۲۴ دقیقه عرض شمالی در شمال غربی استان مرکزی قرار دارد. ارتفاع این روستا از سطح دریا ۱۷۰۰ متر می باشد؛ روستای چوگان از شرق با روستای کسراصف و از غرب با روستای گورچان همسایه است؛ روستای چوگان تا سال ۹۰ زیر نظر شهرستان کمیجان بود ولی از سال ۹۱ به شهرستان فراهان انتقال داده شد. فاصله این روستا تا شهر کمیجان ۲۵ کیلومتر و تا شهر فرمهین ۵۰ کیلومتر است. علت نامگذاری این روستا به نام چوگان مقدمه: از روزگاران گذشته جستارهای های فراوانی پیرامون نام روستای چوگان وجود داشته است. این جستارها در حالی انجام می شوند که در کمتر بحثی نام روستا موشکافانه و از دید ریشه یابی مورد بررسی قرار می گیرد در اینجا قصد دارم تا به شکل تحلیلی به واکاوی ریشه نام روستای چوگان بپردازم. ریشه واژه چوگان در زبان پارسی چوگان در فارسی میانه چوپَکان و چووِگان است و در پَشتو چَوْگان می باشد. جهانگیری در کتاب خود آن را چوب بلند سرکجی برای استفاده در بازی گوی معنا کرده است و مولف فرهنگ نظام از آن به عنوان چوب دستی سرخمیده ای که بدان گوی بازی کنند نام برده است و دکتر میرزا علی اکبرخان نفیسی ناظم الاطبا می گوید چوبی است که دسته آن راست و باریک و سرش کمی خمیده است و بدان در بازی مخصوصی گوی زنند. محمد غیاث الدین بن جلال الدین رامپوری در فرهنگ غیاث و به تبع او آنندراج می نویسند که چوگان مخفف چولگان، است مرکب از چول به معنی خمیده و گان که پسوند نسبت است. ( پسوندهای نسبت ساز در زبان فارسی «ی، ین، ینه، گان، گانه، انه، ئیه/یه» هستند. شواهد زبانی نشان می دهد که با اتصال این پسوندها به واژه، غیر از مفاهیم هسته ای «منسوب به» و «مربوط به» در بعضی از کلمات مفاهیم حاشیه ای از قبیل دارندگی، شباهت، امکان، الزام، منشأ، جهت، غایت، مرتبه، شیوه، محدوده، کمیت، واسطه و . . . نیز برداشت می شود. ) داعی الاسلام نیز در فرهنگ نظام آورده است: شاید چولگان به معنی منسوب به چوله لفظی بوده که الف و نون نسبت ملحق به چوله شده و «ها» مبدل به گاف شده اگرچه خود لفظ چولگان از میان رفته ، لیکن چوله ( به معنی کج ) هنوز وجود دارد و استعمال می شود. چول در برهان قاطع خم و خمیده آمده است و نفیسی نیز چوله را خمیده و منحنی بیان کرده. در نتیجه واژه چوگان را می توان به صورت "گرد و خمیده" معنی کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
دانشنامه آزاد فارسی
ورزش ایرانی. ریشه در ایران باستان دارد. در شاهنامۀ فردوسی، در شرح نجات کیکاوس به دست رستم از زندان و جشنی که به افتخار او به پا می شود، به بازی چوگان اشاره می شود. فردوسی به مسابقۀ گوی و چوگان بین سیاوش و گَرسیوَز و دستۀ افراسیاب و دستۀ سیاوش نیز اشاره کرده است. داستان معروف دیگر، داستان «گوی و چوگان گُشتاسپ» در پایتخت روم است. طبری نیز از ترویج گوی و چوگان در زمان داریوش سوم خبر می دهد: «داریوش یک گوی و یک چوگان که در نظر رومی ها نوظهور بود برای اسکندر فرستاد». گزنفون نیز چوگان بازی ایرانیان را با ذکر جزئیات گزارش کرده است. امروز نوعی بازی با گوی و چوب است که بین دو تیم که هر یک دارای چهار سوارکار است، انجام می شود. اصل این بازی چنان که گفته شد از ایران است. بعدها به هند نیز راه یافت و اولین بار در ۱۸۶۹ در انگلستان بازی شد. بازی چوگان در زمینی که از همۀ زمین های بازی بزرگ تر و دارای ۲۷۴×۱۸۲ متر مساحت است، برگزار می شود. یک توپ کوچک سخت با پهلوی یک چوگان دسته دراز به داخل دروازه ها در دو انتهای زمین زده می شود. مسابقه حدود یک ساعت به درازا می کشد و این زمان به دورهای۷.۵ دقیقه ای تقسیم می شود. انتظار نمی رود که هیچ اسبی بیش از دو دور در طول روز بازی کند. مقررات بازی را باشگاه انگلیسی هرلینگم در ۱۸۷۵ متحول کرد. چوگان بازی جدید در ایران پس از سال ها فراموشی در ۱۳۸۲ش رسماً پذیرفته شد.
خشت، خفاش، چوب، چوگان، چماق، شبکور، شب پره، عصا، گل اماده برای کوزه گری، لعاب مخصوص ظروف سفالی، چوگاندار، نیمهیاپارهاجر، ضربت
wicket(اسم)
در، حلقه، چوگان، دریچه، باجه، دروازه کوچک
mallet(اسم)
چوگان، گرز، چکش، پتک، چکش چوبی، کلوخ کوب
فارسی به عربی
مضرب , مطرقة
پیشنهاد کاربران
چوگان از بازی - ورزش های کهن ایرانی است. که امروزه به ورزشی جهانی تبدیل شده است. این رشته به دلیل رواج در میان پادشاهان و بزرگان به بازی شاهان معروف است. نام چوگان از نام چوبی که در آن استفاده می شود برگرفته شده است. این بازی در ابتدا عنوانی نظامی و جنگی داشت و سوارکاران ایرانی در آن استعداد اسب های جنگی خود را به نمایش می گذاشتند. ورزش چوگان امروزی از بازی چوگان ایرانی منشأ گرفته است. ... [مشاهده متن کامل]
امروزه بیش از ۷۷ کشور مسابقات و برنامه های ویژهٔ چوگان برگزار می کنند. چوگان همچنین از جمله ورزش هایی است که از سال ۱۹۰۰ ( میلادی ) تا سال ۱۹۳۹ ( میلادی ) به عنوان یک ورزش در مسابقات جهانی المپیک بازی شده و هم اکنون نیز از سوی کمیته بین المللی المپیک به عنوان یکی از ورزش های جهانی شناخته شده است و از دیرباز در خود ایران بازی می شده و قدمتی چند صد ساله دارد اما این ورزش در زادگاه خود ایران چندان مورد اقبال عمومی نیست. به طوری که در جهان جزو تیم های برتر نیست؛ و لازم است ذکر شود در سال ۱۹۳۶ در المپیک برلین با توجه به عدم وجود اجماع جهانی یا حداقل حمایت از طرف کشور خاستگاه آن ایران از بازی های المپیک حذف شد. بازی چوگان در المپیک های آتن ( ۱۸۹۶ ) ؛ پاریس ( ۱۹۰۰ ) ؛ سنت لوئیس ( ۱۹۰۴ ) ؛ لندن ( ۱۹۰۸ ) استکهلم ( ۱۹۱۲ ) ؛آنتورپ ( ۱۹۲۰ ) پاریس ( ۱۹۲۴ ) ؛آمستردام ( ۱۹۲۸ ) لس آنجلس ( ۱۹۳۲ ) فهرست بازی های المپیک این بازی از نزدیک ۶۰۰ سال قبل از میلاد در ایران شکل گرفت و در زمان هخامنشیان بازی می شده است. چوگان به هنگام کشور گشایی داریوش اول در هند، در آن سرزمین رواج یافت. همچنین در دوره ساسانیان بخشی از فرهنگ بازی های این دوره بوده است. پس از اسلام تازیان بازی چوگان را از ایرانیان آموختند و آن را «صولجان» نامیدند. رودکی نخستین شاعری است که پس از اسلام از چوگان گفتگو می کند و فردوسی نیز فراوان از آن نام می برد. فردوسی قصهٔ چوگان بازی سیاوش و افراسیاب را به نظم درمی آورد و در جای دیگری می گوید: سعدی، حافظ، ناصرخسرو و مولانا هم به چوگان اشاره کرده اند. مغولان پس از حمله به ایران و در زمانی که با فرهنگ و هنر ایران آشنا می شوند چوگان بازی را نیز یادگرفته و در سراسر امپراطوری وسیع خود رواج می دهند. می توان گفت که گرایش کشورهای شرق آسیا به چوگان به همین دلیل است. از این دوره به عنوان جدّی ترین برهه خروج چوگان از ایران یاد می شود.
چو. چوگان. چوگ ان:چوگان.
واژه چوگان. [ چ َ / چُو ] ( اِ مرکب ) ( از: چوب گان ، پسوند نسبت ) در پهلوی چوپگان ، چوپگان ، چوبکان ، معرب آن صولجان است و کلمه فرانسوی شیکان از فارسی مأخوذ است. ( حواشی برهان ) . چوب بلند سرکجی است که در بازی گوی بکار برند. ( جهانگیری ) . چوب گوی بازی. ( آنندراج ) . چوب کجی که بدان گوی زنند. ( انجمن آرا ) . چوب کفچه مانندی که با آن گوی بازی میکردند. ( فرهنگ نظام ) . چوب دستی سرخمیده ای که بدان گوی بازی کنند. ( ناظم الاطباء ) . چوبی که دسته آن راست و باریک و سرش کمی خمیده است و بدان در بازی مخصوصی ( چوگان بازی ) گوی زنند. ( فرهنگ فارسی معین ) . مؤلفان فرهنگ غیاث و به تبع او آنندراج مینویسند که چوگان مخفف چولگان ، است مرکب از چول �به لام � بمعنی خمیده و گان که کلمه نسبت است و چویگان بتحتانی بعد الواو که بدین معنی آورده اند تحریف اینست و نیز لفظ صولجان دلالت دارد بر آنکه معرب همین چولگان به لام باشد و معرب چوگان بدون لام و درست نیست. سیدمحمدعلی داعی الاسلام مؤلف فرهنگ نظام مینویسد: شاید چولگان بمعنی منسوب به چوله لفظی بوده که الف و نون نسبت ملحق به چوله شده و �ها� مبدل بگاف شده اگرچه خود لفظ چولگان از میان رفته ، لیکن معرب آن صولجان دلیل بر وجود اوست و چوله ( بمعنی کج ) هنوز وجود دارد و استعمال میشود. این نظر هم درخورتأمل است. کفچه. پهنه. و اما چوگان قدیم با امروز فرق داشته است. در قدیم چوگان صورت کفچه داشته که گوی داخل آن بتواند قرار گیرد چه در قدیم گوی را با چوگان از هوا می گرفته اند و سپس باز بهوا پرتاب میکرده اند. اما امروز سر چوب چوگان یا کمی انحنا دارد و یا آنکه چوب کوتاه دیگری بطور متقاطع بر سر چوب دسته چوگان نصب میشود که بتواند گوی را از روی زمین بغلطاند یا با ضربه بهوا پرتاب کند ... [مشاهده متن کامل]
چوگان اولین ورزش توپی و تیمی جهان به شمار می رود که براساس اسناد تاریخی حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در ایران باستان و در زمان هخامنشیان رواج پیدا کرده است. این بازی در ابتدا کاربردی نظامی داشت و سوارکاران ایرانی در آن استعداد اسب های جنگی خودرا به نمایش میگذاشتندمعمولا اسب وقتی مقابل مانعی قرار می گیرد فرار می کند اما اسب چوگان به سمت مانع رفته و خود را در شرایطی قرار می دهد که سوارش چوگان بزندنام چوگان نیز از نام چوبی که در آن استفاده می شود برگرفته شده است. پس از اسلام، اعراب بازی چوگان را از ایرانیان آموختند و آن را "صولجان" نامیدند. حمله مغول ها به ایران در روندگسترش بازی چوگان تاثیرگذار بود. این ورزش توسط مغول ها به شبه قاره هند و از آنجا به کره و ژاپن رفت چوگان در زمان صفویان به اوج شکوفایی خود رسید قدیمی ترین میدان چوگان ایران، میدان چوگان نقش جهان درشهر اصفهان است که دروازه های سنگی آن درشمال وجنوب میدان نقش جهان خودنمایی می کنند "چوگان بازی سوار براسب همراه باروایتگری و موسیقی"در ۱۶آذر سال ۱۳۹۶ در دوازدهمین نشست کمیته یونسکوبه نام ایران درفهرست میراث فرهنگی ناملموس جهانی به ثبت رسید. به گزارش روز پنجشنبه گروه فرهنگی ایرنا، �چوگان بازی سوار بر اسب همراه با روایتگری و موسیقی� و �هنر ساختن و نواختن کمانچه�، در ساعات اولیه صبح امروز پنجشنبه 16 آذر در دوازدهمین نشست کمیته بین دول یونسکو برای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس جزیره ججو کره جنوبی به ثبت رسید. علی اصغر مونسان در این باره، گفت: چوگان بازی سوار بر اسب همراه با روایتگری و موسیقی به نام ایران، و همچنین پرونده ی مهارت ساختن و نواختن کمانچه، مشترک با جمهوری آذربایجان که از مراحل ارزیابی فنی برای ثبت در فهرست معرف عناصر میراث ناملموس یونسکو عبور کرده بود با اکثریت آرا مورد تأیید اعضای کمیته میراث جهانی ناملموس قرار گرفت. علی اصغر مونسان با تبریک ثبت این دو اثر به ملت شریف ایران که موفقیت چشمگیری برای جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود، تعداد آثار ثبت شده ایران در فهرست میراث ناملموس جهانی را 13 عنوان کرد و افزود: سه اثر از این فهرست، از جمله نوروز، مهارت پخت نان تخت و کمانچه، میراث مشترک چندملیتی است. معرفی و ثبت این آثار در فهرست میراث جهانی، معرف تاریخ، فرهنگ غنی، گسترده و متنوع ایران در سطح جهانی است. به گفته معاون رئیس جمهوری این دو عنصر همچون دیگر عناصر نامملوس ثبت شده در فهرست یادشده دارای تمامی ارزش های مندرج در کنوانسیون 2003 به عنوان شاهکار جهانی شناخته شده و نماینده تنوع فرهنگی بشری است و جمهوری اسلامی ایران همواره تلاش کرده است تا روح صلح طلبانه و بشردوستانه این کنوانسیون را به طرق مختلف متجلی کند. مونسان چوگان را بخشی از جهان بینی ایرانی دانست که توانسته است تنوعات فرهنگی و هنری در میان اقوام مختلف را در قالب یک بازی آیینی ارائه دهد. او ارتباط میان انسان، طبیعت، اسب در قالب بازی، نمایش و موسیقی را از توانایی این بازی آیینی برشمرد و اظهار داشت: این بازی آیینی از دوره ساسانی تا به امروز همیشه مورد حمایت حکومت های ایرانی و مردم قرار داشته است. از جمله اهمیت های این بازی، تأثیر آن بر هنر، اقتصاد هنر، موسیقی، ادبیات، نقاشی، مینیاتور و روایتگری است. رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کمانچه را نیز یکی از قدیمی ترین و گسترده ترین ابزار موسیقی در منطقه به ویژه ایران و آذربایجان که در اجرای موسیقی کلاسیک و فولکوریک مورد استفاده قرار می گیرد بیان کرد و گفت: امکانات گسترده و متنوع صوتی کمانچه سبب شده که در بیشتر نقاط شهری و روستایی در ایران در بیشتر مراسم که نیاز به همنوایی با مردم احساس شود از این ساز بهره برده شود. مونسان در ادامه با تا کید بر اینکه آنچه قابل توجه است تعداد و اهمیت میراث فرهنگی ایران در شکل ملموس و ناملموس آن است که پیام آور صلح و دوستی و اعتدال و امید است افزود: هر یک از آثار ثبت شده علاوه بر جنبه های مختلف فرهنگی بیانگر وجهی از فرهنگ انسان دوستانه ایرانیانی است که طول تاریخ آموخته اند که با اقوام و ملت ها، با سرزمین خود و محیط زیست رفتاری پرستارانه و مبتنی بر مدارا داشته باشند. معاون رئیس جمهوری گفت: میراث فرهنگی ایران برای جهانیان حامل پیام مهم و برجسته جهانی فوق است که نشان از عظمت فرهنگ ایرانی در طول تاریخ دارد. او در پایان با تشکر از پژوهشگران و گروه هایی که در تهیه و دفاع از این پرونده ها در مجامع بین المللی فعالیت می کنند بار دیگر این رخداد مهم فرهنگی را به مردم بزرگوار ایران تبریک گفت. منابع. https://www. google. com/amp/s/www. irna. ir/amp/82755186/
لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی معین کتاب برهان قاطع
چوگان واژه ای فارسی است که از واژه �چوپگان� در فارسی میانه گرفته شده . �صولجان� در عربی و �شیکان� در فرانسوی از این واژه گرفته شده اند.
چوگان=طبطاب
واژه چوگان معادل ابجد 80 تعداد حروف 5 تلفظ čo[w]gān نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: čōpēgān, čōpīgan] ( ورزش ) مختصات ( چُ ) [ په . ] ( اِمر. ) آواشناسی CowgAn الگوی تکیه WS شمارگان هجا 2 منبع فرهنگ فارسی معین لغت نامه دهخدا
واژه چوگان معادل ابجد 80 تعداد حروف 5 تلفظ čo[w]gān نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [پهلوی: čōpēgān, čōpīgan] ( ورزش ) مختصات ( چُ ) [ په . ] ( اِمر. ) آواشناسی CowgAn الگوی تکیه WS شمارگان هجا 2 منبع فرهنگ فارسی معین
Lacrosse
در زبان و فرهنگ لری �چوگو chou - ghou چو= چوب گو= گوی، توپ واژه � چوگو� یعنی بازی چوب و گوی. گو= توپ گوبازی= توپ بازی
در بختیاری چوگ به معنی کج و کمانی شکل هست واین واژه قدیمی است و بیشتر برای آبروی کمانی ( بورگه چوگ ) و همچین چیزهایی که کمانی شکل هست بکار میرود شاید معنی چوگان از همان چوب بازی که کمانی شکل بوده گرفته شده باشد .
در افغانستان "کوتاه چوگان" یک فحش و دشنام است. البته فقط میان هزاره ها. من به همین دنبال معنی چوگان گشتم ولی معنی درست آنرا پیدا نکردم. موارد از شاهنامه ذکر شده بود البته کمی برایم تفهیم شد. چون شاهنامه ... [مشاهده متن کامل]
داستان ولایت جوزجان در عصر کیانیان است که در غزنی نوشته شده. از فحش "کوتاه چوگان" در غزنی بیشتر استفاده می شود.
🏇چوگان: 《واژه ای فارسی است》 پارسی پهلوی: چوپگان پارسی نوین: چوبگان، چوگان زبان اربی: صولجان ورزش "چوگان" یا "چوبگان" ورزشی ایرانی با نامی پارسی است که به خاطر انجام این بازی با "چوب" آن را چوبگان نامیدند که سپس به ریخت "چوگان" درآمد. ... [مشاهده متن کامل]
بازی چوگان دست کم از زمان هخامنشیان در ایران شکل گرفت و در درازای تاریخ به جای جای جهان راه یافت. ارب ها این بازی را از ایرانیان آموختند و آن را "صولجان" نامیدند. انگلیسی ها هنگامی که بر هند فرمانروایی می کردند بازی چوگان را از هندیان که در دامنه فرهنگی ایران قرار داشتند آموختند و به اروپا بردند و با الگوگیری از چوگان ورزش های دیگری مانند�#هاکی�را پدید آوردند. بازی چوگان در دوره صفوی اوج گرفت و بسیار پرطرفدار بود و به ویژه در میدان نقش جهان سپاهان انجام می شد. پس از دوره صفوی این ورزش بومی ایران کمرنگ تر شد تا این که در دوره پهلوی دوباره زنده شد. در سال 2017 نخست کشور آذربایجان ورزش چوگان را با نوشتار chovgan در سازمان ملل ثبت کرد ولی با واخواهی ایران این ورزش به نام ایران و با نوشتار chogān ثبت جهانی شد.
چوب، چوپان
چوگان یعنی بهشت برای کسی عشق به زادگاهش دارد
در زبان کوردی چو به معنی چشم وپسوند گان برای جمع بستن یعنی چشمها . طبق گفته قدیمی های روستای چوگان، سنگی در نزدیک بقعه شاهزاده حسین بوده که نقش خرگوشی با چشمانی باز و بسیار قابل توجه و چشم نواز بوده که احتمال میرود دلیل نام گذاری روستا به این دلیل باشد البته نیاز به پژوهش بیشتر دارد
چو به معنی چشم و گان به معنی همه میباشد، در زمانی که روستای چوگان مدرسه و درمانگاه داشته است هیچکدام از روستاها امکانات نداشته اند و جمعیت این روستا بیشتر از هشتصد نفر بوده است
محجن
چو در کردی ب معنی چشم. و گان هم ب معنی جمع و در چوگان ب معنی چشم همه منطقه