چوب واژه ای است فارسی که در زبان فارسی میانه نیز به همان صورت تلفظ می شده است
این واژه هیچ ارتباطی با چوکمک ترکی ندارد .
اقای محسن زبان انگلیسی ارتباطی به فارسی ندارد. طبقه بندی زبانها به هندو اروپایی فقط از لحاظ ساختار زبان می باشد. واژه چوب ریشع ترکی دارد و از چور و چوپ گرفته شده که در ان چوب به معنای خاشاک و چوب کوچک و خیلی ریز اطلاق میشود. همچنین از همین ریشه چوپوق وجود دارد
اقای محسن ببینید جعلی هست یا نه
چوب به ترکی ��p کلمه ای با ریشه ترکی اصطلاح تکرر دار �op ��r به معنای خورده چوب می باشد که از همینجا معنای دوم آن در ترکی یعنی اشقال استخراج شده است. از همین ریشه کلمه چوپوق به معنی پیپ به وجود آمده است
چوب به زبان سنگسری
چوه joh
هیزومhizom
دار dar
واژه چوب
معادل ابجد 11
تعداد حروف 3
تلفظ čub
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: čōp] ( زیست شناسی )
مختصات ( اِ. )
آواشناسی Cub
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
اصطلاحی عامیانه که بجای واحد پول بکار میرود
معادل انگلیسی آن buck است
چوب چیزی را خوردن= تاوان چیزی را دادن
او چوب سادگی اش را خورد
چوپ در ترکی به معنا زباله هست
روی چوب کردن کسی : [عامیانه، کنایه ] کسی را برای کاری تحریک کردن.
چوب:
《واژه ای فارسی است. 》
چوب در پارسی از ریشه "کوب" است که به معنی تکه ای از یک چیز می باشد. واژه "چوب" هم در زبان پارسی و هم در زبان های دیگر مانند انگلیسی هم خانواده هایی دارد:
هم خانواده های پارسی:
... [مشاهده متن کامل]
کوب: خرد کردن
کوپه: بخشی از قطار
کوپال: گرز یا هیزم
و . . .
.
هم خانواده های انگلیسی:
chop: تکه گوشت
cheap: ارزان
chip: تراشه
chips: تکه سیب زمینی
shave: تراشیدن
soup: آمیزه ای از خوردنی ها، آش
cup: ظرف کوچک
این واژه فارسیست
چوکمک جعلی است و هیچ معنی ندارد، چکیلمک همان کنار رفتن است، فرورفتن هم باتماق در ترکی است. واژه ی چوب هیچ ارتباطی با این واژگان ندارد.
ریشه ی واژه ی #چوب ✅
به ته نشینات مواد چوپ میگفتند و به معنی آشغال هم استفاده شده است. ♦️
از فعل چوکمک است تفسیر زیر را بخوانیم :
? AT� *��γ - dibe inmek? Ip → ��k -
از فعل چوکمک به معنی به ته فرو رفتن
... [مشاهده متن کامل]
از این تفسیر برا خرده چوب های روی زمین استفاده شده است و معنی چوب گرفته است.
چوب : [اصطلاح صنعت چوب] ماده ایست که در ساقه , ریشه و شاخه گیاهان چوبی تشکیل می شود و در علم چوب شناسی قسمتی از ساقه درخت را که از بافت زایا تا مغز ساقه قرار گرفته است , چوب می نامند .
چوب ( اصطلاح بنایی ) : در قدیم برای نعل درگاه و ساخت درب و پنجره و حالا برای ساخت درها و ساخت قالب استفاده می شود.
چوب واحد شمارش کبریت است اما در گویش شهرستان بهاباد ( ( شاخ ) ) واحد شمارش کبریت است و به جای چوب کبریت گفته می شود شاخ کبریت.
درضمن شاخ، واحد شمارش مو نیز هست و به جای تار مو گفته می شود شاخ مو.
واحد پول عامیانه بین بازاری ها و یا کاسبها
تومان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)