[ویکی فقه] چارضَرب ، از آداب
قلندریه ، به معنای
تراشیدنِ موهای سر ، ریش ، سبیل و ابروان است.
از دیرباز تاکنون ، نزد اقوام گوناگون ، گاه تراشیدن موهای سر و صورت و گاه بلند کردن آنها، نشانه سوگواری یا
زهد بوده است .
نزد
مسلمانان ، بریدن موهای پیشانی یا تراشیدن سر، از آداب
توبه بود .
به گفته
ا بن جُبَیر ، سیاح قرن ششم، مردم در مجلس
وعظ صدرالدین محمد بن عبداللطیف
خُجَندی (پیشوای شافعیان
اصفهان ، متوفی ۵۷۲) در
مدینه ، با شنیدن موعظه های او دگرگون می شدند و توبه می کردند و او با قیچی موهای پیشانی آنان را می بُرید.
وی همین موضوع را در وصف مجلس موعظه رضی الدین قزوینی (متوفی ۵۹۰) در
بغداد نیز آورده است .
به نوشته ابن بطوطه ، علاءالدین نیلی ، یکی از دانشمندان پارسای هند در قرن هشتم ، روزهای جمعه موعظه می کرد و بسیاری به دست او توبه می کردند و او موی سر آنان را می تراشید.
← چارضرب از شرایط صوفی گری
در قرن هشتم ، پیروان جمال الدین ساوجی ، مشهور به
جوالقیه ، در قاهره چارضرب می کردند و در ۷۶۱ که شریف علی ، شیخ زاویه قلندریه ، ریش خود را تراشید، ملک ناصر حسن بن قَلاوون (از ممالیک بحریه مصر) این عمل را قبیح و خلاف سنّت نبوی دانست و قلندریه را از آن منع کرد.
چارضرب در دیوان شعرا
در
مثنوی معنوی از سرِ بی موی «جولقی » و در
دیوان حافظ از سر تراشیدن قلندران سخن گفته شده است ، زیرا صوفیان هم سر می تراشیدند، اما کلاه بر سرمی گذاشتند، ولی قلندریه سرتراشیده خود را برهنه می گذاشتند.
همه قلندران در همه ادوار زندگی خود چارضرب نمی کردند.
نظر مقریزی در مورد چارضرب
...