پهلوان اسد خراسانی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] پَهْلَوانْ اَسَدِ خُراسانی، پسر طغانشاه، از امرای شاه شجاع و حاکم کرمان (حکومت ۷۷۶-۷۶۷ق/۱۳۷۴-۱۳۶۶م) بود.
وی نبیره مؤیدالدین آی ابه خراسانی، امیر سلطان سنجر بود. آگاهی از زندگی پهلوان اسد، محدود به سال های امارت اوست. به گفته یزدی، شاه شجاع از مشاهده وضو ساختن پهلوان اسد در زمستان به او ارادت یافت و وی را به دستگاه خویش خواند و در ۷۶۷ق که شاه شجاع برای رویارویی با برادر خود شاه محمود عازم شیراز بود، اسد را امارت کرمان داد.
شورش پهلوان اسد
دوران حکومت شاه شجاع همراه با آشوب های پیاپی بود و عدم حضور پسران شاه شجاع در کرمان، به مخالفان شاه شجاع مجال داد تا با فرستادن نامه هایی به پهلوان اسد، او را به شورش فراخوانند. مخدومشاه، مادر شاه شجاع که در این هنگام در کرمان بود و با پهلوان اسد کینه و کدورتی داشت، شاه شجاع را از جریان امور آگاه ساخت؛ اما او از روی اعتماد به پهلوان اسد، به این اخبار توجهی نکرد. به دنبال درگیری و اختلافی که میان هواداران دو کشتی گیر کرمانی و خراسانی رخ داد، مخدومشاه با ناراحتی از کرمان به سیرجان رفت. بنابراین، پهلوان اسد زمینه را برای استحکام قدرت خود آماده دید و لشکریان بسیار از اطراف کرمان و خراسان فراهم آورد و از مالداران و اطرافیان مخدومشاه مبالغ فراوان گرفت. در این میان، سلطان اویس پسر بزرگ شاه شجاع، در پی رنجش از پدر و برای تصاحب کرمان نامه ای دروغین از سوی پدر به پهلوان اسد نوشت، اما وی از تسلیم کرمان خود داری کرد. سپس پهلوان اسد به قلعه کوه حمله برد و اموال آن جا را ضبط نمود و با قتل بعضی از بزرگان آن دیار، قیام خود را علنی کرد. از این رو، شاه شجاع با لشکر مجهز آهنگ کرمان کرد و به جیرفت و سپس به بم درآمد.
← شکست پهلوان اسد
شاه شجاع نیز سپاهیان خویش را به محاصره آن ها گمارد. در این هنگام، شاه یحیی برادرزاده شاه شجاع، پهلوان خرم خراسانی حاکم شیراز را برضد شاه شجاع تحریک کرد. وی نیز با ارسال نامه ای خدعه آمیز به کرمان سبب شد تا شاه شجاع آن جا را ترک کند. پس از آن، شاه شجاع برادر خود سلطان عمادالدین احمد را به محاصره کرمان گمارد و خود به شیراز بازگشت. استمداد پهلوان اسد از شاه یحیی و شاه محمود برادر شاه شجاع و سلطان اویس ایلکانی به جایی نرسید.
← فرار نیروهای پهلوان اسد
...

پیشنهاد کاربران

بپرس