پندارگرائی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] یکی از موانع سیر انسان به سوی خدا، پندارگرایی و گمان باطل است؛ چنان که ازمهمترین علل و اسباب طهارت روح و صعود آن به سوی حق، معرفت صحیح است.
فرق عارف با پندارگرای غافل در این است که عارف، خود را درمشهد و محضر خدای علیم قدیر حکیم می یابد، چنان که هر موجودی را مظهراو می داند و پندارگرای غافل، خود را غایب از او می پندارد، چنان که هر موجودی را مستقل می پندارد. هر کس بر اساس معرفت یا گمان خود، سود یا زیانی می برد.قرآن کریم در ستایش مؤمن عارف می گوید: او خود را در مشهد خدای علیم قدیر حکیم می یابد و اهل مراقبت و محاسبت است، ولی در وصف غافل می گوید: او فاقد همه این کمال هاست و با گمان و پندار زندگی می کند و در پندار خود، مدفون است.
گونه های پندار
قرآن کریم، آیات زیادی را درباره پندارگرایان غافل بیان نموده است.
← پنهانی از خداوند
از مجموع این آیات بر می آید که عده ای از انسان ها در جدار پندار، زندگی می کنند و در خیال خام خود، غوطه ورند و بر اثر پندارگرایی از «مغز» تهی و به «پوست» تبدیل می شوند و روشن است که پوست ها را می سوزانند، چنان که کشاورز، پوست را می سوزاند و «لب» و مغز را برای غذا نگه می دارد. دنیا مزرعه آخرت است و در آخرت، پوست های مزرعه دنیا خریداری ندارد، چنان که در آن جا هرگز «اولوالباب»، یعنی کسانی که دارای «لب» و مغزند، نمی سوزند.تعبیر قرآن کریم درباره پندارزدگان این است:«وافئدتهم هواء» دل های اینان تهی است و چیزی در آن نیست. چون آنچه به دل اینها راه یافته است، پندارمحض است و پندار هم باطل است، ولی عارف، خود و همه کارهای خود را در مشهد خدای علیم قدیر حکیم می یابد و می داند که خدا می بیند و می تواند و پس از مرگ، روز حسابی هست. پس مهمترین راه برای تهذیب و تزکیه روح، همان معرفت صحیح و بدترین عامل برای آلودگی آن، همان گمان و پندار باطل است.
جهل منشا پندارگرایی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس