پل شهرستان
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
درود ُ سپاس
کهنترین پل بر روی زاینده رود که نامش را از روستای کناری خود ( شهرستان ) گرفته و اکنون این روستا یکی از بخشهای خاوری شهر اصفهان شده است.
این پل تاریخی از زمان ساخت در دوران ساسانی تا حدود 50 سال پیش، در گذرگاه آغازین و بنیادین زاینده رود جای داشت ولی با گرداندن گذرگاه این رود از نزدیکی پل، اکنون پل زیبای شهرستان، پیوند دهنده ی دوسوی آبگیری آرام و دلگشا شده است.
... [مشاهده متن کامل]
خداوندا از گناهان ما درگذر و بَهرِگی و نعمت برف و بارانت را از ما مگیر.
کهنترین پل بر روی زاینده رود که نامش را از روستای کناری خود ( شهرستان ) گرفته و اکنون این روستا یکی از بخشهای خاوری شهر اصفهان شده است.
این پل تاریخی از زمان ساخت در دوران ساسانی تا حدود 50 سال پیش، در گذرگاه آغازین و بنیادین زاینده رود جای داشت ولی با گرداندن گذرگاه این رود از نزدیکی پل، اکنون پل زیبای شهرستان، پیوند دهنده ی دوسوی آبگیری آرام و دلگشا شده است.
... [مشاهده متن کامل]
خداوندا از گناهان ما درگذر و بَهرِگی و نعمت برف و بارانت را از ما مگیر.