پشوتن
فرهنگ اسم ها
معنی: فداکار، ( در اوستایی، pesho tanu ) به معنی محکوم تن، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) نام پسر گشتاسب و از یاران سوشیانت در روز رستاخیز، بر اساس روایت های زرتشتی، زرتشت از اهورامزدا برایش عمر جاودانی خواست، ( در اعلام ) ( در شاهنامه ) نام پسر گشتاسب و برادر اسفندیار، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گشتاسپ و کتایون و بردار اسفندیار
برچسب ها: اسم، اسم با پ، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
پَشوتَن
در روایات زردشتی، بزرگ ترین پسر کِی گشتاسپ که زَردُشت به او، با خوراندن شیر و دُرون (نان مقدس ) جاودانگی بخشید. پشوتن به هنگام ظهور سوشیانت از هفت جاودانان است . در بَهمَن یَشت به ظهور پشوتن و ۱۵۰ تن از یارانش در گَنگ دِژ اشاره شده است. در شاهنامه، در داستان رستم و اسفندیار، پشوتن برادر اسفندیار و رایزن اوست و می کوشد تا اسفندیار را از درگیری با رستم بازدارد، اما موفق نمی شود.
در روایات زردشتی، بزرگ ترین پسر کِی گشتاسپ که زَردُشت به او، با خوراندن شیر و دُرون (نان مقدس ) جاودانگی بخشید. پشوتن به هنگام ظهور سوشیانت از هفت جاودانان است . در بَهمَن یَشت به ظهور پشوتن و ۱۵۰ تن از یارانش در گَنگ دِژ اشاره شده است. در شاهنامه، در داستان رستم و اسفندیار، پشوتن برادر اسفندیار و رایزن اوست و می کوشد تا اسفندیار را از درگیری با رستم بازدارد، اما موفق نمی شود.
wikijoo: پشوتن
پیشنهاد کاربران
پشوتن ( به اوستایی: Pəšōtanū، تلفظ به فارسی میانه: Peshyotan یا Peshotan ) پسر بزرگ گشتاسب و برادر اسفندیار بود. در روایتی آئینی در مورد پشوتن گفته شده است که وی با خوردن شیر و نان درون از دست زرتشت، جاودان می شود.
... [مشاهده متن کامل]
پشوتن در روایات آئینی از جاودانانی است که بر گنگ دژ فرمان می راند و در آخرین دههٔ هزارهٔ آخر، همراه با یکصد و پنجاه هزار تن از یارانش و با ده هزار درفش، به فرماندهی خورشیدچهر که فرزند زرتشت است، به یاری سوشیانت برمی خیزد.
این نام از دو بخش پشو به معنای بسزا رسانیدن و تنو به معنای تن است. که در ترکیب معنای تن محکوم به سزا یا دارای تن تباه شده است.
نام پشوتن تنها یکبار در بند ۴ ویشتاسب یشت آمده است.
باشد که از بیماری و گزند و در امان باشی چون پشوتن
همچنین پشوتن یکی از شخصیت هایی است که در متن های مربوط به آئین زرتشت که در قرن های نهم تا دوازدهم نوشته شده اند ، مورد اشاره قرار گرفته است. وی یکی از جاودانان زرتشتی است و دستیار سوشیانث، به شمار می آید که در آینده ظهور خواهد کرد و نیکی را به ارمغان می آورد و به بازسازی نهایی جهان خواهد پرداخت.
در شجره نامه موجود از سلسله افسانه ای کیانیان، پشوتن پسر گشتاسب شاه ( گشتاسپ یا ویشتاسب ) ، حامی زرتشت، می باشد و برادر او اسپندادات یا اسپنتوداتا یا همان اسفندیار می باشد.
منبع اصلی دانسته های ما دربارهٔ وقایع فاجعه آمیز آخرالزمان به روایت کیش زرتشت، زند وهمن یسن است. وهمن یسنا، علی رغم نام ظاهریش، نه بخشی از یسناست و نه قسمتی از یشت های اوستا، بلکه متنی است تفسیرگونه از اوستا به زبان فارسی میانه.
به روایت دینکرد، پشوتن یکی از هفت حاکم جاودانه ایست که در قهندز یا کهندژ، به همراه ۱۵۰ نفر از پیروان خویش زندگی می کند. آن طور که در وهمن یسن شرح داده شده است، وی در پایان هزارهٔ یازدهم به عنوان محافظت کننده از مذهب برمی خیزد و به احیای ایمان می پردازد و این زمانی ست که دوران هزارسالهٔ حکومت دیوها طی شده است.
هنگامی که زمان ظهور فرا رسید، پشوتن از قلعهٔ خویش پایین خواهد آمد و به جنگ با ارتش دیوها و شیاطین خواهد پرداخت تا ایران و مذهب آن را نجات دهد. وی در مبارزه، میان مهر ( به زبان اوستایی: میترا ) با دیو خشم ( به زبان اوستایی: آئشما Aeshma ) ، به نفع مهر مداخله می کند و نیروهای شر را به عالم نابودی می فرستد.

... [مشاهده متن کامل]
پشوتن در روایات آئینی از جاودانانی است که بر گنگ دژ فرمان می راند و در آخرین دههٔ هزارهٔ آخر، همراه با یکصد و پنجاه هزار تن از یارانش و با ده هزار درفش، به فرماندهی خورشیدچهر که فرزند زرتشت است، به یاری سوشیانت برمی خیزد.
این نام از دو بخش پشو به معنای بسزا رسانیدن و تنو به معنای تن است. که در ترکیب معنای تن محکوم به سزا یا دارای تن تباه شده است.
نام پشوتن تنها یکبار در بند ۴ ویشتاسب یشت آمده است.
باشد که از بیماری و گزند و در امان باشی چون پشوتن
همچنین پشوتن یکی از شخصیت هایی است که در متن های مربوط به آئین زرتشت که در قرن های نهم تا دوازدهم نوشته شده اند ، مورد اشاره قرار گرفته است. وی یکی از جاودانان زرتشتی است و دستیار سوشیانث، به شمار می آید که در آینده ظهور خواهد کرد و نیکی را به ارمغان می آورد و به بازسازی نهایی جهان خواهد پرداخت.
در شجره نامه موجود از سلسله افسانه ای کیانیان، پشوتن پسر گشتاسب شاه ( گشتاسپ یا ویشتاسب ) ، حامی زرتشت، می باشد و برادر او اسپندادات یا اسپنتوداتا یا همان اسفندیار می باشد.
منبع اصلی دانسته های ما دربارهٔ وقایع فاجعه آمیز آخرالزمان به روایت کیش زرتشت، زند وهمن یسن است. وهمن یسنا، علی رغم نام ظاهریش، نه بخشی از یسناست و نه قسمتی از یشت های اوستا، بلکه متنی است تفسیرگونه از اوستا به زبان فارسی میانه.
به روایت دینکرد، پشوتن یکی از هفت حاکم جاودانه ایست که در قهندز یا کهندژ، به همراه ۱۵۰ نفر از پیروان خویش زندگی می کند. آن طور که در وهمن یسن شرح داده شده است، وی در پایان هزارهٔ یازدهم به عنوان محافظت کننده از مذهب برمی خیزد و به احیای ایمان می پردازد و این زمانی ست که دوران هزارسالهٔ حکومت دیوها طی شده است.
هنگامی که زمان ظهور فرا رسید، پشوتن از قلعهٔ خویش پایین خواهد آمد و به جنگ با ارتش دیوها و شیاطین خواهد پرداخت تا ایران و مذهب آن را نجات دهد. وی در مبارزه، میان مهر ( به زبان اوستایی: میترا ) با دیو خشم ( به زبان اوستایی: آئشما Aeshma ) ، به نفع مهر مداخله می کند و نیروهای شر را به عالم نابودی می فرستد.

پشوتن از دو بخش پشو ( پاس ) و تن ( اندام ) ساخته شده و به معنی کسی است که تن او پایدار است و آسیبی نمی بیند؛ رویین تن!
در اوستا نیز سخن زرتشت به کی گشتاسب که دعا کرده و می گوید: �بکند که تو از ناخوشی و مرگ ایمن بشوی چنانکه پشوتن شد� معنی �تن پایدار� را گواهی می دهد.
در اوستا نیز سخن زرتشت به کی گشتاسب که دعا کرده و می گوید: �بکند که تو از ناخوشی و مرگ ایمن بشوی چنانکه پشوتن شد� معنی �تن پایدار� را گواهی می دهد.