سوشیانت

/soSiyAnt/

فرهنگ اسم ها

اسم: سوشیانت (پسر) (اوستایی، پهلوی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: sušiyant) (فارسی: سوشيانت) (انگلیسی: sushiyant)
معنی: نجات دهنده، منجی موعود در دین زرتشتی، به معنی نجات دهنده، ( در اعلام ) هر یک از موعدان دین زردشتی، سوشیانس، هر یک از موعدان دین زرتشتی که در آخرالزمان ظهور می کنند
برچسب ها: اسم، اسم با س، اسم پسر، اسم اوستایی، اسم پهلوی، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

سوشیانت. [ سُش ْ ] ( اِخ ) نجات دهنده. هر یک از موعودان دین زردشتی. در اوستا مکرر از سوشیانتهایی نام برده شده که در آخرالزمان ظهور کنند و غالباً از آخرین سوشیانت که پس از ظهور او قیامت خواهد بود اسم برده شده. بنابه سنت زردشتی سه هزار سال اخیر عمر جهان مادی عهد سلطنت روحانی زردشت و سه پسر آینده اوست که هریک بفاصله هزار سال از یکدیگر پای به دایره وجود گذارند. نامهای این سه پسر و اسامی مادران آنان و محل تولد ایشان در اوستا مندرج است ؛ اما وقت ظهور آنان در اوستا تعیین نشده است. همین قدر برمی آید که در آخرالزمان ظهور خواهند کرد. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به مزدیسنا و یشتها ج 1 و فرهنگ ایران باستان شود.

فرهنگ فارسی

۱- هر یک از موعودان دین زردشتی.دراوستا مکرر از سوشیانتهایی نام برده شده که در آخر الزمان ظهور کنند و غالبا از آخرین سوشیانت - که پس از ظهور او قیامت خواهد بود- اسم برده شده . بنا بسنت زردشتی سه هزار سال اخیر عمر جهان مادی عهد سلطنت و روحانی زردشت و سه پسر آینده اوست که هر یک بفاصله هزار سال از یکدیگر پای بدایره وجود گذارند . نامهای این سه پسر و اسامی مادران آنان و محل تولد ایشان در اوستا مندرج است . اما وقت ظهور آنان در اوستا تعیین نشده همین قدر بر می آید که در آخر الزمان ظهور خواهند کرد ولی در کتب پهلوی وقت تقریبی معلوم است . اسامی سوشیانتها در فروردین یشت ( بندهای ۱۲۸ و ۱۲۹ ) چنین آمده : [ بفروهر اوخشیت ارته مقدس درود میفرستیمبفروهر او خشیت نمنگه درود میفرستیم بفروهر استوت ارته درود میفرستیمبان کسی که به سوشیانت پیروز گر موسوم خواهد شد و به استوت ارته موسوم خواهد شد.او را ازین رو سوشیانت نامند که او بهمه موجودات مادی سود بخشد او را ازین جهت استوت ارته گویند که آنچه در جهان دارای جسم و جانی است از پرتو او بیک زندگانی فنا ناپذیر رسد تا آنکه جنس دو پا ضد دروغ مقاومت تواند نمود تا آنکه پاکدینان در ستیزه ضد دشمنان ایستادگی توانند کرد ] معنی لفظی او خشیت ارته کسی است که قانون مقدس را می پروراند . امروز این اسم را [ او شیدر ] یا [ هوشیدر ] گویند . دومین موعود که او خشیت نمنگه است بمعنی کسی است که فزاینده یا پرورننده نماز و ستایش است. امروز [ اوشیدر ماه ] یا [ هوشیدرماه ] گویند. سومین موعود استوت ارته لفظا بمعنی کسی است که مظهر و پیکر قانون مقدس است . ۲- بالاخص : آخرین موعود زردشتی یعنی استوت ارته . ( پور داود . سوشیانس )
نجات دهنده هر یک از موعودان دین زردشتی

دانشنامه آزاد فارسی

سوشیانْت
(به معنی سودبخش و رهاننده) عنوان عام سه موعود زردشتیان : اَستوت اَرِتَه ، هوشیدر و هوشیدرماه . سوشیانت اَرِتَه که بیشتر مطرح است سوشیانت پیروزگر نیز نامیده می شود، که در آخر زمان ظهور خواهد کرد و پس از ظهور او رستاخیز خواهد بود. بنابر روایت زردشتی، عمر جهان ۱۲هزار سال ، چهار عهد ۳ هزار ساله ، است . به باور زردشتیان در پایان هر هزاره از عهد چهارم ، که عهد سلطنت روحانی زردشت و سه پسر آیندۀ اوست ، یک سوشیانت در ۳۰سالگی ظهور خواهد کرد. پس در پایان هزارۀ دوازدهم ، سوشیانت سوم (سوشیانت مطلق ) پدیدار خواهد شد و جهان را نو خواهد کرد، مردگان را برخواهد انگیخت و قیامت و جهان معنوی را خواهد آراست . خورشید با ظهور هر سوشیانت چند روزی بی حرکت خواهد ماند. امروز زردشتیان این سه سوشیانت را هوشیدَر، هوشیدَرماه و سوشیانت می نامند. ناهید که فرشتۀ آب است نطفۀ این سه را که از زردشت هستند در دریاچۀ هامون نگه می دارد. در هنگام لازم هربار دوشیزه ای از خاندان بهروز در دریاچه آب تنی می کند و از نطفه ای بارمی گیرد. آخرین سوشیانت آخرین آفریدۀ اهورامزدا است .

پیشنهاد کاربران

سوشیانت
رهایی بخش و منجی عالم در دین زرتشت
سوشینت ( به اوستایی: 𐬯𐬀𐬊𐬳𐬌𐬌𐬀𐬧𐬝 ) یا سوشیانت یا سوشیانس یا استوت ارت ( سودرسان، رایان و دانا ) رهایی بخشی است که در دین زرتشت یا مزدیسنا، منجی نهایی زمین به شمار می رود. در گاهان این صفت چند بار برای زرتشت آمده؛ اما در دیگر بخش های اوستا صفت یا عنوان هر یک از سه موعود زرتشتیان ( اخوشیت ارت، اخوشیت نم، اَستَوت اِرِتَ ) و به ویژه سومین آنهاست که نام او �استوت ارت� ( Astavt Eretah ) است. ( استوت ارت، هوشیدر و هوشیدر ماه )
...
[مشاهده متن کامل]

در کتب کهن زرتشتی آمده که با ظهور این موعود ، جهان پر از عدل و داد شود و نظم نوینی برپا شده، ظلم و ستم از بین می رود. پس از ظهور وی همه مردم متدین خواهند بود و دوستی و مهربانی را پیشه خود خواهند ساخت؛ و از آن جا که مردم، گوسفندکشی و گوشت خواری را به کنار می گذارند نیروی آز کم می گردد. برکت زیاد می شود و گرسنگی از بین خواهد رفت. در زمان او سال ها ۳۶۵ روزه خواهند بود و کبیسه ندارند.
به وسیله دعای سوشیانت، �دیو آشموغ� که نمادی از شرک و گمراهی و دروغ است در خواهد گذشت و سوشیانت با کمک یاران خود به نبرد با اهریمن خواهد شتافت او پنج بار، یشت می کند که در هر یَشت او، یک پنجم اهریمنان، نابود خواهند شد. سوشیانت راه زرتشت را پیش می گیرد. در زمان او خوراک مردم، هفده سال از گیاهان است و سی سال از آب تغذیه می کنند و ده سال نیز خوراک مردم، مینوی است. پس از آن که سوشیانت، جهان را از نو کرد، فَرَشگرد ( رستاخیز ) انجام خواهد شد.

منجی موعود دین زرتشتی است که در ادیان دیگر نیز راه یافته و سوشینس، سیاوشان، سوشا، ساشا و. . . هم گفته میشود
سئوشینت از ترکیب سئو به چم سو و نور شینت از ریشه ( سنگهه ) اوستایی و شنسای ( سانسکریت ) به چم تجسم و تجسد است. در لغت به معنای تجسم نور است اما در پیوند با اساطیر و باورهای ایران باستان معنای تولد دوباره و ظهور مجدد منجی موعود دارد که در آخر الزمان تولدی دوباره می یابد و ظهور میکند و جهان را از شر تاریکی رها میکند
...
[مشاهده متن کامل]

و همچنین نریوسنگ یا نریسف یا نریاشنسا نیز از همین ریشه هستند به معنی تجسم جنس نر ( مرد ) است و همان ایزدی است که به شکل مردی پانزده ساله در غایت جذابیت مردانه بر جهی ظاهر شد و جهی دل به او بست و. . . و داستان یوسف و زلیخا نیز از این اسطوره ایرانی برداشت شده است. این ایزد نگهبان نافه مردان است و دعای نمازگزاران را به اهورامزدا میرساند و با سروش که پیام اهورامزدا را به مردمان میرساند در پیوند است
همچنین سیاوشان نیز از همین ترکیب سئو شیَن ساخته شده و با داستان اساطیری عبور سیاوش از اتش و تولد دوباره او از دل نور پیوند دارد

اَهو را مَزِدا به معنای هو اولیه و آغازین و ازلی و ابدی را از خاطره ات پاک نکن بلکه همیشه اورا به یاد داشته باش. دو حرف وسطی یعنی را هم در زبان فارسی قدیمی و هم در فارسی امروز نشانه مفعول بی واسطه بوده و می باشد. پسوند مَزِدا بصورت فعل امر نهی ریشه در مصدر زدودن دارد و لذا یک موجود هم سنگ و هم طراز اَهو نبوده و نمی باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

اوستا در اصل و ریشه و قبل از پیدایش زرتشت و شاگردان و دستکاری شدن توسط آنان به شکل هو ستا بوده است با دو معنا ؛ یکی خبری به معنای ستاینده هو و دیگری امری و خطاب به شنونده به معنای هو را ستایش کن. هو نام خدای پدر در زبان و فرهنگ قوم فارسی زبان ایلام ( Elam با تلفظ اِل آم یا ایل عام ) و مخترع یکی از خطوط سه گانه میخی بوده و مقر فرمانروایی زمینی وی در پانتئون ها یا مجامع خدایان در شهر های باستانی شوش ( در استان خوزستان ) و اِشان ( در استان فارس ) و نگهبان آن مجامع یک موجود خیالی به نام هو بان بوده است به معنای نگهبان خانه یا سرای هو.
هوم در اصل و ریشه به شکل هوَم تلفظ و بیان می شده است با دو معنا ؛ یکی به زبان خود هو به معنای من هو هستم و دیگری به زبان پیرو هو به معنای هوِ من یا خدای من. هوم توسط قوم فارسی زبان سومر و مخترع یکی دیگر از خطوط سه گانه میخی اقتباس گردیده و به یک گیاه تبدیل شده است که گویا مصرف یا استعمال عصاره یا شیره آن و یا استشمام بوی آن پس از ریختن آن روی آتش ، گذر زمان را متوقف و زندگی را جاودانه می کند و آن در جنگلی دور دست و روی یک جزیره در دل دریا می روئیده و نگهبان آن جنگل که خود گویا پس مصرف آن گیاه از زندگی جاودانه برخوردار گردیده بوده باشد، با اقتباس از زبان و فرهنگ قوم ایلام ، موجودی خیالی به نام هوم بابا بوده است و نه به معنای هو خدای پدر از دیدگاه ایلامیان بلکه به معنای بابای پدر آنها یعنی بر تر از هو. موبدان پیرو آئین زرتشت و شاید خود زرتشت هم آن گیاه را مورد مصرف قرار داده بوده باشند. به قول ابن سینا مصرف آن گیاه فهم را تیز و فکر و خیال را روشن می کرده است. امروز می توان باور داشت که آن گیاه چیز دیگری نبوده است غیر از گانجا یا گراس و یا تنباکوی سبز. واژه هو توسط قوم اکّد ( اَک کَد به زبان فارسی سومری به معنای کوتاه قد ) وارث فرهنگ و تمدن قوم سومر و بخشی از ایلام و بنیانگذار اولین امپراتوری ، اقتباس گردیده و پیشوند یا به آن افزوده شده و به شکل یاهو در آمده و بعدا در زبان عبری به یاهوَه و یا یَهوَه تبدیل گردیده است. لقب پیشوایان دینی قوم ایلام ( عیلام ) بصور جمع مُخان کل گرا بوده که بعدا توسط اقوام ماد و پارس اقتباس گردیده و بصورت جمع به مُغان و به شکل مفرد مُغ تبدیل شده است. در همین زمینه و در ارتباط با همین موضوع آیه اول سوره معروف ۱۱۲ در قرآن به شکل : قُل هوَّ اللهُ احد، به معنای بگو او احد و واحد است نبوده است بلکه این آیه از طرف پیامبر اسلام به نمایندگان اقوام یهود و پارس و عرب و آرامی ابلاغ گردیده که بر سر الفاظی از قبیل اَهو ؛ یاهو ؛ یَهوَه ؛ اله و الله برای نامگذاری خالق سماوات و الارض با هم دعوا و نزاع داشته اند و آن حضرت به آنان فرموده است که الله و هو هم معنی می باشند و به یک موجود یگانه و احد و واحد اطلاق می شوند.
مَزِدی سنا در اصل و ریشه یک تمرین تمرکز فکری انفرادی و دسته جمعی و همسنگ با یوگای خردمندان هندو بوده است در جهت تقویت استعداد حفظ کردن و بخاطر سپردن و فراموش نکردن کلام و پند و اندرز های خردمندان و آموزگاران و انتقال آن سینه به سینه به نسل های آینده و قبل از پیدایش خط. پسوند سنا به معنای تشویق شاگردان بوده و با پیدایش زرتشت به آئین ستایش و نیایش تبدیل گردیده است. کلمه آدم در زبان فارسی قدیمی یک بینش و باور بوده است به معنای دَم زندگی بخش آغازین که گرمای حیات بخش آن در کلیه جهات مکانی و بیمکانی بسوی بیکرانی و در طول زمان و بیزمانی بسوی آینده های دور دست هرگز به سردی گرایش نمی یابد و شعله های آتش آن هیچگاه خاموش نمی شوند . حکیمان قوم یهود ( به اصطلاح انبیا و اولیا ) بخصوص موسا ( به عربی : موسی ) آن بینش و باور را به یک نام تبدیل کرده و آنرا بر مرد آفریده شده اولیه نهاده اند. Eva با تلفظ اصلی و ریشه ای " اوَه " که گویا همسر آدم بوده باشد در زبان فارسی سومری و بعدا در زبان اقوام ماد ضمیر سوم شخص موئنث بوده است و " او " ضمیر سوم شخص مذکر. نام فرزندان آنان آبیل و گابیل بوده است ؛ اولی به معنای بیل آبیاری و دومی به معنای بیل شخم زنی قبل از کشف و استخراج فلزات و اختراع خیش و گاو آهن فلزی.
اوشیدر اوستایی به شکل " او زی دار " به معنای او درخت زندگی است. هوشیدر به شکل هوشی دار به معنای درخت هوشمند و به شکل هوشی دَر به معنای هوش مندی درونی. در پایان امیدوارم که سر خوانندگان گرامی را بدرد نیاورده باشم و خدمت خوانندگان گرامی عرض می نمایم که در پشت پرده ظاهری رسم چیدن سفره هفت سین و در پشت پرده ظاهر لفظی واژه باستانی - اوستایی خویدوده
( خوئت و دثه ) در میدان های کلی خود شناسی و انسان شناسی و طبیعت و کیهان شناسی و سامان یا نظم و عشق و زندگی شناسی دو راز و معنای عظیم نهفته است که در طول تاریخ تاکنون توسط هیچ متفکر و اندیشمند و مفسر و لغت شناسی کشف نگردیده اند و حتا زرتشت و شاگردان وی هم نتوانسته اند به آن راز ها و معنای ژرف دست یابند. کشف و شناخت آنها را به عهده خوانندگان گرامی می سپارم.

بخوانید که وقت خواندن است
درود ایزد دادار پروردگار یگانه راستین بر نوروز ۱۴۰۱ و آغاز قرن ۱۵شمسی که حقا پیامش پایان ظلمت سیاهی چاه ماه یوسف کنعان پسر یعقوب و به امید و اذن آفریدگار هستی شروع حکمت شیرین عزیز مصر را شاهد و شهید فرزندزمین وزمان باشیم
...
[مشاهده متن کامل]

عزیزان برادران و خواهران ایرانی و ایضا تمام فرزندان انسان ، شیرین ترین شیرینی را در ظهور شین سین فرزند شمس همان که زمین و آسمان و باد صبا و ابر و سرو روان و تمامیت دو عالم سیاهی و روشنایی خبر از وجودش می دهند و سلسله انسان هر کسی به اسمی و نامی و ایضا جن هم به اسم و نامی خبر از وجودش می دهند
زیاد جن را سخت نکنید هر کسی که دشمن سرسبزی آب و درخت خبردار که به احترام انسان است ایستاده در کل نابودگرانی که هدفمند نابود و غارت کنند در لشکر جن قرار دارند و هر زیبا ساز زیبا دوست حتی آتش بدون دود در سلسله انسان است این همان خورشید العالمین نور سالمین است
حال هر آنکه دوست دارش است و در سلسله نور است ماموریت خورشید رخشان و ماه رنگ زرد بی کس تنها و آواره را درک می کند و رنگ زردیش را و عالم سیاهی حلقه زده به دورش را چاه بداند بلایای عزیز و شین سین را در کتاب آسمانی حکاکی شده می خواند و می داند خورشید بزرگترین عشق عالم را رقم می زند و همسر ش که زمین شیرین است را می بیند و این همه فرزندان شیرین و ایضا تمامی خورد و خوراک و میوه شیرین را می بیند
آن قصر که جمشید در آن جام گرفت
آهو بچه کرد و آرام گرفت
بهرام که یک عمر گور میگرفتی
دیدی چگونه گور بهرام گرفت
عزیزانم زیرا یکی را ز دو عالم طلبیدند
هم نور که انجمن نجم نجوم دوستارانش است آدرس دارند
و هم دشمنان نور که عالم سیاهی و بدبختی و بی کسی برای انسان است آدرس نور را دارند چون نور در عالم سیاهی آسان تر پیدا می شود
اما جن می گوید ما مامور به اذیت و آزار و شایعه هستیم
این همان حکمتی خسروانی است حکمت الاشراق
و اسب شبدیز
چرا ما ایرانیان که مامور به اشاعه نور هستیم ماموریت مان را فراموش کردیم
البته هنوز عزیزان و اولیایی داریم اما حکمت از آن تمام ایرانیان زیبا ساز است و بس
این ماموریت سرزمین خورشید و فرزند خورشید و زمین ماه سرگردان یا همان شهر آسمانی است
این تفویض اختیار را پروردگار عالم خود رقم زده و به امید و دعای پیران سحر خیز رقم خواهد خورد
عزیزان خورشید مغرب را درک کنیم و بدانیم که نور خورشید اگر از مشرق طلوع می کند به هدف نقطه سیاهی که در مغرب است می تابد و صورتش آتش گرفته
چون فقط برای روبرویش می تابد و لا غیر
و هیچ منفعتی برای خورشید ندارد
انسان احترام دارد حتی گناهکار ش چون نور بخاطر مغرب است
دوستان دعای سحر گاهی به باد صبا بسپارید اثر دارد اثر دارد
ای هدهد صبا به سبا می فرستمت
بنگر که از کجا به کجا می فرستمت
حیف است طایری چو تو در خاکدانِ غم
زین جا به آشیانِ وفا می فرستمت
در راهِ عشق مرحلهٔ قُرب و بُعد نیست
می بینمت عیان و دعا می فرستمت
هر روزتان نوروز نوروزتان پیروز

سوشیانت
یافته هادرزبان عربی نشان میدهد واژه هابه دوبخش واژه های بومیک و واژه های فرابوم ( انتزاعی ) سرند میشوندفرابوم ها برگرفته از آسی ( مرکز ) هزاران ساله اعراب یعنی ایران وسوده آسیای دیوان ایرانی است درغیر ازاین هیچ واژ ه ای درعرب امکان پیدایی نداشته است سو به چم جهت قبله سمت هدف نشانه نورتمرکز فایده وسودوراهنماوواژه های هم راه میباشد . آشیان هم در شیانت گر
...
[مشاهده متن کامل]

زارش شده سریدن واژه هاازوداهاتاواژه های پرسیک امروزی به هم کاری آسان وشدنی درزبان بوده پس بیشتر وپیشتردرخم وچم برچسب ایستا نباشید آسان بیاندیشیدوبدنبال اتمسفر معنایی بروید باسپاس

گاهی اوقات از خودم می پرسم که چرا کلمات و الفاظ زبان مردم ایران در عصر زرتشت با کلمات و الفاظ زبان مردم ایران امروز این همه باهم اختلاف دارند. از اینکه حجم کلمات بسیار اندک تر و دستور زبان متفاوت بوده است شکی نیست ، اما اینقدر تفاوت در بیان الفاظ جای تامل است. به عنوان مثال محتوای ادبی عهد عتیق یا وصیت نامه قدیم قوم یهود و عهد جدید یا وصیت نامه نو مسیحیان با ادبیات امروز چندان تفاوتی ندارند. آیا نام های " اوشیدر بامی " و " اوشیدر ماه " و " اسوت ارته " با الفاظ زبان فارسی امروز بیشتر همخوانی دارند یا هوشدار بام ؛ هوشدار ماه ؛ استوار ته ؟ اولی به معنای نگهبان هشدار دهنده روی بام و دومی ماه هشدار دهنده یا نگهبان شب و سومی به معنای بنیاد استوار و پایدار.
...
[مشاهده متن کامل]

حرف j در زبان آلمانی " یوت " و در زبان انگلیسی جَی تلفظ میشوند. y در زبان انگلیسی همان نقش j در زبان آلمانی را بازی می کند. حال کلمات soshyant و soschjant : اولی به زبان انگلیسی سوشیانت و دومی سوش جانت تلفظ می شوند و به زبان آلمانی هردو سوشیانت. حال کدام را به پذیریم که اجزای تشکیل دهنده آن با زبان فارسی امروز اینقدر بیگانه نباشد؟ soshjant را می توان به شکل زیر از هم تفکیک نمود :
sosh jan t با تلفظ: سوش جان ات. سوش مخفف سویش می باشد و jan با تلفظ جان برای ما فارسی زبانان عصر جدید یک کلمه بسیار آشنا می باشد و در زبان بیگانگان برای آن یک کلمه مترادف و معادل و هم معنایی یافت نمی شود. حرف ت یا ات در پایان این واژه نشانه کسره یا صفت ملکی دوم شخص مفرد است. لذا بطور کلی معنای این واژه به زبان فارسی امروز به شکل زیر می باشد: جان تو به سوی او. به صورت جمع soshjanat با تلفظ سوش جانات به معنای " جان ها به سوی او " یعنی قبله گاه جانان و کعبه آمال و آرزو ها. لذا پیشوند سو در این واژه اشتباها به سود ترجمه و تعبیر شده است. طبق تحلیل بالا سو به معنای جهت می باشد.
این موعود سوم که علاوه بر لقب جمع " سوش جان ها " دارای یک لقب آلترناتیو یا انتخاب دیگری هم با نوشتار
" استوت ارته " یا " استوار ته " به معنای " پایدار بنیاد " می باشد، در آخر زمان قرار است که با عمل
" farashokereti " جهان را نوسازی کند و دنیا را از دروغ و ریا پاک سازی نماید و داد و عدل و مساوات را بر پهنه گیتی بگستراند و به افراد انسانی حیات جاودانه ارزانی دارد. حال ببینیم که این واژه با زبان فارسی امروزی تقریبا همگامی و همخوانی دارد یا نه ؟ farasho kereti با تلفظ فراشو کِرِتی به معنای عمل شستن ماورایی یا باران رحمت و یا غسل آسمانی. fara shokereti با تلفظ فرا شُکریتی به معنای شکر گویی و سپاسگزاری از درگاه نیروی آسمانی. fara shoke reti با تلفظ فرا شوکه رِتی. این حقیر معنای رِتی را فعلا نمیتوانم بدانم، اما فرا شوک یعنی بیداری ناگهانی و شوکه وار ماورایی. منظور اینکه این ناجی آخر زمان اسطوره ای با عمل ستایش و شکرگویی و سپاسگزاری از درگاه نیروی فرایی یا ماورایی همه آدم ها را به بیداری و آگاهی می رساند، که به زبان تمثیل همان برانگیختن یا رستاخیز مردگان و یا بیداری خفتگان در غفلت نادانی بطور شکه وار از خواب باشد. در زبان آلمانی یک فعل وجود دارد به شکل :retten با تلفظ رِتِن به معنای نجات دادن می باشد. احتمالا پسوند reti با تلفظ رِتی هم به معنای نجات باشد. واژه اوستایی angra با تلفظ آن گرا به احتمال بسیار زیاد اشاره به اهریمن ندارد بلکه طرفداران خدای پدر سومریان به نام an با تلفظ " آن " دارد و gra با تلفظ گرا ریشه در واژه فارسی گرایش دارد به معنای گرونده یا پیرو. من و تو ما و قبله گاه جانان یا " سوش جانان " خوش باشیم و امیدوار که ممکن است این اسطوره به فعلیت در آید و به واقعیت به پیوندد و به حقیقت برسد. در پایان خدمت خواننده گرامی عرض می دارم که قیامت دینی هرگز برپا نمیگردد و برگشت همه ما بهمراه طبیعت و کیهان به سوی معاد از طریق وقوع مه بانگ های هفتگانه و بیشمار بر اثر نوسانات متوالی انقباض و انبساط هستی و وجود صورت می پذیرد و کلیه راه هایی که تاکنون پیشنهاد شده اند، گمراهه و بیراهه محسوب می شوند.

ناجی بشریت حتما نباید یک انسان باشد، بلکه می تواند یک جهان بینی که اندیشه انسان را از ظلمت گرایی به سوی روشنایی هدایت کند. یک جهان بینی که تا پایان سفر خلقت یعنی تا رسیدن به حالت معاد که همان حالت اولیه کمال ایده آل بهشتی هستی و وجود است، آنچنان روشن و واضح و استوار و پا برجا باشد که کلیه جهان بینی های رقیب به سهولت در چهارچوب آن قابل هضم و جذب و درک باشند. به عنوان مثال " افسانه نوین آفرینش "
...
[مشاهده متن کامل]

از این توانایی برخوردار است که نقش سومین سوشیانت را تحت نام " استوت راته " به معنای بنیاد استوار، بازی کند.

سو در پارسی میانه به چم نور ( عربیه ) که هنوز هم در فارسی بکار میبره ولی کمتر مانند سوگل ( نور گل ) ، کورسو ( باریکه نور )
شیانت از شَینَ میاد به چم بخش یا بخشنده
در کل نوری بخشنده یا نور بخش
نجات دهنده در اوستا و در دین اسلام حضرت مهدی را میدانیم
راز بزرگی در اوستا و شاهنامه هست که فقط اهل معرفت انرا میدانند حتی اسامی انها نیز رازى را در خود پنهان دارند
منظور این نیست که کسی که میاید حتما مادرش در رود هامون ابستن میشود این جملات رازى بسیار بزرگ درخود دارد اوستا کتابی پر از رمز و راز وکشف رمز ان بسیار سخت است بنده براى اینکه به این رموز بهتر اشنا شوید
...
[مشاهده متن کامل]

شاهنامه
مثنوى معنوى
وکتاب شاه نعمت الله ولی که البته نسخه اصلی ان را اگر پیدا کنید به وضوح پرده از این رازها و حتی اسم واقعی نجات دهنده اخر را میاورد
به امید تولد دوباره براى تمامی بشریت مخصوصا هم وطنان عزیزم

در اوستا سه تن رهایی بخش بنام های هوشیدر ، هوشیدر ماه و استوت ارت از پشت ایست واستر پسر اشو زرتشت سپیتمان می باشند و مادران آنها به ترتیب : سروتت فذری ( دارنده پدری نامی ) ، ونگهو فذری ( دارنده پدری بزگوار
...
[مشاهده متن کامل]
) و اردت فذری ( دارنده پدری نیک ) خوانده شده است که سوشیانت رهایی بخش افدم ( نهایی ) همان استوت ارت می باشد که در زمان پسین کسانی چون بهرام ورجاوند ، گرشاسب ، کیخسرو ، گیو ، گودرز پشوتن و توس به یاری او خواهند شتافت.

سوشیانت شخص موعود و منجی عالم بشریت براساس کتاب آسمانی آیین زرتشت یعنی اوستا می باشد. البته در منابع مکتوب دیگری نام سوشیانس نیز آمده. براساس واژه شناسی زبان اوستایی واژه سوشیانت یا سوشیانس به معنای رهایی دهنده و آزادکننده و ناجی می باسد.
سوشیانت اسمی اوستایی ست
سوشیانت ، سوشیانس:
نام مقدس حضرت مهدی در اوستا است.
در حقیقت منجی آخرالزمان در دین زرتشت سوشیانس نام دارد.
در دین زرتشت به معنی نجات دهنده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس