[ویکی فقه] سیره مسلمانان پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم ، استمرار ولایت ایشان بود.
از آنجا که صاحب منصب امامت کبری از علم لدنی نصیب برده، از خطا و اشتباه مصون است و توان آن دارد که جامعه را به گونه احسن اداره کند، در حضور او نوبت به دیگران نمی رسد. از این روی، بزرگان مهاجران و انصار بر آن رفتند که خلیفه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم ، علی علیه السّلام است؛ زیرا از همه برتر بود و همه فضایل و کمالات در او گرد آمده بود. در ایمان ، سرآمد همه و در دانش و آگاهی به احکام از همه برتر و از دیگران به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم نزدیک تر بود.
امامت منصب الهی
این ولایت نیز بر نصب و نص الهی پایه داشت؛ زیرا خداوند اطاعت از اولوالامر را در طول ولایت خویش و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم نهاده است. آیات الهی و سنت نبوی در این موضوع آشکارا از ضرورت نصب و نص الهی سخن گفته اند و از نظر عقلی نمی توان اطاعت مطلق از مدعیان ولایت را بی نصب و نص پذیرفت. با وجود نصب الهی که ولایت حقیقی از آن او است- دیگر نوبت به غیر آن نمی رسد و بدین روی، جز انتخاب و انتصاب الهی، دیگر انتخاب ها و انتصاب ها مشروعیت ندارند و غصب حق الهی به شمار می آیند؛ حقی که به امامان معصوم علیه السّلام واگذار شده است.
ولایت تشریعی امامان
امام از منظر قرآن دارای ویژگی هایی است که جایگاهی خاص بدو می بخشند. این جایگاه ویژه، از آن کسانی است که در معرفت آیات الهی به یقین دست یافته اند و وظیفه خویش را در برابر خداوند به گونه برتر ادا می کنند. امامان از ویژگی عصمت برخوردارند و جهل به ساحت وجود آنان راه ندارد. و باطن آنان، منزلگاه الهام های غیبی است. این ویژگی ها، ولایتی با خود می آورد که آن را «ولایت تشریعی» می گویند؛ بدین معنا که نظر، گفتار و کردار امامان حجت است و نمی توان از آنان در تبیین احکام الهی دلیل و برهان بازخواست و مرجعیت دینی از آن ایشان است. امامان علیه السّلام از طریقی رمزی و غیبی که همانند وحی بر ما پوشیده است، علوم را از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم برگرفته اند و برای مردم بازمی گویند. و بدین روی، پاسدار و نگاهبان راستین دین و شریعت الهی، آنان اند. چنانچه نگاهبان دین از ویژگی عصمت بی نصیب باشد، دین خدا از تغییر و تبدیل ایمنی نمی یابد. دانش و راز پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم به امامان رسیده است و هر کس به آنان پناه برد، به حق راه برده است. آنان خزانه دار دانش پیامبرند و احکام شریعت او را بیان می کنند. حقیقت قرآن و سنت ، نزد آنان است. هیچ کس از مسلمانان را نمی توان با آنان به قیاس نهاد. امامان علیه السّلام پایه دین و ستون یقین اند.
ولایت تکوینی امامان
...
از آنجا که صاحب منصب امامت کبری از علم لدنی نصیب برده، از خطا و اشتباه مصون است و توان آن دارد که جامعه را به گونه احسن اداره کند، در حضور او نوبت به دیگران نمی رسد. از این روی، بزرگان مهاجران و انصار بر آن رفتند که خلیفه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم ، علی علیه السّلام است؛ زیرا از همه برتر بود و همه فضایل و کمالات در او گرد آمده بود. در ایمان ، سرآمد همه و در دانش و آگاهی به احکام از همه برتر و از دیگران به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم نزدیک تر بود.
امامت منصب الهی
این ولایت نیز بر نصب و نص الهی پایه داشت؛ زیرا خداوند اطاعت از اولوالامر را در طول ولایت خویش و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم نهاده است. آیات الهی و سنت نبوی در این موضوع آشکارا از ضرورت نصب و نص الهی سخن گفته اند و از نظر عقلی نمی توان اطاعت مطلق از مدعیان ولایت را بی نصب و نص پذیرفت. با وجود نصب الهی که ولایت حقیقی از آن او است- دیگر نوبت به غیر آن نمی رسد و بدین روی، جز انتخاب و انتصاب الهی، دیگر انتخاب ها و انتصاب ها مشروعیت ندارند و غصب حق الهی به شمار می آیند؛ حقی که به امامان معصوم علیه السّلام واگذار شده است.
ولایت تشریعی امامان
امام از منظر قرآن دارای ویژگی هایی است که جایگاهی خاص بدو می بخشند. این جایگاه ویژه، از آن کسانی است که در معرفت آیات الهی به یقین دست یافته اند و وظیفه خویش را در برابر خداوند به گونه برتر ادا می کنند. امامان از ویژگی عصمت برخوردارند و جهل به ساحت وجود آنان راه ندارد. و باطن آنان، منزلگاه الهام های غیبی است. این ویژگی ها، ولایتی با خود می آورد که آن را «ولایت تشریعی» می گویند؛ بدین معنا که نظر، گفتار و کردار امامان حجت است و نمی توان از آنان در تبیین احکام الهی دلیل و برهان بازخواست و مرجعیت دینی از آن ایشان است. امامان علیه السّلام از طریقی رمزی و غیبی که همانند وحی بر ما پوشیده است، علوم را از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلّم برگرفته اند و برای مردم بازمی گویند. و بدین روی، پاسدار و نگاهبان راستین دین و شریعت الهی، آنان اند. چنانچه نگاهبان دین از ویژگی عصمت بی نصیب باشد، دین خدا از تغییر و تبدیل ایمنی نمی یابد. دانش و راز پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم به امامان رسیده است و هر کس به آنان پناه برد، به حق راه برده است. آنان خزانه دار دانش پیامبرند و احکام شریعت او را بیان می کنند. حقیقت قرآن و سنت ، نزد آنان است. هیچ کس از مسلمانان را نمی توان با آنان به قیاس نهاد. امامان علیه السّلام پایه دین و ستون یقین اند.
ولایت تکوینی امامان
...
wikifeqh: ولایت_امامان
[ویکی فقه] ولایت امامان (قرآن). امامان معصوم علیهم السّلام در امور مردم بر همه آنها ولایت دارند.
امامان معصوم علیهم السّلام ، برخوردار از حق ولایت و تصرف در امور مردم:یـایها الذین ءامنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم... ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الامر (اوصیای پیامبر) را!اضافه «اولی» به «امر» و موارد استعمال آن در قرآن، مثل «و شاورهم فی الامر» و «و امرهم شوری بینهم» و روایات، نشان می دهد که مقصود از آن، امور دنیایی است و با توجه به تکرار «اطیعوا» در آیه، روشن می شود که منظور از اطاعت از اولی الامر، پیروی از امامان علیهم السّلام در امور حکومتی است.
تفسیر آیه
این آیه و چند آیه بعد، درباره یکی از مهمترین مسائل اسلامی، یعنی مسئله رهبری بحث می کند و مراجع واقعی مسلمین را در مسائل مختلف دینی و اجتماعی مشخص می سازد.نخست به مردم با ایمان دستور می دهد که از خداوند اطاعت کنند، بدیهی است برای یک فرد با ایمان همه اطاعت ها باید به اطاعت پروردگار منتهی شود، و هر گونه رهبری باید از ذات پاک او سرچشمه گیرد، و طبق فرمان او باشد، زیرا حاکم و مالک تکوینی جهان هستی او است، و هر گونه حاکمیت و مالکیت باید به فرمان او باشد (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ).در مرحله بعد، فرمان به پیروی از پیامبر صلی الله علیه وآله می دهد، پیامبری که معصوم است و هرگز از روی هوی و هوس، سخن نمی گوید، پیامبری که نماینده خدا در میان مردم است و سخن او سخن خدا است، و این منصب و موقعیت را خداوند به او داده است، بنا بر این اطاعت از خداوند، مقتضای خالقیت و حاکمیت ذات او است، ولی اطاعت از پیامبر صلی الله علیه وآله مولود فرمان پروردگار است و به تعبیر دیگر خداوند واجب الاطاعة بالذات است، و پیامبر صلی الله علیه وآله واجب الاطاعه بالغیر و شاید تکرار اطیعوا در آیه اشاره به همین موضوع یعنی تفاوت دو اطاعت دارد (و اطیعوا الرسول) و مرحله سوم فرمان به اطاعت از اولوا الامر می دهد که از متن جامعه اسلامی برخاسته و حافظ دین و دنیای مردم است.
اثبات ولایت
اولوا الامر چه کسانی هستند؟!درباره اینکه منظور از اولوا الامر چیست در میان مفسران اسلام سخن بسیار است که می توان آن را در چند جمله خلاصه کرد:۱- جمعی از مفسران اهل تسنن معتقدند که منظور از" اولوا الامر" زمامداران و حکام و مصادر در امورند.۲- بعضی دیگر از مفسران مانند نویسنده تفسیر المنار و تفسیر فی ظلال القرآن و بعضی دیگر معتقدند که منظور از اولوا الامر نمایندگان عموم طبقات، حکام و زمامداران و علما و صاحب منصبان در تمام شئون زندگی مردم هستند.۳- به عقیده بعضی دیگر منظور از" اولی الامر" زمامداران معنوی و فکری یعنی علما و دانشمندان اند.۴- بعضی از مفسران اهل تسنن معتقدند که منظور از این کلمه منحصرا خلفای چهارگانه نخستینند، و غیر آنها را شامل نمی شود.۵- بعضی دیگر از مفسران، اولوا الامر را به معنی صحابه و یاران پیامبر صلی الله علیه وآله می دانند.۶- احتمال دیگری که در تفسیر اولوا الامر گفته شده این است که منظور فرماندهان لشکر اسلامند.۷- همه مفسران شیعه در این زمینه اتفاق نظر دارند که منظور از" اولوا الامر"، امامان معصوم علیهم السلام می باشند که رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی، در تمام شئون زندگی از طرف خداوند و پیامبر صلی الله علیه وآله به آنها سپرده شده است، و غیر آنها را شامل نمی شود، و البته کسانی که از طرف آنها به مقامی منصوب شوند و پستی را در جامعه اسلامی به عهده بگیرند، با شروط معینی اطاعت آنها لازم است نه به خاطر اینکه اولوا الامرند، بلکه به خاطر اینکه نمایندگان اولوا الامر می باشند.
← نظر صحیح درباره آیه
...
امامان معصوم علیهم السّلام ، برخوردار از حق ولایت و تصرف در امور مردم:یـایها الذین ءامنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم... ای کسانی که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الامر (اوصیای پیامبر) را!اضافه «اولی» به «امر» و موارد استعمال آن در قرآن، مثل «و شاورهم فی الامر» و «و امرهم شوری بینهم» و روایات، نشان می دهد که مقصود از آن، امور دنیایی است و با توجه به تکرار «اطیعوا» در آیه، روشن می شود که منظور از اطاعت از اولی الامر، پیروی از امامان علیهم السّلام در امور حکومتی است.
تفسیر آیه
این آیه و چند آیه بعد، درباره یکی از مهمترین مسائل اسلامی، یعنی مسئله رهبری بحث می کند و مراجع واقعی مسلمین را در مسائل مختلف دینی و اجتماعی مشخص می سازد.نخست به مردم با ایمان دستور می دهد که از خداوند اطاعت کنند، بدیهی است برای یک فرد با ایمان همه اطاعت ها باید به اطاعت پروردگار منتهی شود، و هر گونه رهبری باید از ذات پاک او سرچشمه گیرد، و طبق فرمان او باشد، زیرا حاکم و مالک تکوینی جهان هستی او است، و هر گونه حاکمیت و مالکیت باید به فرمان او باشد (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ).در مرحله بعد، فرمان به پیروی از پیامبر صلی الله علیه وآله می دهد، پیامبری که معصوم است و هرگز از روی هوی و هوس، سخن نمی گوید، پیامبری که نماینده خدا در میان مردم است و سخن او سخن خدا است، و این منصب و موقعیت را خداوند به او داده است، بنا بر این اطاعت از خداوند، مقتضای خالقیت و حاکمیت ذات او است، ولی اطاعت از پیامبر صلی الله علیه وآله مولود فرمان پروردگار است و به تعبیر دیگر خداوند واجب الاطاعة بالذات است، و پیامبر صلی الله علیه وآله واجب الاطاعه بالغیر و شاید تکرار اطیعوا در آیه اشاره به همین موضوع یعنی تفاوت دو اطاعت دارد (و اطیعوا الرسول) و مرحله سوم فرمان به اطاعت از اولوا الامر می دهد که از متن جامعه اسلامی برخاسته و حافظ دین و دنیای مردم است.
اثبات ولایت
اولوا الامر چه کسانی هستند؟!درباره اینکه منظور از اولوا الامر چیست در میان مفسران اسلام سخن بسیار است که می توان آن را در چند جمله خلاصه کرد:۱- جمعی از مفسران اهل تسنن معتقدند که منظور از" اولوا الامر" زمامداران و حکام و مصادر در امورند.۲- بعضی دیگر از مفسران مانند نویسنده تفسیر المنار و تفسیر فی ظلال القرآن و بعضی دیگر معتقدند که منظور از اولوا الامر نمایندگان عموم طبقات، حکام و زمامداران و علما و صاحب منصبان در تمام شئون زندگی مردم هستند.۳- به عقیده بعضی دیگر منظور از" اولی الامر" زمامداران معنوی و فکری یعنی علما و دانشمندان اند.۴- بعضی از مفسران اهل تسنن معتقدند که منظور از این کلمه منحصرا خلفای چهارگانه نخستینند، و غیر آنها را شامل نمی شود.۵- بعضی دیگر از مفسران، اولوا الامر را به معنی صحابه و یاران پیامبر صلی الله علیه وآله می دانند.۶- احتمال دیگری که در تفسیر اولوا الامر گفته شده این است که منظور فرماندهان لشکر اسلامند.۷- همه مفسران شیعه در این زمینه اتفاق نظر دارند که منظور از" اولوا الامر"، امامان معصوم علیهم السلام می باشند که رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی، در تمام شئون زندگی از طرف خداوند و پیامبر صلی الله علیه وآله به آنها سپرده شده است، و غیر آنها را شامل نمی شود، و البته کسانی که از طرف آنها به مقامی منصوب شوند و پستی را در جامعه اسلامی به عهده بگیرند، با شروط معینی اطاعت آنها لازم است نه به خاطر اینکه اولوا الامرند، بلکه به خاطر اینکه نمایندگان اولوا الامر می باشند.
← نظر صحیح درباره آیه
...
wikifeqh: ولایت_امامان_(قرآن)