وفادار
/vafAdAr/
مترادف وفادار: باوفا، صدوق، وفاخواه، وفامند
متضاد وفادار: بی وفا
برابر پارسی: آيريا
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: با وفا، آن که یا آنچه به تعهد، دوستی و عشق پای بند باشد
برچسب ها: اسم، اسم با و، اسم پسر، اسم فارسی، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
وفادار. [وَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
وفادار (ترانه کریس براون). «وفادار» تک آهنگی از هنرمند اهل ایالات متحده آمریکا کریس براون و لیل وین و تایگا است که در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۳ ( ۲۰۱۳ - 12 - ۱۹ ) منتشر شد. این تک آهنگ در آلبوم ایکس قرار داشت.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمترادف ها
پایدار، وفادار، دائمی، ثابت، استوار، ثابت قدم، باثبات، ماندگار
وفادار، صادق، هم پیمان
وفادار، صادق، ثابت، پا بر جا، وظیفه شناس، با وفا، امین، مشروع
وفادار، بی شائبه، بی رخنه، بی منفذ
پایدار، وفادار، دو اتشه
وفادار، صادق، حق شناس
وفادار، قابل اعتماد، سرحال، شیک، تر و تمیز، خود ارا
وفادار، بی ریا، امین، یکدل
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
وفاسگال. [ وَ س ِ ] ( نف مرکب ) وفاسگالنده. آنکه وفا پیشه خود سازد. وفااندیش. وفادار. ( آنندراج ) . || خیرخواه و نیک اندیش. || خوش نفس. ( ناظم الاطباء ) .
پیماندار
پایبند فقط در رابطه با آرمان و عقیده.
وفاکیش ؛ وفادار :
دوم آنجا که معشوق وفاکیش
ببیند نوگلی با بلبل خویش.
وحشی.
رجوع به �وفاکیش � شود.
دوم آنجا که معشوق وفاکیش
ببیند نوگلی با بلبل خویش.
وحشی.
رجوع به �وفاکیش � شود.
برابر پارسی وفادار واژه اوستیکان میباشد
پایبند
یعنی افراد با اصالت