وت


معنی انگلیسی:
hide

لغت نامه دهخدا

وت. [ وَ ] ( اِ ) وات. پوستین. ( انجمن آرای ناصری ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( برهان ). رجوع به وات شود. || لباس پوستی. || سخن و وات و کلام. ( ناظم الاطباء ).

وت. [ وَت ت / وُت ت ] ( اِ صوت ) بانگ قمری. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).وُتَّة مانند آن است. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).

وت. [ وِ ت ُ ] ( لاتینی ، اِ ) من مخالفم. وتو. در فارسی وتو کردن مستعمل است. رجوع به وتو شود.

فرهنگ فارسی

(اسم ) پوستین .
من مخالفم . و تو و در فارسی و تو کردن مستعمل است .

فرهنگ معین

(وَ ) (اِ. ) پوستین .

گویش مازنی

/vat/ بد ناپسند

دانشنامه عمومی

وَت یک صومعه در تایلند، کامبوج یا لائوس است که نام آن از زبان سانسکریت: वाट به معنی محفظه گرفته شده است. [ ۱]
عکس وتعکس وتعکس وتعکس وتعکس وتعکس وت

وت (غذا). وت ( امهری: ወጥ؛ IPA:  ) یا سِبهی ( تیگرینیا: ጸብሒ، IPA:  ) نام یک نوعی خورش یا کاری است که متعلق به کشورهای اتیوپی و اریتره است.
این غذا با گوشت ( مرغ، گاو یا گوسفند ) ، انواع سبزی و همچنین ادویه جات گوناگون تهیه می شود. ادویه های بکار رفته معمولاً عبارتند از «بـِربـِره» ( مخلوطی از فلفل تند، سیر، زنجبیل، ریحان، کوراریما، راتا گراوانز، زنیان، رادهونی، سیاه دانه و شنبلیله ) و روغن «نیتِـر کیبه» ( مخلوطی از کَرهٔ مایعِ صاف شده و شفاف، شنبلیله، زیره سبز، گشنیز، زردچوبه، هل، دارچین و جوز هندی )
این غذا بیشتر با نانِ «اینجرا» سرو می شود و انواع متفاوتی دارد.
یک نوع آن که تخم مرغ آب پز هم دارد «دورو وت» نام دارد و مشهورترین غذای سنتی کشور اتیوپی است. «دورو وت» امروزه در رستوران های اتیوپیایی ایالات متحده آمریکا هم سرو می شود و غذای محبوبی است.
نوع دیگر این غذا «سیگا وت» نام دارد و با گوشت گاو تهیه می شود.
عکس وت (غذا)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

بانگ قمری

پیشنهاد کاربران

وت=گفت
صرف. زمان گذشته ی فعل وت.
وتم =گفتم وتمان =گفتیم
وتین =گفتی وتتان=گفتید
وته =گفت وتان=گفتند
زمان حال وآینده ی فعل وت
موشم =می گویم موشیم /موشیمن=می گوییم
موشین=می گویی موشینان =می گویید
موشه =می گوید موشن=می گویند
وت =گفت . اوگفت
درزبان لکی به معنای گفت می باشد .
وتم وتمان
وتین وتتان
وتت وتان
وت ( Vet ) مخفف واژه ی Veterinary به معنی دامپزشکی میباشد.
مثال:
Vet Medicine یا Vet Med به معنی طب دامپزشکی
Vet Education
وت سیتی ( Vet City )
منابع• http://vetcity.ir
بانگ قمری

بپرس