[ویکی فقه] آنچه که امروزه در لسان فقها و در کتب فقهی ، مصطلح و مرسوم است این است که حدّ ، مجازاتی است که نوع و میزان آن را شرع معین و مقدر کرده است؛ مانند حد زنا ، شرب خمر ، سرقت و نظایر آن. اینک این پرسش مطرح می شود که آیا «الحدود» در قاعده ی مورد بحث به همین معناست یا معنای آن عام بوده و اختصاص به مجازات معین شرعی ندارد؟ به عبارت روشن تر، هر چند معنای مرسوم حدّ در زمان حاضر به معنای اخص مجازات معین است، ولی آیا این لفظ در زمان صدور روایت، یعنی زمان پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) هم به همین معنا بود یا اینکه در آن ازمنه به معنای دیگری بوده و به تدریج در لسان فقها و کتب فقهی بدان معنا مصطلح شده است؟ جهت روشن شدن حقیقت، لازم است در ابتدا به معنای لغوی این لفظ توجه شود، آنگاه معنای شرعی آن مورد بررسی قرار گیرد.
در کتب لغت ، حد به معنای مرز، پایان، خاتمه، انتها و منتهی آمده است. از قاموس و صحاح به دست می آید که معنای آن، دفع و منع است. راغب اصفهانی در مفردات می گوید:«حدّ عبارت است از واسطه میان دو چیز که از اختلاط آن دو جلوگیری می کند.» لذا مرز را از آن جهت حدّ گویند که میان دو شی ء واقع شده و مانع از اختلاط است. به تصریح راغب، علت تسمیه حدّ زنا و حد خمر آن است که مرتکب را از ارتکاب جدید بازمی دارد و دیگران را نیز از ارتکاب منع می کند. آن طور که صاحب مجمع البیان ذیل آیه ۱۸۷ بقره یادآور می شود در اقرب الموارد آمده که حدّ به معنای تأدیب است. در المنجد و معجم متن اللغة و مجمع البحرین هم به همین معنا (تأدیب) اشاره شده است.
تعریف حد در شرع
در فقه نیز فقهای گذشته و متأخر ضمن اشاره به معنای لغوی، متذکر شده اند که در شرع ، حدّ به معنای عقوبت و مجازات خاص معین شده از ناحیه شارع است؛ مثلا مرحوم محقق حلّی در شرایع می گوید:«کلّ ما له عقوبة مقدّرة سمّی حدا.»
حقیقت شرعیه
اینک سخن در این است که آیا معنای الحدود که در ضمن قاعده ی مورد بحث آمده، همین معنایی است که مورد تسالم فقهاست؟ به عبارت دیگر، آیا لفظ حدّ از معنای لغوی به یک معنای خاصّ محدود منتقل شده، به اصطلاح، در این معنا حقیقت شرعیه شده است؟می دانیم که هنگامی یک لفظ در معنای ثانوی حقیقت شرعی می شود که در زمان شارع در چنین معنایی استعمال شده و به قدری ذهن مردم با آن معنا انس پیدا کرده باشد که بدون آوردن قرینه، به مجرد استعمال آن لفظ، معنای دوم به ذهن تبادر کند. حال آیا این مطلب در خصوص لفظ الحدود صادق است یا خیر؟
← حقیقت شرعیه در مورد حدود
...
در کتب لغت ، حد به معنای مرز، پایان، خاتمه، انتها و منتهی آمده است. از قاموس و صحاح به دست می آید که معنای آن، دفع و منع است. راغب اصفهانی در مفردات می گوید:«حدّ عبارت است از واسطه میان دو چیز که از اختلاط آن دو جلوگیری می کند.» لذا مرز را از آن جهت حدّ گویند که میان دو شی ء واقع شده و مانع از اختلاط است. به تصریح راغب، علت تسمیه حدّ زنا و حد خمر آن است که مرتکب را از ارتکاب جدید بازمی دارد و دیگران را نیز از ارتکاب منع می کند. آن طور که صاحب مجمع البیان ذیل آیه ۱۸۷ بقره یادآور می شود در اقرب الموارد آمده که حدّ به معنای تأدیب است. در المنجد و معجم متن اللغة و مجمع البحرین هم به همین معنا (تأدیب) اشاره شده است.
تعریف حد در شرع
در فقه نیز فقهای گذشته و متأخر ضمن اشاره به معنای لغوی، متذکر شده اند که در شرع ، حدّ به معنای عقوبت و مجازات خاص معین شده از ناحیه شارع است؛ مثلا مرحوم محقق حلّی در شرایع می گوید:«کلّ ما له عقوبة مقدّرة سمّی حدا.»
حقیقت شرعیه
اینک سخن در این است که آیا معنای الحدود که در ضمن قاعده ی مورد بحث آمده، همین معنایی است که مورد تسالم فقهاست؟ به عبارت دیگر، آیا لفظ حدّ از معنای لغوی به یک معنای خاصّ محدود منتقل شده، به اصطلاح، در این معنا حقیقت شرعیه شده است؟می دانیم که هنگامی یک لفظ در معنای ثانوی حقیقت شرعی می شود که در زمان شارع در چنین معنایی استعمال شده و به قدری ذهن مردم با آن معنا انس پیدا کرده باشد که بدون آوردن قرینه، به مجرد استعمال آن لفظ، معنای دوم به ذهن تبادر کند. حال آیا این مطلب در خصوص لفظ الحدود صادق است یا خیر؟
← حقیقت شرعیه در مورد حدود
...
wikifeqh: واژه_حدود_در_نظام_حقوقی