واجب کفائی

لغت نامه دهخدا

واجب کفائی. [ ج ِ ب ِ ک َ ]( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فرض کفایه. واجب شرعی به اعتبار فاعل آن دو قسم است : واجب کفائی و واجب عینی. واجب کفائی آن است که با فعل بعضی از مکلّفان منظور حاصل شود هر که باشد فرق نمیکند ( عده مکلفان معین نیست ). مانند جهاد که منظور آن حراست مؤمنان و خوار کردن دشمن و اعلای کلمه حق است که این امر به وجود جهاد حاصل می گردد هر مجاهدی که باشد تفاوتی ندارد. بهرحال واجب کفائی آن است که واجب میشود بر جزء غیرمعینی یا بر کلی که اگر جزئی از آنها به تکلیف خویش عمل نمایند تکلیف از بقیه ساقط است. رجوع به واجب و واجب عینی و وجوب شود. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ص 1447 ).

فرهنگ فارسی

فرض کفایه واجب شرعی باعتبار فاعل آن دو قسم است : واجب کفائی و واجب عینی .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] واجب قابل اسقاط به سبب امتثال سایر مکلّفان را واجب کفایی گویند.
واجب کفایی، مقابل واجب عینی، عملی است که بر تمام مکلفان، به طور مساوی واجب می باشد، اما با انجام برخی از مکلفان، تکلیف از دیگران برداشته می شود.
قصد مولا در واجب کفایی
در واجب های کفایی، مقصود و مطلوب مولا به جا آوردن عمل است که این مقصود با انجام یک نفر هم تأمین می شود و اگر هیچ یک از مکلفان تکلیف را انجام ندهند، همه آن ها عقاب خواهند شد، مانند: دفن میت، یا جواب سلام.
افراد مخاطب در واجب کفایی
در این که آیا در واجب کفایی همه مکلفان مورد خطاب هستند یا بعضی از آنان، اختلاف است؛ برخی معتقدند قوام وجوب، به منع از ترک است، از این رو ممکن نیست عملی بر همه مکلفان واجب شود و سپس جایز باشد که بعضی آن را ترک کنند. در پاسخ به این اشکال گفته اند: مخاطب در واجب کفایی، بعضی از مکلفان می باشند، که به نظر برخی، بعض نامعین است (یکی از مکلفان که معین نیست) و به نظر برخی دیگر، این بعض، در نزد خداوند معین است هر چند در نزد ما نامشخص می باشد.در برابر این دیدگاه، گروهی هم چون «مرحوم مظفر» اعتقاد دارند مورد خطاب در حقیقت همه مکلفان هستند نه بعضی از آن ها.

پیشنهاد کاربران

بپرس