هندیجان

/hendijAn/

معنی انگلیسی:
hendijan

لغت نامه دهخدا

هندیجان. [ هَِ ] ( اِخ ) از بخشهای چهارگانه شهرستان خرمشهر. دارای چهارده هزار تن سکنه است. این بخش در جنوب خاوری خرمشهر واقع و شامل هشت دهستان است به نام چم خلف عیسی ، چم شعبان ، عبادالهی ، آسیاب ، سویره ، گدارچینی ، ده ملا و صفائیه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

هندیجان. [ هَِ ] ( اِخ ) دهی است از مرکز بخش هندیجان شهرستان خرمشهر. دارای 2830 تن سکنه ، آب آن از رودخانه زهره و محصول عمده اش غله و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

از بخشهای شهرستان خرمشهر ( محمره سابق ) که مرکز آن قصبه هندیجان میباشد و در کنار رودخانه [ زهره ] واقع شده . این بخش در قسمت جنوب خاوری شهرستان واقع است . دشت گرمسیر. ۷ دهستان دارد که رویهمرفته ۸٠ ده و سکنه آن ۱۸٠٠٠ تن میباشد. مرکزش قصبه هندیجان است که ۲۸۳٠ تن سکنه آنست . آب از رودخانه زهره . محصولش غلات و لبنیات است . شغل مردم کشاورزی و گله داری است . بخش هندیجان تا خلیج فارس ادامه دارد .

دانشنامه عمومی

بندر هِندیجان مرکز شهرستان هندیجان در استان خوزستان است که در شمال خلیج فارس قرار گرفته است. رودخانه زهره این شهر را به دو نیمه شمالی و جنوبی تقسیم می کند.
بندرهندیجان، بندری است که در ۳۰٫۲۴° شمالی و ۴۹٫۷۱° شرقی قرار دارد[ ۱] و ارتفاع این شهر از سطح دریا به ۵ متر می رسد. بندرهندیجان ۹۰ کیلومتر مرز آبی با خلیج فارس دارد. آبادی های هندیجان در قرون اخیر بسیار بوده اند ولی به علت بیماری طاعون در سال ۱۲۴۷ هجری قمری، شهر هندیجان رو به خرابی نهاد. [ ۲]
آثار بدست آمده در این منطقه نشان می دهد که هزار سال بعد از میلاد مسیح انسان متمدن در آن می زیسته است. تپه های تاریخی متعدد و نوشته های جغرافی دانان قرون اولیه اسلامی نظیر "ابودلف مهلهل خزرجی" در مورد آثار تاریخی "هندیجان" که قدیمی ترین سند مکتوب در مورد آثار تاریخی " هندیجان " است شاهد دیگری بر رونق اقتصادی و زندگی اجتماعی سازمان یافته مردم این دیار در هزاره بعداز میلاد است. وجود لغات و اصطلاحات تاریخی که ریشه در زبان هلتمتی دارد و آیین های نمادین حاکی از گذشته های پربار فرهنگی و غنی این دیار است. [ ۳]
در نزدیکی هندیجان آثار بندر تاریخی "مهرویان یا مهروبان" و شهر تاریخی "ریواردشیر ( شهر باستانی ) " قرار داشته است که "مهرویان" از دوره هلتمتی تا قرن چهارم هجری و احتمالاً تا مدت ها بعد نیز بندر تجاری مهمی بوده است که از طریق آن کالاهای سرزمین های دور و نزدیک و حتی کشور چین وارد منطقه می شد و نیز مشاهده شده است که در شهر "ریواردشیر" کشتی می ساختند. این منطقه در قرون اولیه اسلامی بزرگانی چون علی بن مهزیار اهوازی ( هندیجانی ) را در دامان خود پرورش داده است.
این منطقه در گذشته نام های مختلفی داشته که از آن جمله می توان به " هندیگان " و " اندیگان" اشاره کرد. این واژه پس از ورود اسلام به " ایران " به " هندیجان " و " هندیان " تغییر شکل یافته است. از دیدگاه واژه شناسی تمام این کلمات از لفظ «هند» مشتق شده اند. با توجه به دیرینگی این سرزمین به نظر می رسد لغت " هند " ریشه در زبان سانسکریت دارد که به معنای آب است. این نظر را وجود رودخانه " هندیجان " که به زهره موسوم و معنای " ایزد آب " هست بیشتر تأیید می کند؛ بنابراین با توجه به مستندات دیگری که در این زمینه وجود دارد می توان گفت " هندیجان " به معنای سرزمین " آب " است. هرچند وجود عده ای از مردم کشور هند در این منطقه به دلیل ارتباط تجاری از طریق خلیج فارس یا مهاجرت گروهی که در برخی از منابع اشاره می شود غیرقابل انکار است. اما بعید به نظر می رسد که وجود آن ها بر وجه تسمیه " هندیجان " تأثیری گذاشته باشد. «استرابون» جغرافی دان عهد باستان، خوزستان را از حاصلخیزترین جلگه های جهان می داند. زیرا رودخانه های زیادی این دشت را آبیاری می کرده که امکان کشاورزی و آبادانی را در این منطقه میسر می ساخته است. شاید بر همین اساس بوده که عده ای بر این باورند که نام این سرزمین «هند» یا «اند» بوده که به معنی «جایی با آب های فراوان» است. ایرج سیستانی در گزیده تاریخ خوزستان می گوید:"بندر هندیجان از شهرهای قدیمی خوزستان می باشد و آن را معرب هندیگان دانسته اند. " از قرائن و شواهد چنین برمی آید که پیشوند هند یا اند، در اسامیی همچون بندرهندیجان، اندیکا، اندیمشک، اینجان - اندوه و اندیا و غیره با رودخانه و آب مناسبتی داشته است، چنان که بیشتر شهرها و روستاهایی با این نام همیشه رودخانه کوچک یا بزرگی در کنار خود دارند و آنچه مسلم است آن است، که آب در باور و اعتقادات ایرانیان از احترام و تقدس خاصی برخوردار بوده و آلوده ساختن آن را گناه نابخشودنی می شمرده اند و پیوسته چشمه های آب و رودخانه ر ا نظر کرده ( ناهید یا آناهیتا ) فرشته آب می دانسته اند.
عکس هندیجانعکس هندیجان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

هندی جان و واندیگان یک واژه هستند وریشه هردو واژه اندود می باشد و روی هم به معنای سر زمین آب الود و نمناک می باشند اندیکا و اندان که نام روستایی در اصفهان است از این ریشه می باشند
هندیجان از جمله مناطقی است که در دوران شاپور و ساسانیان مورد توجه شاهان قرار گرفته و از آبادی بسیاری در خوزستان برخوردار بوده است . گروه متشکل هندیجان رو می توان فارس ها ( بندری نامن خودرا ) ) که بومی
...
[مشاهده متن کامل]
منطقه و به گویشی از فارسی پهلوی ( ساسانی ) تکلم میکنند دانست و عرب ها که بعد اسلام و به ویژه دوران صفویه به منطقه آمده اند.

این نام بسیار نزدیک به نام "اندیگان" که نام یکی از ۱۲ پرده دار خسرو پرویز است، میباشد۔ بدان انگیزه که در زبان ما، گهگاه بندواژه های ( حروف ) "ا" و "ه" جای یکدیگر مینشینند! برای نمونه واژه های "هیچ، هزار،
...
[مشاهده متن کامل]
هربرز ( هر =کوه برز=بلند ) را به دیسه ( شکل! ) "ایچ، ازار، البرز، و۔۔۔۔۔ نوشته و گفته اند۔ و بندواژه "گ" نیز پس از تازش تازیان به سرزمینمان، به "ج" دگرگون شده۔ البته شاید واژگان هندیجان و اندیگان هیچ پیوندی با یکدیگر نداشته باشند! در نزدیکی شهر مسجد سلیمان، روستایی داریم به نام "اندیکا/اندکا"، که نویسنده کتاب "تبارشناسی واژگان بختیاری" ، این نام را دگرگون شده واژه "اندیگان" پهلوی دانسته۔

بپرس