همکاری چین و آلمان (۱۹۴۱–۱۹۲۶). همکاری چین و آلمان میان سال های ۱۹۲۶ تا ۱۹۴۱ در جهت مدرن سازی صنعت و ارتش انقلابی ملی جمهوری چین بود.
در آن دوران چین به شدت درگیر جناح بازی جنگسالاران و هجوم نیروهای خارجی بود. وضعیت اضطراری چین در جهت مدرن سازی و بهبود صنایع دفاعی با نیاز شدید آلمان به مواد خام هم زمان شد و چین و جمهوری وایمار آلمان را در روابط نزدیک اقتصادی در دههٔ ۱۹۲۰ قرار داد. این رابطهٔ نزدیک تا به قدرت رسیدن هیتلر ادامه داشت اما با آغاز جنگ دوم چین و ژاپن در ۱۹۳۷ همکاری پایان یافت. همکاری با آلمانی ها تأثیر عمیقی در توانایی های نظامی و مقاومت در برابر ژاپن داشت.
پس از پیمان ورسای صنایع آلمان به شدت محدود شد و ارتش آلمان نیز به زیر ۱۰۰ هزار تن محدود شد محصولات نظامی به شدت کاهش یافت اما این باعث نشد که آلمان جایگاه پیشروی خود را در صنعت نظامی از دست بدهد از این رو شرکت های صنایع نظامی بر آن شدند تا با ملت های خارجی مانند اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و آرژانتین به صورت قانونی تبادلات نظامی داشته باشند؛ چین هم که جزو کشورهای امضاکنندهٔ پیمان ورسای نبود به صورت جداگانه در ۱۹۲۱ یک پیمان صلح با آلمان امضا کرد.
پس از مرگ یوآن شیکای، بئی یانگ سرنگون شد و چین دچار جنگ داخلی و ادعای شاهی جنگ سالاران شد. [ ۱] از این رو کومینتانگ به دنبال کمک آلمان و چینی های تحصیل کرده در آلمان رفت. علاوه بر دلایل فنی، از آنجایی که آلمان برخلاف شوروی هیچ تمایل سیاسی نسبت به چین نشان نمی داد و به دنبال سهم خواهی نبود و دوم آنکه آلمان کمتر رفتارها و تمایلات سرمایه داری از خود نشان می داد، دولت چین به دنبال افزایش رابطه با آلمان رفت. از دید چیانگ کای شک، وحدت آلمان چیزی بود که چین باید از آلمان می آموخت و مشابه اش را در کشورش ایجاد می کرد. [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر آن دوران چین به شدت درگیر جناح بازی جنگسالاران و هجوم نیروهای خارجی بود. وضعیت اضطراری چین در جهت مدرن سازی و بهبود صنایع دفاعی با نیاز شدید آلمان به مواد خام هم زمان شد و چین و جمهوری وایمار آلمان را در روابط نزدیک اقتصادی در دههٔ ۱۹۲۰ قرار داد. این رابطهٔ نزدیک تا به قدرت رسیدن هیتلر ادامه داشت اما با آغاز جنگ دوم چین و ژاپن در ۱۹۳۷ همکاری پایان یافت. همکاری با آلمانی ها تأثیر عمیقی در توانایی های نظامی و مقاومت در برابر ژاپن داشت.
پس از پیمان ورسای صنایع آلمان به شدت محدود شد و ارتش آلمان نیز به زیر ۱۰۰ هزار تن محدود شد محصولات نظامی به شدت کاهش یافت اما این باعث نشد که آلمان جایگاه پیشروی خود را در صنعت نظامی از دست بدهد از این رو شرکت های صنایع نظامی بر آن شدند تا با ملت های خارجی مانند اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و آرژانتین به صورت قانونی تبادلات نظامی داشته باشند؛ چین هم که جزو کشورهای امضاکنندهٔ پیمان ورسای نبود به صورت جداگانه در ۱۹۲۱ یک پیمان صلح با آلمان امضا کرد.
پس از مرگ یوآن شیکای، بئی یانگ سرنگون شد و چین دچار جنگ داخلی و ادعای شاهی جنگ سالاران شد. [ ۱] از این رو کومینتانگ به دنبال کمک آلمان و چینی های تحصیل کرده در آلمان رفت. علاوه بر دلایل فنی، از آنجایی که آلمان برخلاف شوروی هیچ تمایل سیاسی نسبت به چین نشان نمی داد و به دنبال سهم خواهی نبود و دوم آنکه آلمان کمتر رفتارها و تمایلات سرمایه داری از خود نشان می داد، دولت چین به دنبال افزایش رابطه با آلمان رفت. از دید چیانگ کای شک، وحدت آلمان چیزی بود که چین باید از آلمان می آموخت و مشابه اش را در کشورش ایجاد می کرد. [ ۲]