همکاری با خلفا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حضور در حکومت ستمگر با داشتن انگیزه های مثبت اشکالی ندارد بلکه برخی اوقات لازم است. همیشه این گونه نیست که حضور در حکومتی به معنای تأیید آن حکومت و حاکم باشد. هم چنان که امام علی (علیه السلام) برای حفظ اسلام با خلفا همکاری می کردند.
شیعه هر چند انتقاداتی نسبت به خلفا دارد، ولی آنها را مرتد نمی داند و اگر در برخی روایات اهل سنت، به صحابه پیامبر نسبت ارتداد داده شده است، آن را به ارتداد اصطلاحی معنا نمی کند.ملاک و معیار شیعه در برخورد با خلفا، تعامل ائمه (علیهم السلام) ـ به ویژه امام علی (علیه السلام) ـ با آنان است، نه گفتار اشخاص عادی؛ چراکه شیعیان واقعی خود را تابع و پیرو امامان معصوم می دانند.و آن چه برای امام علی (علیه السلام) و دیگر امامان از اهمیت بالایی برخوردار بوده، تا جایی که همه هستی خود را فدای آن کرده اند، حفظ اساس اسلام بوده است.به همین جهت برای این که اصل اسلام باقی بماند، امام علی (علیه السلام) از هیچ گونه همکاری با خلفا دریغ نکردند و در جاهایی که از ایشان مشورت می خواستند، بهترین مشاور برای آنها بودند و در موارد زیادی، فرزندان خود را به میدان های جنگ تحت فرمان دهی خلفا گسیل داشتند؛ چراکه آن حضرت چیزی را برای خود نمی خواستند، هرچه می خواست برای اسلام بود و از آن جا که ابوبکر و عمر به هر حال در رأس جامعه اسلامی قرار داشتند و مخالفت با آنان ـ آن هم در آن زمان حساس که اسلام در حال گسترش و فتوحات و کشورگشایی بود و دشمنان زیادی داشت ـ باعث سوء استفاده دشمنان اسلام مخصوصاً دو امپراطوری بزرگ ایران و روم می شد، امام علی (علیه السلام) با این تیزبینی فوق العاده، با اتخاذ مواضع درست، همه دشمنان را مأیوس می کردند.
تفسیر آیه قرآن
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «وَلا تَرْکَنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ؛ و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب می شود آتش شما را فرا گیرد»"رکون" از ماده" رکن" به معنی ستون و دیواره هایی است که ساختمان یا اشیای دیگر را سر پا نگه می دارد؛ سپس به معنی اعتماد و تکیه کردن بر چیزی به کار رفته است. «الَّذِینَ ظَلَمُوا» نیز شامل تمام کسانی می شود که دست به ظلم و فساد در میان بندگان خدا زده اند و آنها را بنده و برده خود ساخته اند و از نیروهای آنها به نفع خود بهره کشی کرده اند. اما تذکر این نکته لازم است که رکون به معنای صرف اعتماد نیست؛ بلکه اعتمادی است که توام با میل باشد و به همین جهت است که با حرف "الی" متعدی می شود، نه با "علی" و تفسیری که اهل لغت برای آن کرده اند، تفسیر به معنای اعم است و این خود عادت و رسم اهل لغت می باشد.بنابراین رکون به سوی ستم کاران، یک نوع اعتمادی است که ناشی از میل و رغبت به آنان باشد، حال چه این رکون در اصل دین باشد؛ مثل این که پاره ای از حقایق دین را که به نفع آنان است بگوید و از آن چه که به ضرر ایشان است، دم فرو بندد و افشا نکند و چه این که در حیات دینی باشد؛ مثل این که به ستم کاران اجازه دهد تا به نوعی که دلخواه ایشان است، در اداره امور مجتمع دینی مداخله کنند و ولایت امور عامه را به دست گیرند، و چه اینکه ایشان را دوست بدارد و دوستیش منجر به مخالطت و آمیزش با آن شود و در نتیجه در شئون حیاتی جامعه و یا فردی از افراد اثر سوء بگذارد.ازاین رو اعتماد بر ستمگران در معاشرت و معامله و خرید و فروش و هم چنین اطمینان داشتن به ایشان و در برخی از امور امین شمردن آنان، مشمول نهی آیه شریفه نیست؛ ما خود رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) را می بینیم که در شب هجرت وقتی از مکه به سوی غار ثور حرکت کرد، یکی از مردم قریش را امین شمرد و از او برای سفر به مدینه مرکبی را اجاره کرد و نیز او را امین دانست و مورد وثوق قرار داد که بعد از سه روز، راحله را تا درب غار خواهد آورد و خود مسلمانان هم در پیش روی رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) با کفار و مشرکین همین معامله را داشتند.
← دیدگاه شیعه و سنی
از آن چه در معنای آیه بیان شد، روشن گردید که رکون به سوی ظالم، به معنای اعتماد و تکیه به او همراه میل به اوست.اما پذیرش مسئولیت در حکومت های ستمگر، همیشه با این رویکرد نیست و ازاین رو نمی تواند ممنوع باشد. این حضور می تواند انگیزه های مختلفی داشته باشد:۱. برای تقویت حکومت ستمگر؛۲. برای ترویج فساد؛۳. برای دنیاطلبی و... .اگر ورود کسی به حکومت ستمگر برای این انگیزه ها باشد، مذموم و قبیح و حرام است.اگرچه صرفِ بودن در دستگاه حکومتی نوعی تأیید آن حکومت است یا حداقل چنین برداشتی از آن می شود و نیز موجب تحکیم و تقویت آن می شود، اما در بعضی موارد لازم است افرادی برای انگیزه های مثبت در حکومت های طاغوتی حضور داشته باشند.طبعا ارزش این ها با اختلاف انگیزه ای که دارند، با گروه اول فرق می کند. بر این اساس احکامی که برای این افراد وجود دارد، با آنها مختلف است. این بستگی به اهمیت حضور آن شخص در آن محیط و موقعیت دارد.در این گونه موارد می تواند مباح، مستحب و حتی واجب باشد.
قبول مسئولیت در روایات
...

پیشنهاد کاربران

بپرس