هَفت دَریا که در متون قدیمی هفت آب و هفت بحر و هفت محیط نیز نامیده شده اصطلاحی است که در ادبیات بسیاری از کشورهای
خاورمیانه و اروپایی به کار برده شده است و در هر دوره و یا مکان به مجموعه های گوناگونی از دریاها اشاره داشته است.
پیشینه کاربرد این اصطلاح به روزگار سومریان، قومی ساکن میان رودان، بازمی گردد که قومی با زبانی
تک خانواده و نامرتبط با دیگر
خانواده های زبانی جهان بودند. در سرودهٔ ۸ از سرود
انهدوآنا برای ایزدبانو
اینانا که در ۲۳۰۰ پیش از میلاد نوشته شده به «هفت دریا» اشاره می شود. [ ۱]
دریا در
زبان های ایرانی معنای رودخانه نیز می دهد و ایرانیان باستان در زمانی از این اصطلاح برای اشاره به هفت رودی که رود بزرگ
آمودریا را تشکیل می دهند استفاده می کردند. [ ۲]
اما در دوره های بعد در خاورمیانه و
شمال آفریقا فهرست های گوناگونی از دریاها به عنوان هفت دریا نامیده شده اند.
برهان قاطع به نقل از
غیاث اللغات هفت دریا را این گونه نام می برد: دریای چین، دریای مغرب، دریای روم، بحر بنطش، بحر طبریه، بحر جرجان، بحر خوارزم. نام های امروزی این دریاها به ترتیب عبارت است از:
• دریای چین (
دریای جنوبی چین )
• دریای مغرب ( دریای مدیترانه: بخش غربی )
• دریای روم ( دریای مدیترانه: بخش شرقی )
• بحر بنطش (
دریای سیاه )
• بحر طبریه (
دریاچه طبریه ) در فلسطین و سوریه
• بحر جرجان (
دریای خزر )
• بحر خوارزم (
دریاچه آرال )
در متن دیگری در غیاث اللغات هفت دریا این گونه ذکر شده است: اول دریای اخضر که جزایر بسیار دارد. دوم دریای عمان به جانب شرقی آن فارس و غربی آن قصبه عمان و به همین سبب آن را بحر عمان گویند. سوم دریای قلزم چه قلزم شهری است کوچک بر کناره دریا که دریا را به آن نام خوانند. چهارم دریای بربر و آن لجه ای است از بحر هند. پنجم دریای اقیانوس که بلاد اقصای ملک مغرب به ساحل این بحر منتهی می شود. ششم دریای قسطنطنیه که آن را بحرالروم نیز گویند. هفتم دریای اسود که آن را برازاق نیز گویند چه برازاق موضعی است بر ساحلش.
که برابرهای امروزی آن ها این ها است:
• دریای اخضر (
اقیانوس هند )
• دریای عمان ( دریای عمان و بخشی از
خلیج فارس )
• دریای قلزم یا بحر احمر (
دریای سرخ )
• دریای بربر ( بخشی از اقیانوس هند )
• دریای اقیانوس (
اقیانوس اطلس )
• دریای قسطنطنیه، بحرالروم (
مدیترانه )
• دریای اسود ( دریای سیاه )