هرجایی


مترادف هرجایی: بی عصمت، جلب، روسپی، فاحشه، قحبه، لکاته، معروفه، نامستور

معنی انگلیسی:
gadabout, vagrant, loose

لغت نامه دهخدا

هرجایی. [ هََ ] ( ص نسبی ) چیزی که بر یک جا قرار نگیرد. ( آنندراج ). || هر چه بر یک حال نماند: دل هرجایی. طبع هرجایی. ( یادداشت به خط مؤلف ). هر کس یا هر چیزی که تلون حال دارد و هر دم به سویی روی آورد :
بیا تا رند هرجایی بباشیم
سر غوغای رسوایی بباشیم.
عطار.
طبع تو سیر آمد از من جای دیگر دل نهاد
من کرا جویم که چون تو طبع هرجاییم نیست.
سعدی.
عیب دل کردم که وحشی وضع و هرجایی مباش
گفت چشم شیرگیر و غنج آن آهو ببین.
حافظ.
یارب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی.
حافظ.
دلامباش چنین هرزه گرد و هرجایی
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود.
حافظ.
|| روسپی. بدکاره. فاحشه. زن هرجایی که با هرکس بیاید. رجوع به ذیل لغت «هر» و نیز رجوع به هرجائی شود.

فرهنگ فارسی

آواره، دوره گرد، هرزه گرد
(صفت ) منسوب به ((هرجا ) ) (همه جا )۱- آنکه دریک جاقرارنگیرد آواره سرگردان . ۲- آنکه هرزمان بجایی یاکسی دل بندد: (( طبع تو سیر آمد ازمن جای دیگردل نهاد من کراجویم که چون توطبع هرجاییم نیست ) ) ( سعدی ) ۳- آنکه یا آنچه بریک حال نماند وهردم بچیزی میل کند: (( بیا تارند هر جایی بباشیم سرغوغای رسوای بباشیم . ) (عطار ) یادل هرجایی . دلی که هرچندگاهبیکی عشق دارد : ((عیب دل کردم که وحشی وضع وهرجایی مباش گفت چشم شیرگیروغنج آن آهوببین . ) ) (حافظ ) ۳- زن بدکاره روسبی .

فرهنگ معین

(هَ ) (ص نسب . ) ۱ - آواره ، دوره گرد. ۲ - زن بدکاره ، روسپی .

فرهنگ عمید

۱. آواره، دوره گرد.
۲. هرزه گرد: طبع تو سیر آمد از من جای دیگر دل نهاد / من که را جویم که چون تو طبع هرجاییم نیست (سعدی۲: ۳۶۹ ).

دانشنامه عمومی

هرجایی (مجموعه تلویزیونی ۲۰۱۹). هرجایی[ توضیح ۱] ( به ترکی استانبولی: Hercai ) مجموعهٔ تلویزیونی در ژانر درام و عاشقانه ساخت ترکیه است بر پایه رمان هرجایی اثر سمیه ایزل[ ۱] با بازی آکین آکینوزو، ابرو شاهین، آیدا آکسل، سرهات توتوملوئر، اویا اونوستاشی، ایلای ارکوک، احمد تانسو تاشانلار می باشد. این مجموعهٔ تلویزیونی شامل ۳ فصل است، اولین قسمت آن در تاریخ ۱۵ مارس ۲۰۱۹ و آخرین قسمت آن در ۲۵ آوریل ۲۰۲۱ از شبکهٔ آ تی وی پخش شد و پس از ۶۹ قسمت پایان یافت. [ ۲] [ ۳] [ ۴] شبکهٔ آ تی وی امتیاز پخش این مجموعه را در بازارهای بین المللی مختلف، از جمله به بیشتر کشورهای آمریکای لاتین و ایالات متحده از طریق شبکه تلموندو، که در ۲۲ ژوئن ۲۰۲۱ برای اولین بار پخش شد، فروخته است. [ ۵] [ ۶]
داستان در ماردین، شهر میدیات بین دو خانواده قدرتمند این شهر، اصلان بی و شاداوغلو اتفاق می افتد. میران اصلان بی ( آکین آکینوزو ) که از کودکی با فکر انتقام مرگ والدین اش بزرگ شده است و مادربزرگش عزیزه ( آیدا آکسل ) از کودکی به او القا می کرد که هازار پسر طایفه شادوغلو مقصر مرگ آنهاست. میران تصمیم می گیرد با ریان شاداوغلو ( ابرو شاهین ) ، دختر خانواده ای که آن ها را مسئول مرگ پدر و مادرش می داند، ازدواج کند. اما پس از مدتی همه چیز عوض می شود و میران متوجه می شود برخلاف انتظارش به ریان علاقمند شده است. میران ابتدا به عنوان تاجری وارد شهر می شود و مراوداتش را با خانوادهٔ شاداوغلو بیشتر می کند و در نهایت نوهٔ نصوح شاداوغلو ( ریّان ) را خواستگاری می کند. . .
این مجموعهٔ تلویزیونی با نام تردید از شبکه جم سریز ساعت ۲۲:۰۰ و جم سریز پلاس ساعت ۲۳:۰۰ پخش شد.
↑ عنوان اصلی این مجموعۀ تلویزیونی Hercai است که "herjai" تلفظ می شود. این کلمه ریشه فارسی دارد و در ترکی به معنای بی وفا و عهد شکن است یعنی "کسی که نمی داند چگونه به قول خود عمل کند و به عهد خود عمل کند. " این مجموعۀ تلویزیونی با عنوان تردید از شبکه جم تی وی پخش شد.
عکس هرجایی (مجموعه تلویزیونی ۲۰۱۹)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

demimondaine
Athanasian wench
obsolete A derogatory term for a lascivious woman who readily has sex with any man who asks for it. Taken from the Athanasian Creed, an early Christian statement of belief from at least the 6th century, the opening words of which translate as "whosoever wishes. "
blowse n.
also blouse, blouz ( e ) , blowes, blowesse, blows ( e ) y, blowz ( e )
[? link to Du. blos, blush. Bailey’s Universal Etymological Dict. ( 1731 ) defines it as: ‘a fat, red - faced, bloted wench, or one whose head is dressed like a slattern’]
a slatternly woman, a prostitute.
هزاردوست . [ هََ / هَِ ] ( ص مرکب ) هرجایی . آنکه هر روز دوست تازه گیرد : معشوق هزاردوست را دل ندهی ور میدهی آن دل به جدایی بنهی . سعدی .
a loose woman
این واژه در ترکی استانبولی hercai نوشته می شود و به معنای زنی که دمدمی مزاج و بی مسئولیت میباشد به کار میرود و در زبان فارسی به معنای فرد لاشی و هرزه بکار می رود .
این اسم یک سریال ترکی هم هست ولی قضیه اش اصلا ربطی به هرزه گری این ها ندارد. پس چرا این اسم را گذاشتند؟
زاورا ، خانه بدوش

بپرس